Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
English
Persian
clearing house
شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing houses
شرکتی که چکها را نقد می نماید
Other Matches
clearing bank
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing banks
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
controlled company
شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
there is nothing like leather
هر کسیرا عقل خودبکمال نماید
grandiosely
بطورغلنبه چنانکه بزرگ نماید
prepossessingly
چنانکه جلب توجه نماید
pseudoscope
شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
incongruously
بی ی نکه با هم جور باشدیاتطبیق نماید
causatively
چنانکه دلالت برسبب نماید
an inceptive
فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
an inceptive verb
فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
adequately
باندازه کافی چنانکه تکافو نماید
persuasively
چنانکه متقاعد سازدیا واداربکاری نماید
participatory
شرکتی
to the echo
چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
to eat humble pie
پوزش خواستن چنانکه انسانرا پست نماید
This company guarantees prompt delivery of goods.
این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
dut of court
ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
Freepost
پرداختبهایتمبرنامهتوسط شرکتی
a company of good standing
شرکتی با اعتبار
joint
شرکتی مشاع
line of sight
خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
keyth rope system
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
to hold a share in a business
در شرکتی سهمی داشتن
nomothetes
کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
consulage
هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
leadsman
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
bits
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
bit
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
to have a holding in a company
در شرکتی دارائی سهام داشتن
corporative
وابسته بشخصیت حقوقی شرکتی
office grapevine
سخن چینی
[در دفتری یا شرکتی]
To lay the foundation of a company.
پایه واساس شرکتی راریختن
stockist
فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
stockists
فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
clearing houses
شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing house
شرکتی که حسابها راتسویه میکند
Apple Computer Corporation
شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
developers
شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
to shake up
[a company]
<idiom>
سازمان
[شرکتی را ]
اساسا تغییر دادن
developer
شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
recapitalize
ترکیب سرمایه شرکتی راتغییر دادن
free carrier
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
appropriation
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
private
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
holding company
شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
factoring agent
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
privates
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
freighters
فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
corporator
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
notify party
فرد یا شرکتی که باید به اواطلاع داده شود
freighter
فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
associated company
شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
Big Brother
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
proprietary company
شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
letter-box company
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
cybercafe
شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
to overcapitalize a company
سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
gurantee period
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
mutual funds
شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
mutual fund
شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
center of gyration
نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
kelly
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
holding company
شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
stationery
شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
Sun Microsystems
شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
fiscal drag
اثر کند کنندگی مالی هنگامیکه سیاست مالی نتواندرشد اقتصادی را حفظ نماید .
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
endorser
پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
dying declarations
در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
damage feasant
درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
common carrier
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
bar automatic
میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
Intel
شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
aerating agent
مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
exerciser
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
methought
چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
endless repeat
[به هر نوع طرح بندی که کل متن فرش را تا ناحیه حاشیه پر نماید، اطلاق می شود. مثل طرح بته جقه، ماهی درهم، هراتی و غیره.]
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
over capitalised
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
offices
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
accelerators
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
original equipment manufacturer
شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
service
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
hooks
کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hook
کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
close corporation
شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
ISP
شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
ostensible
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com