English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
a company of good standing شرکتی با اعتبار
Search result with all words
ostensible شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
Other Matches
controlled company شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
overdraft حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
unfinanced بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
participatory شرکتی
Freepost پرداختبهایتمبرنامهتوسط شرکتی
joint شرکتی مشاع
to hold a share in a business در شرکتی سهمی داشتن
Apple Computer Corporation شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
clearing houses شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing houses شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing house شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing house شرکتی که چکها را نقد می نماید
stockists فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
stockist فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
to have a holding in a company در شرکتی دارائی سهام داشتن
To lay the foundation of a company. پایه واساس شرکتی راریختن
corporative وابسته بشخصیت حقوقی شرکتی
recapitalize ترکیب سرمایه شرکتی راتغییر دادن
developers شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
developer شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
to shake up [a company] <idiom> سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
notify party فرد یا شرکتی که باید به اواطلاع داده شود
holding company شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
associated company شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
freighter فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
freighters فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
private متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
corporator گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
privates متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
third شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
thirds شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
proprietary company شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
to overcapitalize a company سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
mutual fund شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
mutual funds شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
holding company شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
stationery شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
Sun Microsystems شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
request for discharge عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
Intel شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
valuing اعتبار
values اعتبار
value اعتبار
estimate اعتبار
estimated اعتبار
estimating اعتبار
budget اعتبار
budgeted اعتبار
budgets اعتبار
credits اعتبار
crediting اعتبار
creditability اعتبار
creditless بی اعتبار
validation اعتبار
credit اعتبار
void بی اعتبار
line of cerdit خط اعتبار
appropriation symbol کد اعتبار
credit line حد اعتبار
validity اعتبار
credited اعتبار
entitlements اعتبار
entitlement اعتبار
reputability اعتبار
prestige اعتبار
authenticity اعتبار
advancing اعتبار
advances اعتبار
reputation اعتبار
reputations اعتبار
esteem اعتبار
importance اعتبار
standing اعتبار
credibility اعتبار
prestigious با اعتبار
influence اعتبار
influenced اعتبار
influences اعتبار
influencing اعتبار
advance اعتبار
funded اعتبار
fund اعتبار
estimates اعتبار
invalid : بی اعتبار
invalids : بی اعتبار
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
discriminant validity اعتبار افتراقی
differential validity اعتبار افتراقی
documentary credit اعتبار اسنادی
trade credit اعتبار تجاری
ervolving credit اعتبار گردان
test validity اعتبار ازمون
open credit اعتبار نامحدود
ex post به اعتبار گذشته
credit sale اعتبار در معامله
reliableness اعتبار موثقیت
under the credit تحت اعتبار
validity check بررسی اعتبار
validity check مقابله اعتبار
validation of a model اعتبار یک الگو
credit term مدت اعتبار
credit terms شرایط اعتبار
creditably از روی اعتبار
trusted اعتقاد اعتبار
cross validation وارسی اعتبار
cumulative credit اعتبار تراکمی
validation of a hypothesis اعتبار یک فرضیه
expenditure credit اعتبار مصرف
expenditure credit اعتبار هزینه
revolving credit اعتبار گردان
issue a credit افتتاح اعتبار
issuing of the credit افتتاح اعتبار
requirements of the credit شرایط اعتبار
military funds اعتبار نظامی
line of cerdit میزان اعتبار
invalidity عدم اعتبار
roll over credit اعتبار گردان
item validity اعتبار پرسش
l/c اعتبار نامه
letter of credit ورقه اعتبار
revolving fund اعتبار در گردش
letter of credit برگه اعتبار
issuance credit افتتاح اعتبار
settlement of credit تسویه اعتبار
stock funds اعتبار خریدنقدی
tax credit اعتبار مالیاتی
external validity اعتبار برونی
face validity اعتبار صوری
factorial validity اعتبار عاملی
on trust بر مبنای اعتبار
factoring of credit نمایندگی اعتبار
factoring of credit عاملیت اعتبار
on tick روی اعتبار
crediting اعتبار مالی
imprest fund اعتبار مساعده
trusts اعتقاد اعتبار
in force دارای اعتبار
trust اعتقاد اعتبار
agricultural credit اعتبار کشاورزی
apportionment واگذاری اعتبار
appropriation reimbur sement تامین اعتبار
appropriation title عنوان اعتبار
credited اعتبار مالی
authenticity of a document اعتبار سند
back to back credit اعتبار اتکایی
bank credit اعتبار بانکی
blank credit اعتبار نامحدود
bridging leon اعتبار موقت
advising of credit ابلاغ اعتبار
credit transfer انتقال اعتبار
credit transfers انتقال اعتبار
funded اعتبار مالی
insecure بی اعتبار متزلزل
fund اعتبار مالی
credits اعتبار مالی
credentials اعتبار نامه
expired بدون اعتبار
validity صحت اعتبار
bad ناصحیح بی اعتبار
budget credit اعتبار بودجه
credit rating میزان اعتبار
rehabilitation اعاده اعتبار
convergent validity اعتبار همگرا
counter credit اعتبار متقابل
countervailing credit اعتبار متقابل
countervailing credit اعتبار اتکائی
credit اعتبار مالی
validity of a contract اعتبار قرارداد
validity index شاخص اعتبار
validity criterion ملاک اعتبار
credit expansion گسترش اعتبار
credit insurance بیمه اعتبار
validity coefficient ضریب اعتبار
committment تامین اعتبار
void result نتیجه بی اعتبار
construct validity اعتبار سازه
letter of credit اعتبار اسنادی
authority اجازه اعتبار
consumption credit اعتبار مصرفی
content validity اعتبار محتوا
concurrent validity اعتبار همزمان
consensual validity اعتبار وفاقی
terms and conditions of the credit ضوابط و شرایط اعتبار
revalidate تجدید اعتبار کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com