English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
English Persian
binge شراب خواری
binges شراب خواری
Other Matches
usury تنزیل خواری حرام خواری
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winery کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
vinosity حالت و خصوصیات شراب معتادبه شراب
wineglass لیوان شراب پیمانه شراب
abjection خواری
abjectly به خواری
abasement خواری
abjectness خواری
contempt خواری
despicability خواری
despicableness خواری
dbasement خواری
necrophagia مردار خواری
bribery رشوه خواری
phagocytosis سلول خواری
phagocytosis بیگانه خواری
phagocytosis یاخته خواری
gombeen حرام خواری
scatophagy نجاست خواری
khowar زبان خواری
histoloysis بافت خواری
mycophagy سماروغ خواری
bacteriophagy باکتری خواری
malleability چکش خواری
cottuptness رشوه خواری
anthropophagy ادم خواری
contemptibility پستی خواری
mycophagy قارچ خواری
coprophagia مدفوع خواری
coprophagy مدفوع خواری
corruptness رشوه خواری
abasement خواری طلبی
speculation زمین خواری
herbivorous گیاه خواری
ignominy افتضاح خواری
corruption رشوه خواری
cannibalism همنوع خواری
malleability خاصیت چکش خواری
malleability قابلیت چکش خواری
Pica [disorder] هرزه خواری [پزشکی]
anthropophagous مربوط به ادم خواری
to kiss the dust به خواری وپستی تن دادن
forgeable قابلیت چکش خواری
ductility قابلیت چکش خواری
mallcability قابلیت چکش خواری
geophagy گل خوری زمین خواری
bribery رشوه خواری پاره ستانی
malleability باخاصیت چکش خواری نرمی
phagocytize در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
incorruptibly با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
wines شراب
bacchus شراب
viniferous شراب زا
the juice of the grape شراب
wine شراب
rhenish wine شراب اسمانی
it is a racy wine شراب رادارد
riesling شراب سفید
winebibber شراب خور
viniculture شراب سازی
vermt شراب افسنطین
guzzler شراب خور
grcen wine شراب نارس
ustulation سوزاندن شراب
grcen wine شراب تازه
vinous flavour طعم شراب
vinal بشکل شراب
pottle رطل شراب
wineglass جام شراب
winegrower شراب ساز
wineskin مشک شراب
wino معتاد به شراب
viniferous دارای شراب
fortified wines شراب قوی
wine maker شراب ریز
wine cellar شراب دخمه
fortified wine شراب قوی
oenologist شراب شناس
oenomel شراب عسلی
wine cellar انبار شراب
viticulturist شراب ساز
grail جام شراب
cochineal قرمز شراب کش
decants ریختن شراب
wines شراب نوشیدن
decanting ریختن شراب
decanted ریختن شراب
decant ریختن شراب
cider شراب سیب
filtrate شراب ناب
wine شراب نوشیدن
enology شراب شناسی
muck rack کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
gill پیمانهای برای شراب
scuppernong شراب انگور مشک
cellars جای شراب انداختن
cellar جای شراب انداختن
straw wine شراب شیرین کشمش
vermouths شراب شیرین افسنطین
fortified wines شراب تقویت شده
vermouth شراب شیرین افسنطین
vinic مربوط به شراب یا الکل
vintnery عمده فروشی شراب
wineshop مغازه شراب فروشی
fortified wine شراب تقویت شده
loading امیختن موادخارجی به شراب
vinifacteur اسباب شراب سازی
viniculture پرورش انگور شراب
winepress خمره شراب سازی
wineglasful گیلاس شراب خوری
bacchus رب النوع شراب و باده
gladstone نوعی شراب ارزان
vintner عمده فروش شراب
chablis نوعی شراب سفید
chianti نوعی شراب قرمز
goblet گیلاس شراب [در مراسم]
maderia شراب محصول مادریا
chalice گیلاس شراب [در مراسم]
jeroboam جام شراب بزرگ
enology مبحث شراب شناسی
frutex شراب شربت الکلی
argol دردشراب .ته نشین شراب
malmsey شراب شیرین قبرس
fiascos ناکامی بطری شراب
fiasco ناکامی بطری شراب
clarets نوعی شراب قرمز
goblet گیلاس شراب تکه
claret نوعی شراب قرمز
goblets گیلاس شراب تکه
vintners عمده فروش شراب
port شراب شیرین بارگیری کردن
gourmets خبره خوراک شراب شناس
sack شراب سفید پرالکل وتلخ
sacks شراب سفید پرالکل وتلخ
gourmet خبره خوراک شراب شناس
sacked شراب سفید پرالکل وتلخ
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
libations تقدیم شراب به حضور خدایان
to lay down wine شراب را انبار کردن یا جادادن
crust of wine جرم شراب در روی شیشه
sherris شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
libations نوشابه پاشی نوشیدن شراب
vinometer الت سنجش الکل شراب
libation تقدیم شراب به حضور خدایان
sherries شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
sherry شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
buretto تنگ مخصوص شراب مقدس
libation نوشابه پاشی نوشیدن شراب
buret تنگ مخصوص شراب مقدس
amontillado نوعی شراب تلخ و سفیداسپانیایی
tent اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
tents اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
birl شراب نوشیدن وجام را بدیگری دادن
tartarous دردی شکل مشتق از درده شراب
dionysus >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
rhenish شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
wine taster جام شراب مخصوص نمونه گیری
nectar شراب لذیذ خدایان یونان شهد
punch مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punched مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punches مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
wine cooler هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
genet جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
taster کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
tasters کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
bacchic ornament [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
vinous eloquence فصاحتی که در اثر خوردن شراب پیدا میشود
wine taster کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
daiquiri مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
lord's table میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
The milk [the wine] has already turned [gone off] . شیر [شراب] پیش از این بریده شده است.
tokay انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
When drink enters, wisdom departs. <proverb> آنگه که شراب از در درآمد ,هوش و عقل و اختیار از کف برفت .
canaries رنگ زرد روشن شراب محصول جزایر کاناری
viticulture صنعت شرابسازی زراعت انگور برای تهبیه شراب
canary رنگ زرد روشن شراب محصول جزایر کاناری
wine palm هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
corrupts معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupted معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupting معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupt معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
Charbughra چایی دارویست که با زنجفیل و هل درست شده و در آن شکر، شراب، تریاک و حشیش نیز به کار میرود.
to transubstantiate تغییر دادن ماده [نان و شراب مربوط به عشاربانی] به بدن و خون عیسی مسیح [دین]
wine does not a with me شراب بمن نمیسازد باده بمن سازگار نیست
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
oenology می شناسی شراب شناسی
winebag مشک شراب مشک
to drink wine می خوردن شراب خوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com