Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (14 milliseconds)
English	Persian
dermoid	شبیه پوست
dermoidal	شبیه پوست
Search result with all words
sloughy	شبیه پوست مرده
Other Matches
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
gooseneck	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
pinnulated	شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate	شبیه برگچه شبیه بالچه
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peel	پوست انداختن پوست
peels	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
husks	پوست
skins	پوست
rinds	پوست
husk	پوست
scalp	پوست سر
rind	پوست
barking	پوست
peltry	پوست
hide	پوست
tegmen	پوست
tegmentum	پوست
hides	پوست
flayer	پوست کن
barked	پوست
barks	پوست
glume	پوست
integument	پوست
shale	پوست
goatskin	پوست بز
goatskins	پوست بز
tunc	پوست
neurilemma or lema	پوست پی
encrustations	پوست
encrustation	پوست
shell	پوست
parer	پوست کن
shelling	پوست
goat	پوست بز
goats	پوست بز
skinning	پوست
skinned	پوست
skin	پوست
cortices	پوست
cortex	پوست
stripper	پوست کن
strippers	پوست کن
shells	پوست
crustal	پوست
hull	پوست
dermatalgia	پوست
swanskin	پوست قو
peel	پوست
skinner	پوست کن
peels	پوست
dermis	پوست
skinless	بی پوست
peeling	پوست
bark	پوست
cuticle	پوست
hulls	پوست
alike <adj.>	شبیه
more like;most like	شبیه تر
like <adj.>	شبیه
similar <adj.>	شبیه
akin <adj.>	شبیه
related <adj.>	شبیه
simile	شبیه
near	شبیه
imitations	شبیه
imitation	شبیه
similes	شبیه
similiar	شبیه
personator	شبیه
feathery	شبیه به پر
medal	شبیه
similar	شبیه
simulant	شبیه
nears	شبیه
nearing	شبیه
nearest	شبیه
nearer	شبیه
neared	شبیه
near-	شبیه
analogous	شبیه
pygidial	شبیه دم
quasi	شبیه
similar to that	شبیه به ان
wifelike	شبیه زن
makes	شبیه
papilionaceous	شبیه
anthoid	شبیه به گل
womanlike	شبیه زن
medals	شبیه
luteous	شبیه گل
make	شبیه
peltmonger	پوست فروش
parer	پوست تراش
buckskins	پوست اهو
deerskin	پوست اهو
pityriasis	شوره پوست
parachroma	بیرنگی پوست
papillose	مانندبرامدگی پوست
pared	پوست کندن
pares	پوست کندن
skin effect	اثر پوست
skinny	پوست واستخوان
slipe	پوست کندن از
deerskin	پوست گوزن
skin and bone	پوست واستخوان
skiver	پوست تراش
periderm	پوست اطراف
periderm	پوست برونی
buckskin	پوست گوزن
skinner	پوست فروش
buckskins	پوست گوزن
buckskin	پوست اهو
percutaneous	از راه پوست
pare	پوست کندن
moult	پوست انداختن
moulted	پوست انداختن
moults	پوست انداختن
slough	پوست مار
slough	پوست سبوس
scscalable	پوست کندنی
rhytidome	پوست درخت
ross	پوست درخت
scarf skin	پوست برونی
pelts	پوست کندن
pelts	پوست خام
ross	پوست کندن
pelted	پوست کندن
scalable	پوست کندنی
pelted	پوست خام
pelt	پوست کندن
molts	پوست انداختن
molting	پوست انداختن
molted	پوست انداختن
phyma	برامدگی پوست
peel to	پوست کندن
shuck	پوست نخودوغیره
fret	پوست را بردن
rinds	پوست کندن
peeling	پوست انداختن
slouch	پوست انداختن
slouched	پوست انداختن
rind	پوست کندن
slouches	پوست انداختن
flays	پوست کندن از
flaying	پوست کندن از
flayed	پوست کندن از
flay	پوست کندن از
slouching	پوست انداختن
frets	پوست را بردن
pelt	پوست خام
flense	پوست کندن
ethiopian	سیاه پوست
ethiope	سیاه پوست
erythema	التهاب پوست
bast	پوست درخت
blach hulled	سیاه پوست
entoderm	درون پوست
endoderm	درون پوست
broadtail	پوست بره
egg shell	پوست تخم
corticated	پوست دار
corticate	پوست دار
barky	پوست دار
flench	پوست کندن
fellmonger	دلال پوست
albinism	سفیدی پوست
alphosis	بیرنگی پوست
exuviate	پوست انداختن
unhusk	پوست کندن
apple peel	پوست سیب
excorticate	پوست کندن
excoriation	پوست رفتگی
excoriate	پوست کندن از
ectorderm	برون پوست
ecdysis	پوست ریختن
ecdysis	پوست اندازی
cuticular	وابسته به پوست
cuticular	پوست مانند
cutis	پوست زیرین
dermatopathy	ناخوشی پوست
dermatology	پوست شناسی
debark	پوست کندن از
parchmenty	پوست مانند
decorticate	پوست کندن از
derm	زیر پوست
dermatographia	پوست نگاری
dermatosis	اماس پوست
dermatozoa	انگلهای پوست
dermoid	پوست مانند
calf skin	پوست گوساله
calfskin	پوست گوساله

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com