Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
finance company
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance house
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
Other Matches
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
credit union
موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
nonappropriated funds
اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
business
شرکت تجاری
businesses
شرکت تجاری
commercial company
شرکت تجاری
edu
سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
business park
[ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
close corporation
شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
big blue
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
accounting package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
presentation software
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
management information system
نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
report program generator
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
characterization
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
controlling company
موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
speaking with prosecutor
در جرایم علیه افراد که از نوع جنحه باشددادگاه به متهم اجازه میدهد که پیش از شروع رسیدگی با شاکی صحبت کند وهر گاه او رضایت خود رااعلام کند مجازات مرتکب تخفیف کلی پیدا میکند
Internet
سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند
levee en masse
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
fund code
کد اعتبارات
account code
کد اعتبارات
pyramid of credit
هرم اعتبارات
sundry funds
اعتبارات متفرقه
export credits
اعتبارات صادراتی
unit funds
اعتبارات یکانی
company funds
اعتبارات گروهانی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
volume of bank credit
حجم اعتبارات بانکی
personal deposit fund
اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
crypto account
حساب اعتبارات رمز
deferred credits
اعتبارات سالهای محاسباتی
deflation
رکود کاهش اعتبارات و پول درگردش
competroller
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
academic freedom
آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
welfare funds
اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
multipe expansion of credit
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
appropriation
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
شرکت شرکت سهامی
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
corporate
[commercial]
<adj.>
تجاری
commerical
تجاری
commercial
تجاری
relating to business
<adj.>
تجاری
business
<adj.>
تجاری
commercial
<adj.>
تجاری
for-profit
<adj.>
تجاری
mercantile
تجاری
troop
افراد
enlistedman
افراد
men
افراد
trooped
افراد
trooping
افراد
enlisted personnel
افراد
personnel
افراد
commercial relations
مناسبات تجاری
trade unions
اتحادیه تجاری
commercial area
منطقه تجاری
trade union
اتحادیه تجاری
brand
علامت تجاری
management group
ائتلاف تجاری
branding
علامت تجاری
brands
علامت تجاری
franchise
حق اشتراک تجاری
commercial marine
کشتی تجاری
commercials
اگهیهای تجاری
trade barriers
موانع تجاری
trade barrier
ممانعت تجاری
commercial attache
وابسته تجاری
market freedom
ازادی تجاری
memorandum of association
شرکتنامه تجاری
consortia
ائتلاف تجاری
deals
توافق تجاری
deal
توافق تجاری
consortiums
ائتلاف تجاری
consortium
ائتلاف تجاری
commerical language
زبان تجاری
balance of trade
موازنه تجاری
business graphics
گرافیکهای تجاری
business inventories
موجودی تجاری
business mechines
ماشینهای تجاری
instrument of commerce
سند تجاری
trade restriction
محدودیت تجاری
trademarks
علامت تجاری
trademarks
مارک تجاری
business failure
شکست تجاری
trade credit
اعتبار تجاری
balance of trade
تراز تجاری
trade balance
موازنه تجاری
trade price
قیمت تجاری
argosy
کشتی تجاری
business cycle
دور تجاری
trademark
علامت تجاری
business failure
ناکامی تجاری
factorship
نمایندگی تجاری
business enterprise
بنگاه تجاری
trade cycle
دور تجاری
trade fair
نمایشگاه تجاری
trade names
اسم تجاری
trade mark
علامت تجاری
trade name
اسم تجاری
trade discount
تخفیف تجاری
trade fairs
نمایشگاه تجاری
trades unions
اتحادیه تجاری
trademark
مارک تجاری
head count
جمع افراد
service club
باشگاه افراد
platoons
جوخهء افراد
withindoors
افراد داخل
equal status persons
افراد همپایه
platoon
جوخهء افراد
enlisted personnel
طبقه افراد
category
طبقه افراد
enlistee
افراد داوطلب
top-level
افراد عالیرتبه
filler personnel
افراد جایگزینی
packed out
پر و مملو از افراد
liberty men
افراد مرخصی
personnel status
وضع افراد
head counts
جمع افراد
roll call
نامیدن افراد
cognoscenti
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
tight squeeze
<idiom>
شرایط سخت تجاری
free zone
منطقه ازاد تجاری
big business
واحد تجاری بزرگ
extensions
تمدید اسناد تجاری
extension
تمدید اسناد تجاری
liner trade
کشتیرانی منظم تجاری
trade balance surplus
مازاد تراز تجاری
to go away
[off]
on business
به سفر تجاری رفتن
to go away on a business trip
به سفر تجاری رفتن
business software
نرم افزارهای تجاری
unfair trade practice
اعمال تجاری نادرست
business data processing
داده پردازی تجاری
businedd data processing
داده پردازی تجاری
trade agreement
موافقت نامه تجاری
trade pack
بسته بندی تجاری
commercial road traffic
ترافیک جاده تجاری
trade cycle
دوره فعالیت تجاری
franchises
حق استفاده از اسم تجاری
trade balance deficit
کسری تراز تجاری
advertising
تبلیغ و آگهی تجاری
franchise
حق استفاده از اسم تجاری
procyclical
در جهت دور تجاری
ship's master
کاپیتان کشتی تجاری
refusal to accept a bill
نکول اسناد تجاری
small business computer
کامپیوتر کوچک تجاری
avast
افراد به جای خود
bachelor quarters
منازل افراد مجرد
army deposit fund
پس انداز انفرادی افراد
receptee
افراد مورد پذیرش
aptitude area
حیطه قابلیت افراد
billet slip
کارت محلهای افراد
coachload
افراد سوار بر درشکه
rouse out
بیدار کردن افراد
dependents
افراد تحت تکفل
part owners
افراد شریک المال
personal error
خطاهای انفرادی افراد
posse comitatus
دسته افراد پلیس
top-level
توسط افراد عالیرتبه
family size
تعداد افراد خانواده
personnel monitoring
بازرسی بدنی از افراد
billet slip
لوحه اسکان افراد
transfer station
محل انتقال افراد
transfer station
محل اعزام افراد
condemning
محکوم کردن افراد
condemns
محکوم کردن افراد
morale
روحیه افراد مردم
cimmerian
افراد کشور فلمات
the common wealth of learning
افراد اهل علم
close station
افراد بدو مرخص
target audience
افراد مورد نظر
condemn
محکوم کردن افراد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com