English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
input output bound شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود
Other Matches
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
processor bound اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
process bound برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
crom قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
process برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
processes برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
microprocessors قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessor قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
channels اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeling اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeled اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channelled اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channel اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
i/o محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
i/o پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
blow-up توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow up توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow-ups توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
cpu time مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
MS DOS سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
centers شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
center شخصی که موافب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centred شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centre شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centered شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
input output ورودی خروجی
i/o ورودی-خروجی
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
input output control کنترل ورودی- خروجی
serial input\output ورودی و خروجی سری
i/o processor پردازنده ورودی و خروجی
simultaneous input/output ورودی و خروجی همزمان
input output channel کانال ورودی- خروجی
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
i/o bound محدود به ورودی خروجی
i/o channel کانال ورودی و خروجی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
input output device دستگاه ورودی و خروجی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
input output procedure رویه ورودی- خروجی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
central واحد ورودی و خروجی
microcontroller پورت ورودی /خروجی
cpu باس ورودی / خروجی
input output unit واحد ورودی- خروجی
input output system سیستم ورودی- خروجی
input output symbol علامت ورودی- خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
integrated محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند
output speed سرعت خروجی
iocs سیستم کنترل ورودی- خروجی
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
interfaces که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output redirection تعیین مسیر ورودی- خروجی
basic input output system سیستم ورودی و خروجی پایه
architecture حافظه و وسایل ورودی / خروجی
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
input output control system سیستم کنترل ورودی-خروجی
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
result پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
resulting پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
resulted پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
remote وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remoter وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remotest وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
amplification نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
programmed i/o ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
bios سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
microsoft ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I [O] request [IORQ] درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
tidal prism اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
paralleling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
paralleled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
operation عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
nonlinear مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
i/o انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
analog دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
symbolic i/o assignment نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
gigo اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
interfaces پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
analogue دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
compounds مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
and پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
compound مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
analogues دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
h engine موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
job stream ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات
mux مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
process ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
one element تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
multiplexor مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
processes ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
redirecting فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirects فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
circulating ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
MBR ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
redirect فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
redirected فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
images دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
joysticks با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
gates زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
joystick با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
devices برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
distort معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distorts معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
regulated منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
regulate منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
regulates منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com