Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
tenant for life
شخص دارای حق عمری
Other Matches
life estate
حق عمری
on purpose
<idiom>
عمری
right of benefit for life
حق عمری
life right
حق عمری
perpetuity
عمری
estate for life
حق عمری
life estate
عمری
termor
دارنده حق عمری
longevity
دراز عمری
usufruct
حق عمری و رقبی
life rent
اجاره به صورت عمری
usufruct
حق عمری به مدت عمر منتفع
quasi entail
حق عمری که به مدت عمرثالث برای متنفع و اخلاف اوبرقرار شود
usufruct
از عین ونمائات مالی استفاده کردن حق عمری و رقبی داشتن
dower
درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
estate by curtesy
در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
Loo sanpra
[منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
دارای سه خط
footy
دارای پا
glochidiate
دارای مو
fraught with
دارای
three legged
دارای سه پا
odoriferous
دارای بو
iodic
دارای ید
three-legged
دارای سه پا
bilabiate
دارای دو لب
melodious
دارای ملودی
papillose
دارای برامدگی
palmy
دارای نخل
overbusy
دارای کارزیاد
salaried
دارای حقوق
prerogative
دارای حق ویژه
melodic
دارای ملودی
pinnular
دارای برگچه
multiflorous
دارای بیش از سه گل
mammilate
دارای پستان
energetic
دارای انرژی
splash
دارای ترشح
pileate
دارای کلاهک
petiolated
دارای دمگل
magneto
دارای مغناطیس
petiolate
دارای دمگل
formal
دارای فکر
pelliculate
دارای پوسته
miasmal
دارای دمه بد بو
weighted
دارای وزن
miasmatic
دارای دمه بد بو
nucleate
دارای هسته
nitrous
دارای شوره
myrrhy
دارای بوی مر
myrrhic
دارای بوی مر
multilineal
دارای چندین خط
synonymous
دارای ترادف
muciferous
دارای مخاط
stilted
دارای چوب پا
monopetalous
دارای یک گلبرگ
portentous
دارای فال بد
monandrous
دارای یک شوهر
of that ilk
دارای همان جا
monatomic
دارای یک جوهرفرد
deadbeat
دارای سکون
deadbeats
دارای سکون
monoclinal
دارای یک شیب
monometallic
دارای یک فلز
synonymous
دارای تشابه
multifid
دارای چندشکاف
pinnular
دارای بالچه
syntonic
دارای بسامدمشابه
low spirited
دارای روحیه بد
low-spirited
دارای روحیه بد
deficient
دارای کمبود
redundant
دارای اطناب
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
spiriferous
دارای عضومارپیچی
sonant
دارای اهنگ
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
staminate
دارای جرثومه نر
stannic
دارای قلع
alcoholic
دارای الکل
alcoholics
دارای الکل
swell butted
دارای ته گنده
monogamous
دارای یک همسر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
sulfureous
دارای گوگرد
strontic
دارای استرونیوم
straight line
دارای خط مستقیم
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
stannous
دارای قلع
flabby
دارای عضلات شل
social minded
دارای افکاراجتماعی
rattly
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
دارای زیبائی
quartziferous
دارای در کوهی
pulsatile
دارای تپش
pulsant
دارای تپش
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pre emptive
دارای حق شفعه
prerogatives
دارای حق ویژه
polygamous
دارای چند زن
reboant
دارای واکنش
reversioner
دارای حق رجوع
silicifoeous
دارای در کوهی
shoaly
دارای جاهای کم اب
shelterer
دارای حفاظ
equivocal
دارای دومعنی
sexagenary
دارای سن 06 تا96
backed
دارای پشت
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
handy
<adj.>
دارای مزیت
self abnegating
دارای کف نفس
rifled
دارای خان
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
plumose
دارای دسته پر
splashes
دارای ترشح
floaty
دارای اب نشین کم
azotic
دارای ازت
dyslogistic
دارای خاطرات بد
basined
دارای ابگیر
double tongued
دارای دوقول
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
dolose
دارای قصدجرم
dipteran
دارای دو بال
dipolar
دارای دو قطب
diplopodous
دارای هزار پا
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
aulait
دارای شیر
artiodactylous
دارای سم شکافته
binaural
دارای دو گوش
fibrinous
دارای مودلیفی
adamantean
دارای تلئلو
feldspathic
دارای فلدسپار
febile
دارای حالت تب
far reaching
دارای اثرزیاد
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
entitative
دارای وجودخارجی
artiodactyl
دارای سم شکافته
binocular
دارای دو چشم
binuclear
دارای دو هسته
bumpiness
دارای برامدگی
dartrous
دارای تبخال
calcareous
دارای کلسیم
calcic
دارای اهک
cuspidal
دارای برامدگی
capitated
دارای سرمجزا
cretaceous
دارای گچ فراوان
crepitant
دارای صدای خش خش
cephalous
دارای کله
copperbottomed
دارای ته مسی
chinned
دارای چانه
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
chymiferous
دارای کیموس
buckish
دارای خوی بز
declinatory
دارای تمایل
binucleate
دارای دو هسته
binucleated
دارای دو هسته
bipartite
دارای دوقسمت
biradial
دارای دوشعاع
biramous
دارای دو شاخه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com