Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
Other Matches
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
neap tide
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
impatience
بی تابی
phosphorism
شب تابی
luminescence
شب تابی
bioluminescence
شب تابی
magniloquence
پر اب و تابی
bioluminescence
زیست تابی
luminescence
روشن تابی
fox fire
شب تابی چوب ها
twisting
چندلا تابی
doubling
دولا تابی
chrominance
رنگ تابی
phosphorescence
روشنایی شب تابی
She is extremly restive.
خیلی بی تابی می کند
carrier chrominance signal
پیام رنگ تابی
spinning frame
چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
carrier color signal
پیام رنگ تابی
chrominance signal
پیام رنگ تابی
schiller
زرق وبرق یا شب تابی
The baby is restless.
نوزاد بی تابی می کند
chrominance channel
کانال رنگ تابی
restlessly
از روی بی تابی یا بیقراری
phew
برای نشان دادن بی تابی
chrominance amplifier
فزون ساز رنگ تابی
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
to fog off
دراثر رطوبت پوسیدن
windbound
متوقف دراثر باد
By a happy coincidence.
دراثر حسن تصادف
ether extract
ماده الی محلول دراثر
electrocution
کشتن یا مرگ دراثر برق
to d. in one's bed
دراثر پیری یا بیماری مردن
companionate
بهم پیوسته دراثر اتحادواشتراک
frost hoil
ازدیاد حجم دراثر یخبندان بادکردگی
psychomotor
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
lunitidal
وابسته بحرکت جزر ومد دراثر ماه
cacogenesis
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
suntan
قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
strain hardening
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
suntans
قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
photoglyph
صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
single yarn
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
sbend distortion
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
boggle
دراثر امری ناگهان وحشت زده وناراحت شدن
windage
کاهش دور وسیله گردنده دراثر پسای هوا
moraine
سنگ وخاکی که دراثر توده یخ غلتان جابجاوانباشته شود
catalysts
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
sympathetic detonation
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
catalyst
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
form utility
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
downwash
زاویه انحراف هوا بطرف پایین دراثر برخورد با یک ایرفویل
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
hydrofoils
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoil
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
faunology
جانوران
sagging
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
faunis
الهه جانوران
menagerie
نمایشگاه جانوران
menageries
نمایشگاه جانوران
invertebrata
جانوران بی مهره
faunae
مربوط به جانوران
acephali
جانوران بیسر
arachnida
جانوران عنکبوتی
kit
بچه جانوران
kits
بچه جانوران
faunistic
وابسته به جانوران
vermin
جانوران موذی
implacentalia
جانوران بی جفت
halobiont
جانوران اب شور
zoodvnamics
فیزیولوژی جانوران
lights
ریه جانوران
bimana
جانوران دودست
zooplankton
جانوران شناور
animal kingdom
جهان جانوران
herbivora
جانوران علفخوار
animals kingdom
جهان جانوران
animality
زندگی جانوران
animalist
پیکرنمای جانوران
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
pachyder mata
جانوران پوست کلفت
underbody
پایین تنه جانوران
clawing
سرپنجه جانوران ناخن
claws
سرپنجه جانوران ناخن
verminous
پر از حشرات یا جانوران موذی
neontology
بررسی جانوران مانده
king of beasts
پادشان جانوران :شیر
zootaxy
طبقه بندی جانوران
zooid
جانورسان شبیه جانوران
oestrum
شهوت ومستی جانوران
clawed
سرپنجه جانوران ناخن
claw
سرپنجه جانوران ناخن
instincts
هوش طبیعی جانوران
animal husband
پرورش جانوران اهلی
biosystematic
رده بندی جانوران
arthropoda
جانوران مفصل دار
articulata
جانوران حلقه دار
instinct
هوش طبیعی جانوران
to water
[horses, cattle, etc.]
آب دادن
[به جانوران بومی]
terrarium
نمایشگاه جانوران خشکی
pincer
عضو گازانبری جانوران
contact burst preclusion
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
concentration cell corrosion
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
mercantilists
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
ptomaine
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
microorganism
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
gamekeeper
متصدی جانوران شکاری قرقچی
lorica
پوسته سخت حافظ جانوران
microorganisms
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
limnologist
زیست شناس جانوران اب شیرین
gamekeepers
متصدی جانوران شکاری قرقچی
aquaria
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
animalcular
وابسته به جانوران ذره بینی
achordata
جانوران فاقد ستون فقرات
somite
حلقه یابند بدن جانوران
weasel
جانوران پستاندار شبیه راسو
vivarium
جای نگاهداری جانوران زمینی
weasels
جانوران پستاندار شبیه راسو
aquariums
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
epizootic
منتشر شونده درمیان جانوران
To kI'll animals for food .
جانوران را برای غذا کشتن
seafood
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
bump
ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
incestuous
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
polyphagous
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
humane killer
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
polyzoic
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
verminate
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechnics
روش تربیت ورام کردن جانوران
zootechnics
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny
روش تربیت و رام کردن جانوران
zoography
علم توصیف جانوران وخوی انان
zootechny
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
rodenticide
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
chitin
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
deadfall
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
foot and mouth
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
foraminifer
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
pinfold
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
chine
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
awn
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
outbreed
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
herd book
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Aborigines
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
lethal chamber
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
Brit
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Brits
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
drag net
توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
zootechnician
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
aquaria
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
oestrual
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
hard roe
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
omnivora
جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
lanugo
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
heteromorphic
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
et cetera
وغیره
etcaetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
labyrinthodon
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
mackle
لکه یاخطی که دراثر تاشدن کاغد دوتایی چاپ شده باشد دوتایی چاپ شدن
galantine
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
piled
پرزقالی وغیره
pile
پرزقالی وغیره
sheeting
ملافه وغیره
snap
قفلکیف وغیره
dales
خلیج وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
dale
خلیج وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
dossel
پشتی صندلی وغیره
clop
لنگی اسب وغیره
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
snouts
لوله کتری وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
furnace
تون حمام وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com