English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
PETAG شرکت فرش ایران
Search result with all words
Iran Carpet Company شرکت سهامی فرش ایران
Other Matches
Pope, Arthur Upham آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
sole a for iran تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
persia ایران
Iran ایران
iranian وابسته به ایران
of iranian nationality تابع ایران
the iranian nation ملت ایران
all iran همه ایران
on the west of iran در باختر ایران
iranian اهل ایران
oil from iran نفت ایران
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
iranian physical society انجمن فیزیک ایران
iranian mathematical sociaty انجمن ریاضیات ایران
The Iranian currency. پول رایچ ایران
rial واحد پول ایران
satrap استاندار قدیم ایران
in iranian territory در خاک [سرزمین] ایران
avestan زبان باستانی ایران
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
For example ( instance ) , lets take Iran . مثلا" فرضا" همین ایران
A part of Iranian territory. بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
He reanimated the Iranian agriculture. کشاورزی ایران رازنده کرد
I come from Iran . I am Iranian. من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
He was deported from Iran. اورااز ایران اخراج کردند
journal of the iranian mathematical soci ماهنامه انجمن ریاضی ایران
iranian state railways راه اهن دولتی ایران
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
This car is of Iranian make (manufacture). این اتوموبیل ساخت ایران است
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air. من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
Irans industry is progressing. صنعت ایران درحال ترقی است
Iranian goods are usally solid. جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
indo iranian وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
Nahavand شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
business group شرکت سهامی [شرکت]
body corporate شرکت شرکت سهامی
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
Tekke motife نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
double knotting گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
fish design طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
Tahmasb شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
Gabbeh گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
Senneh سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
corporation شرکت
enterprise شرکت
enterprises شرکت
participation شرکت
associations شرکت
concerns شرکت
cahoot شرکت
consociation شرکت
EIS ول شرکت
business شرکت
fellowsh شرکت
businesses شرکت
association شرکت
concern شرکت
corporations شرکت
house شرکت
handing شرکت
companies شرکت
company شرکت
firmest شرکت
incorporation شرکت
firm شرکت
firmer شرکت
contributions شرکت
houses شرکت
contribution شرکت
firms شرکت
partnerships شرکت
housed شرکت
partnership شرکت
hand شرکت
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Safavid period دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
inveluntary partnership شرکت قهری
doctor to the company پزشک شرکت
dissolution of partner ship فسخ شرکت
dissolution of a company انحلال شرکت
datapro یک شرکت تحقیقاتی
corporativism شرکت گرایی
corporately بصورت شرکت
corporate appraisal ارزیابی شرکت
winding up of a company انحلال شرکت
economic unit خانوار شرکت
invalidation of company بطلان شرکت
holding company شرکت مرکزی
holding company شرکت مالک
giant corporation شرکت بزرگ
general partnership شرکت تضامنی
house flag پرچم شرکت
insurance company شرکت بیمه
intel corporation شرکت اینتل
proportional liability partnership شرکت نسبی
employer's liability insurance company شرکت بیمه
electric company شرکت برق
go into شرکت کردن در
cooperative society شرکت تعاونی
certificate of incorporation شرکت نامه
branch of a company شعبه شرکت
associativity شرکت پذیری
associative شرکت پذیر
associated company شرکت وابسته
artieles of association شرکت ناور
articles of assosiation اساسنامه شرکت
article of association اساسنامه شرکت
article of a company اساسنامه شرکت
aiding and abetting شرکت در جرم
affiliated company شرکت وابسته
champerty شرکت در دعوا
commercial company شرکت تجاری
mutual company شرکت تعاونی
cooperative company شرکت تعاونی
cooperative شرکت تعاونی
compulsory partnership شرکت قهری
civil partnership شرکت مدنی
company union اتحادیه شرکت
company secretary منشی شرکت
company seal مهر شرکت
company network شبکه شرکت
company law قوانین شرکت
commercial firm شرکت تجارتی
acting company شرکت عامل
share [in] شرکت [سهم] [در]
C.O مخفف شرکت
airlines شرکت هواپیمایی
airline شرکت هواپیمایی
winding up انحلال شرکت
voluntary partnership شرکت اختیاری
unlimited liability company شرکت تضامنی
trading company شرکت تجارتی
to sit out شرکت نداشتن در
to play at شرکت کردن در
tandy corporation شرکت Tandy
take a hand at شرکت کردن در
a stand-alone company یک شرکت مستقل
play ball with someone <idiom> شرکت منصفانه
sit in on <idiom> شرکت درجلسه
subsidiary company شرکت فرعی
stock company شرکت سهامی
sit out شرکت نداشتن در
to take part [in] شرکت داشتن [در]
ncr corporation شرکت NCR
microsoft corporation شرکت مایکروسافت
memorandum of association اساسنامه شرکت
memorandom of association اساسنامه شرکت
joint stock company شرکت سهامی
joint stock شرکت سهامی
pall bearer شرکت میکند
parcenary شرکت در ارث
shipping company شرکت کشتیرانی
shipping agent شرکت حمل
proprietary company شرکت خصوصی
private corporation شرکت خصوصی
private company شرکت خصوصی
participative شرکت کننده
participable شرکت بردار
participable شرکت کردنی
parent company شرکت اصلی
parent company شرکت مادر
parcenary شرکت مشاع
entry شرکت کننده
businesses شرکت تجاری
participates شرکت کردن
stand in شرکت کردن
principals شرکت اصلی
stand-ins شرکت کردن
founder موسس شرکت
foundered موسس شرکت
contributor شرکت کننده
stand-in شرکت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com