Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (2 milliseconds)
English	Persian
intel corporation	شرکت اینتل
Search result with all words
intel 0	پردازنده 61 بیتی که توسط شرکت اینتل ساخته شده است و در ریزکامپیوترها بکاربرده شده است
Other Matches
lotus intel	مشخصات حافظه گسترشی لوتوس- اینتل مایکروسافت specification expandedmemory icrosoft
letterhead	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation	شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company	شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
international finance corporation	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company	شرکت مادر شرکت مرکزی
private	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource	به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
component	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless	شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
housed	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate	شرکت شرکت سهامی
business group	شرکت سهامی [شرکت]
army component	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command	قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
partnership	شرکت
firms	شرکت
companies	شرکت
company	شرکت
partnerships	شرکت
participation	شرکت
enterprise	شرکت
enterprises	شرکت
concern	شرکت
concerns	شرکت
fellowsh	شرکت
EIS	ول شرکت
cahoot	شرکت
associations	شرکت
corporation	شرکت
corporations	شرکت
business	شرکت
businesses	شرکت
association	شرکت
consociation	شرکت
firmest	شرکت
firm	شرکت
contributions	شرکت
incorporation	شرکت
hand	شرکت
house	شرکت
houses	شرکت
firmer	شرکت
handing	شرکت
contribution	شرکت
housed	شرکت
society	شرکت کمیته
parent company	شرکت مادر
parcenary	شرکت مشاع
subsidiary	شرکت تابعه
societies	شرکت کمیته
subsidiaries	شرکت تابعه
parent company	شرکت اصلی
parcenary	شرکت در ارث
manager	یس بخش در شرکت
corporatism	شرکت گرایی
memorandom of association	اساسنامه شرکت
joint-stock company	شرکت سهامی
joint-stock companies	شرکت سهامی
private enterprise	شرکت خصوصی
memorandum of association	اساسنامه شرکت
microsoft corporation	شرکت مایکروسافت
ncr corporation	شرکت NCR
pall bearer	شرکت میکند
managers	یس بخش در شرکت
participating	شرکت کننده
participable	شرکت کردنی
contributed	شرکت کردن
contribute	شرکت کردن
stock company	شرکت سهامی
stand-ins	شرکت کردن
stand-in	شرکت کردن
stand in	شرکت کردن
participates	شرکت کردن
participated	شرکت کردن
subsidiary company	شرکت فرعی
sit out	شرکت نداشتن در
contributes	شرکت کردن
participable	شرکت بردار
participative	شرکت کننده
private company	شرکت خصوصی
private corporation	شرکت خصوصی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
proprietary company	شرکت خصوصی
shipping agent	شرکت حمل
principals	شرکت اصلی
shipping company	شرکت کشتیرانی
partook	شرکت کردن
contributing	شرکت کردن
participate	شرکت کردن
company union	اتحادیه شرکت
certificate of incorporation	شرکت نامه
corporate appraisal	ارزیابی شرکت
corporately	بصورت شرکت
datapro	یک شرکت تحقیقاتی
dissolution of a company	انحلال شرکت
winding up of a company	انحلال شرکت
dissolution of partner ship	فسخ شرکت
doctor to the company	پزشک شرکت
branch of a company	شعبه شرکت
economic unit	خانوار شرکت
electric company	شرکت برق
champerty	شرکت در دعوا
civil partnership	شرکت مدنی
cooperative society	شرکت تعاونی
company secretary	منشی شرکت
company seal	مهر شرکت
company network	شبکه شرکت
company law	قوانین شرکت
compulsory partnership	شرکت قهری
commercial firm	شرکت تجارتی
commercial company	شرکت تجاری
cooperative	شرکت تعاونی
cooperative company	شرکت تعاونی
mutual company	شرکت تعاونی
employer's liability insurance company	شرکت بیمه
principal	شرکت اصلی
insurance company	شرکت بیمه
aiding and abetting	شرکت در جرم
affiliated company	شرکت وابسته
invalidation of company	بطلان شرکت
corporativism	شرکت گرایی
acting company	شرکت عامل
inveluntary partnership	شرکت قهری
joint stock	شرکت سهامی
joint stock company	شرکت سهامی
house flag	پرچم شرکت
accession	شرکت در مالکیت
holding company	شرکت مالک
general partnership	شرکت تضامنی
giant corporation	شرکت بزرگ
go into	شرکت کردن در
associativity	شرکت پذیری
associative	شرکت پذیر
associated company	شرکت وابسته
holding company	شرکت مرکزی
artieles of association	شرکت ناور
articles of assosiation	اساسنامه شرکت
article of association	اساسنامه شرکت
article of a company	اساسنامه شرکت
sit in on <idiom>	شرکت درجلسه
businesses	شرکت تجاری
partnerships	شرکت تضامنی
business	شرکت تجاری
founder	موسس شرکت
partaking	شرکت کردن
partakes	شرکت کردن
partaken	شرکت کردن
partake	شرکت کردن
entrepreneurs	موسس شرکت
entrepreneur	موسس شرکت
founders	موسس شرکت
foundering	موسس شرکت
foundered	موسس شرکت
corporations	شرکت سهامی
entry	شرکت کننده
corporation	شرکت سهامی
assist	شرکت جستن
assisted	شرکت جستن
assisting	شرکت جستن
assists	شرکت جستن
a stand-alone company	یک شرکت مستقل
equity	حق صاحبان شرکت
equities	حق صاحبان شرکت
unity	وحدت شرکت
share [in]	شرکت [سهم] [در]
to take part [in]	شرکت داشتن [در]
complicity	شرکت در جرم
unlimited liability company	شرکت تضامنی
participants	شرکت کننده
participation	شرکت در جرم
tandy corporation	شرکت Tandy
trading company	شرکت تجارتی
to sit out	شرکت نداشتن در
to play at	شرکت کردن در
participation	شرکت کردن
liquidation	تصفیه شرکت
participant	شرکت کننده
voluntary partnership	شرکت اختیاری
contributor	شرکت کننده
partnership	شرکت تضامنی
contributors	شرکت کننده
take a hand at	شرکت کردن در
C.O	مخفف شرکت
play ball with someone <idiom>	شرکت منصفانه
airlines	شرکت هواپیمایی
airline	شرکت هواپیمایی
winding up	انحلال شرکت
finance company	شرکت تامین مالی
giant corporation	شرکت غول پیکر
extend the life of the company	امتداد مدت شرکت
management group	ائتلاف چند شرکت
PETAG	شرکت فرش ایران

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com