Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (14 milliseconds)
English	Persian
ashen	شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
Other Matches
ash	درخت زبان گنجشک
aspic	درخت زبان گنجشک
cinerarium	[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
simulation language	زبان شبیه سازی
dynamic simulation language	زبان شبیه سازی پویا
glossal	مربوط به زبان
archetypally	مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypical	مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypal	مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
finnic	مربوط به زبان فنلاندی
glossopharyngeal	مربوط به زبان و حلق
lamb's tongue	[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
vocabular	مربوط به فرهنگ لغات زبان
cinders	خاکستر خاکستر کردن
cinder	خاکستر خاکستر کردن
ash	خاکستر شدن خاکستر
gpss	زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
simscript	زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
names	لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
name	لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
one for one	مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
semantics	1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
gutter bird	گنجشک
lactic	شبیه شیر مربوط به شیر
hen sparrow	گنجشک ماده
greenfinch	گنجشک تکزاسی
passerine	وابسته به گنجشک
hand to mouth	محتاج گنجشک روزی
hand-to-mouth	محتاج گنجشک روزی
it is the size of a sparrow	باندازه یک گنجشک است
disassembler	برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
wagtail	دم تکان دادن نوعی گنجشک
wagtails	دم تکان دادن نوعی گنجشک
rootery	توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
ceiba	درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
papaw	درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
gooseneck	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
underbrush	درخت کوچک روینده درزیر درخت
ash	خاکستر
sinter	خاکستر
ashes	خاکستر
slag	خاکستر
incinerates	خاکستر کردن
ash-pit	خاکستر دان
fly ash	خاکستر بادی
tuff	خاکستر اتشفشانی
incinerating	خاکستر کردن
fly ash	خاکستر پرا
incinerate	خاکستر کردن
potass	شخار خاکستر
potash	شخار خاکستر
wood ash	خاکستر چوب
cinderous	خاکستر مانند
black ash	خاکستر سیاه
pumicite	خاکستر اتشفشانی
ash tire	خاکستر گرم
gleed	خاکستر گرم
incinerated	خاکستر کردن
ash	خاکستر کردن
slag	درده خاکستر
ember	اخگر خاکستر گرم
embers	اخگر خاکستر گرم
ash-chest	خاکستر نگه دار
ashpit	چاله مخصوص خاکستر
ash volcanic	خاکستر انش نشان
cirerar yurn	فرف خاکستر مرده
to d. down a fire	اتش رازیر خاکستر کردن
flyash	خاکستر حاصل از زغال سنگ
columbarium	جای نگهداری خاکستر مردگان
myrica	درخت شیشعان درخت موم
pinnulate	شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated	شبیه برگچه شبیه بالچه
urns	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urn	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
program loans	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
translator	برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators	برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly	زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language	زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
inferences	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
compiler	که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol	Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
auditory	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
targeted	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental	زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetting	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
supervisory	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
author language	زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed	ادم چرب زبان شیرین زبان
bal	زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang	زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).	سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bone china	چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
relative	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical	مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic	مربوط به صدا مربوط به سامعه
interpreted	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic	زبان تازی زبان عربی
language	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib	چرب زبان زبان دار
gambir	درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambier	درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
Cypress design	طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
scottish gaelic	زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
fettling	شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
assembler	یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
chemical wash	کهنه شور یا دواشور نمودن فرش با کلر و خاکستر چوب جهت ملایم کردن رنگ ها و افزایش طول عمر ظاهری و غیر حقیقی فرش
formulae	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
apl	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
oxtongue	گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
vines	درخت مو
flowers	درخت گل
butted	ته درخت
butts	ته درخت
woody	پر درخت
abat	سد درخت
flower	درخت گل
treeless	بی درخت
thick with trees	پر از درخت
quinces	درخت به
tamarisk	درخت گز
tree	درخت
copaiba	درخت
vine	درخت مو
quincunx	درخت به
xyloid	پر درخت
butt	ته درخت
quince	درخت به
near	شبیه
simulant	شبیه
near-	شبیه
similiar	شبیه
similar to that	شبیه به ان
neared	شبیه
womanlike	شبیه زن
nearer	شبیه
nearest	شبیه
nears	شبیه
similes	شبیه
analogous	شبیه
medal	شبیه
simile	شبیه
medals	شبیه
like <adj.>	شبیه
imitation	شبیه
imitations	شبیه
quasi	شبیه
luteous	شبیه گل
feathery	شبیه به پر
wifelike	شبیه زن
nearing	شبیه
personator	شبیه
akin <adj.>	شبیه
similar	شبیه
papilionaceous	شبیه
related <adj.>	شبیه
more like;most like	شبیه تر
alike <adj.>	شبیه
pygidial	شبیه دم
similar <adj.>	شبیه
make	شبیه
makes	شبیه
anthoid	شبیه به گل
oliver	درخت زیتون
date	درخت خرما
dates	درخت خرما
birch	درخت فان
poplars	درخت تبریزی
birch	درخت غوشه
birches	درخت فان
camellias	درخت و گل کاملیا
birches	درخت غوشه
pulm tree	درخت نارگیل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com