English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Iran Carpet Company شرکت سهامی فرش ایران
Other Matches
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
joint stock company شرکت سهامی
corporations شرکت سهامی
corporation شرکت سهامی
joint stock شرکت سهامی
joint-stock company شرکت سهامی
joint-stock companies شرکت سهامی
stock company شرکت سهامی
public companies شرکت سهامی عام
corporate profit سود شرکت سهامی
corporate tax مالیات بر شرکت سهامی
public corporation شرکت سهامی عام
joint stock partnership شرکت مختلط سهامی
public company شرکت سهامی عام
private joint stock company شرکت سهامی خاص
major corporation شرکت سهامی بزرگ
public joint stock company شرکت سهامی عام
board of management کمیته مباشر [شرکت سهامی]
managing board کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management board کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of managers کمیته مباشر [شرکت سهامی]
limited partnership شرکت مختلط غیر سهامی
PETAG شرکت فرش ایران
actionary دارندهء سهام شرکت سهامی سهامدار
limited partnership شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
business group شرکت سهامی [شرکت]
body corporate شرکت شرکت سهامی
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
Pope, Arthur Upham آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
sole a for iran تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
partnerships سهامی
partnership سهامی
joint stock سهامی
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
Iran ایران
persia ایران
all iran همه ایران
iranian اهل ایران
iranian وابسته به ایران
on the west of iran در باختر ایران
oil from iran نفت ایران
of iranian nationality تابع ایران
the iranian nation ملت ایران
exchanged جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging جای معاملات ارزی و سهامی بورس
auditor حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
auditors حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
iranian mathematical sociaty انجمن ریاضیات ایران
avestan زبان باستانی ایران
iranian physical society انجمن فیزیک ایران
rial واحد پول ایران
in iranian territory در خاک [سرزمین] ایران
satrap استاندار قدیم ایران
The Iranian currency. پول رایچ ایران
qualifying shares سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
I come from Iran . I am Iranian. من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
iranian state railways راه اهن دولتی ایران
A part of Iranian territory. بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
He reanimated the Iranian agriculture. کشاورزی ایران رازنده کرد
journal of the iranian mathematical soci ماهنامه انجمن ریاضی ایران
For example ( instance ) , lets take Iran . مثلا" فرضا" همین ایران
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
He was deported from Iran. اورااز ایران اخراج کردند
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
Irans industry is progressing. صنعت ایران درحال ترقی است
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air. من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
This car is of Iranian make (manufacture). این اتوموبیل ساخت ایران است
c. prefrential shares سهامی که سود پس افتاده انهایکی باسود جاری انهاپرداخته شود
Iranian goods are usally solid. جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
Nahavand شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
indo iranian وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
Tekke motife نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
double knotting گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
Tahmasb شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
fish design طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
deferred share سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
Gabbeh گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
Senneh سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
association شرکت
fellowsh شرکت
EIS ول شرکت
businesses شرکت
consociation شرکت
business شرکت
concerns شرکت
associations شرکت
enterprise شرکت
participation شرکت
concern شرکت
cahoot شرکت
enterprises شرکت
company شرکت
firm شرکت
firmer شرکت
houses شرکت
housed شرکت
house شرکت
firmest شرکت
firms شرکت
contributions شرکت
partnerships شرکت
partnership شرکت
handing شرکت
incorporation شرکت
hand شرکت
contribution شرکت
corporation شرکت
companies شرکت
corporations شرکت
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Safavid period دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
company seal مهر شرکت
winding up انحلال شرکت
company secretary منشی شرکت
company union اتحادیه شرکت
article of a company اساسنامه شرکت
cooperative شرکت تعاونی
unlimited liability company شرکت تضامنی
cooperative company شرکت تعاونی
compulsory partnership شرکت قهری
mutual company شرکت تعاونی
voluntary partnership شرکت اختیاری
corporate appraisal ارزیابی شرکت
company network شبکه شرکت
company law قوانین شرکت
article of association اساسنامه شرکت
parcenary شرکت در ارث
associative شرکت پذیر
associativity شرکت پذیری
sit in on <idiom> شرکت درجلسه
play ball with someone <idiom> شرکت منصفانه
branch of a company شعبه شرکت
certificate of incorporation شرکت نامه
champerty شرکت در دعوا
articles of assosiation اساسنامه شرکت
artieles of association شرکت ناور
airline شرکت هواپیمایی
civil partnership شرکت مدنی
associated company شرکت وابسته
airlines شرکت هواپیمایی
commercial firm شرکت تجارتی
commercial company شرکت تجاری
C.O مخفف شرکت
manager یس بخش در شرکت
proportional liability partnership شرکت نسبی
proprietary company شرکت خصوصی
accession شرکت در مالکیت
microsoft corporation شرکت مایکروسافت
memorandum of association اساسنامه شرکت
memorandom of association اساسنامه شرکت
shipping agent شرکت حمل
managers یس بخش در شرکت
ncr corporation شرکت NCR
parent company شرکت اصلی
parent company شرکت مادر
parcenary شرکت مشاع
pall bearer شرکت میکند
participable شرکت کردنی
participable شرکت بردار
participative شرکت کننده
private company شرکت خصوصی
private corporation شرکت خصوصی
employer's liability insurance company شرکت بیمه
electric company شرکت برق
economic unit خانوار شرکت
doctor to the company پزشک شرکت
dissolution of partner ship فسخ شرکت
winding up of a company انحلال شرکت
dissolution of a company انحلال شرکت
to play at شرکت کردن در
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com