Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (15 milliseconds)
English	Persian
holdover	شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
holdovers	شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
Other Matches
careered	شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careering	شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
career	شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careers	شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
expiry date of the credit	تاریخ انقضای اعتبار
The contract has a few years to run .	به انقضای قرار داد چند سال مانده
duty assignment	واگذار کردن وفیفه گماردن به خدمت تعیین محل خدمت شغل دادن
an in patient	بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
basket hanger	بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
interlacing arches	طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
engram	اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
engramme	اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
wait on	خدمت رسیدن و خدمت کردن
posterestante	پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت ان مراجعه کند
isoclinic wing	بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
dishonorable discharge	اخراج از خدمت به علت عدم صلاحیت اخراج از خدمت
carbon tracking	باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
wait upon	پیشخدمتی کردن خدمت رسیدن و خدمت کردن
automatic release date	تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
grainer	و غیره
exoskeleton	مو و غیره
etcetera	و غیره
whatnot	غیره
to concern something	مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
queues	صف اتوبوس و غیره
fallow	غیره مزروع
collective goods	پارک و غیره
etc	مخفف و غیره
queue	صف اتوبوس و غیره
track and field	دیسک و غیره
queued	صف اتوبوس و غیره
queueing	صف اتوبوس و غیره
pitter patter	چک چک باران و غیره ضربان
smudgier	پوشیده از کثافت یا گل و غیره
to draw up	نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
webby	پر ازتار عنکبوت و غیره
infrastucture	راه اهن و غیره
pitter-patter	چک چک باران و غیره ضربان
smudgiest	پوشیده از کثافت یا گل و غیره
odometer	کیلومتر شماراتومبیل و غیره
smudgy	پوشیده از کثافت یا گل و غیره
niece	دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces	دختربرادر یا خواهر و غیره
unexpected	غیره مترقبه غیرمنتظره
to make out	نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
kymograph	انقباض عضلات و غیره
to watch something	مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
office	خدمت
serviced	خدمت
service	خدمت
offices	خدمت
sorb	خدمت
on duty	سر خدمت
on service	سر خدمت
duty	خدمت
keratosis	شاخی شدن پوست و غیره
ushering	راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushered	راهنمایا کنترل سینماو غیره
usher	راهنمایا کنترل سینماو غیره
venom	زهر مار و عقرب و غیره
take-home pay	مزد پس از کسر مالیات و غیره
Do not admit any outsiders.	افراد غیره را راه ندهید
clogging	گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
ushers	راهنمایا کنترل سینماو غیره
dials	گرفتن تلفن یارادیو و غیره
upholsterer	خیاط رومبلی و پرده و غیره
exofficio	از لحاظ تصدی مقام و غیره
dTbGcles	سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles	سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacle	سقوط ناگهانی حکومت و غیره
whippletree	تیر مال بنددرشکه و غیره
dialled	گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialed	گرفتن تلفن یارادیو و غیره
needles	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
dial	گرفتن تلفن یارادیو و غیره
wheal	ورم جای شلاق و غیره
inner tubes	لاستیک تویی اتومبیل و غیره
silo	مخزن زیرزمینی غلات و غیره
inner tube	لاستیک تویی اتومبیل و غیره
bake	پختن [نان و کیک غیره]
needling	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
eviscerate	روده یا چشم و غیره رادراوردن
needled	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
compulsory service	خدمت وفیفه
ready for duty	اماده خدمت
record of service	سابقه خدمت
minister	خدمت کردن
duty station	محل خدمت
servant	پیش خدمت
servants	پیش خدمت
to wait	خدمت رسیدن
exempt from duty	معاف از خدمت
desertion	ترک خدمت
extra duty	خدمت اضافی
veteran service	خدمت سربازی
in service	به خاطر خدمت
sea duty	خدمت دریا
general discharge	خاتمه خدمت
au pairs	خدمت تهاتری
bad conduct discharge	اخراج از خدمت
honorable service	خدمت با افتخار
drafts	به خدمت فراخواندن
information service	خدمت اطلاعاتی
service contract	قرارداد خدمت
service medal	نشان خدمت
service obligation	تضمین خدمت
drafted	به خدمت فراخواندن
draft	به خدمت فراخواندن
shore duty	خدمت ساحل
shipmate	هم خدمت درناو
active federal service	خدمت کادر
service stairs	پلکان خدمت
be off one's duty	سر خدمت نبودن
au pair	خدمت تهاتری
breach of duty	ترک خدمت
ministers	خدمت کردن
chancery	در ان خدمت میکند
active service	خدمت کادرثابت
dismissal	اخراج از خدمت
dismissals	اخراج از خدمت
carded for record	از خدمت صف معاف
desertion	فرار از خدمت
half pay	حق انتظار خدمت
while on duty	حین خدمت
service calls	شیپور خدمت
casket	کلاه خدمت
caskets	کلاه خدمت
service cap	کلاه خدمت
service uniform	اونیفرم خدمت
one's service	خدمت یکسره
ministration	اداره خدمت
served	خدمت کردن به
attendances	خدمت ملازمت
served	در خدمت بودن
served	خدمت کردن
serve	خدمت کردن به
public service	خدمت بجامعه
serves	خدمت کردن
on duty	درحین خدمت
attendance	خدمت ملازمت
personal service	خدمت شخصی
military service	خدمت نظامی
serves	خدمت کردن به
serves	در خدمت بودن
serve	در خدمت بودن
national service	خدمت ملی
obliging	اماده خدمت
conscription	خدمت اجباری
off duty	خارج از خدمت
serve	خدمت کردن
ministrant	خدمت کننده
wracks	روی چنگک گذاردن لباس و غیره
ghost	چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
goodies	چیز خوردنی مغز گردو و غیره
grillage	زمینه و طرح مشبک توری و غیره
blimey	حرف ندا به نشان تعجب و غیره
goody	چیز خوردنی مغز گردو و غیره
subsidized accommodation	منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
canvasser	پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
wracked	روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked	روی چنگک گذاردن لباس و غیره
nutshell	پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
ghosts	چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
battering rams	میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram	میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
rack	روی چنگک گذاردن لباس و غیره
main motion [at a party conference etc.]	دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
gigot	ران گوسفند و غیره که پخته باشد
emergency	امر فوق العاده و غیره منتظره
deferred maintenance	قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
playing	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
reest	دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
emergence	امر فوق العاده و غیره منتظره
racks	روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wheeler-dealers	دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer	دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
veneer	چوب مخصوص روکش مبل و غیره
vol-au-vents	نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
depigmentation	کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
vol-au-vent	نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
cellulose	الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
emergencies	امر فوق العاده و غیره منتظره
wreckage piece	تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
malfunction	[ اندام یا ماشین و غیره ] درست کار نکردن
played	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plays	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plating	روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
play	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
i am at your service	در خدمت شما هستم
distinguished service cross	نشان خدمت ممتاز
day of duty	تعداد روزهای خدمت
serve	خدمت انجام دادن
honorable service	خدمت افتخار امیز
au pairs	وابسته به مبادلهی خدمت
efective	واجدصلاحیت برای خدمت
conscientious objection	خودداری از خدمت سربازی
bronze service star	نشان خدمت برنزی
desert from military service	فراری از خدمت نظام
au pair	وابسته به مبادلهی خدمت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com