English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
wordprocessing شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
Other Matches
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
phonetician متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
entrymate اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
macwrite برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
mutual fund شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
mutual funds شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
postprocessor برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
spellchecker لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
presentation manager برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
bureau ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
bureaus ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
acephalo که با کلمات دیگر ترکیب میشود
networking شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
word star یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
phoneme برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
texts پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
text پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
dictionaries 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
telpak سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
gpr ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
anagram مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
anagrams مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
eight bit system کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
chip قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
fusion ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
fusions ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
bureau ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureaus ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
indexing استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
fireworker متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
band street writer یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
microsoft word یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
Kaleida Labs شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
epexegesis کلمات افزوده شده برای توضیح
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
hypertext سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
practical extraction and report language برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
postprocessor ریز پردازندهای که داده نیمه پردازش شده را از وسیله دیگر کنترل میکند
keying material مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
archimedes کامپیوتر شخصی شرکت Computers Acom که بر پایه پردازش مرکزی RICS است و با PC IBM یا Macintosh Apple سازگار نیست
scratches حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
aligns ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
semantics 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
Web page فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
slice ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
registering ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
share پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
list لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
shares پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
voice توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
nomenclature سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
central که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
interword spacing فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
voices توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
tacticians متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
offices مناسب برای استفاده در شرکت
office مناسب برای استفاده در شرکت
resident ما برای یک شرکت کار کند
residents ما برای یک شرکت کار کند
targeted حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targets حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
target حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targetted حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targeting حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targetting حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
task ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
tasks ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
flash card ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
entry fee مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
despatched انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
dispatched انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
signaled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
intermediate فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
dispatch انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
cpu کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد
despatches انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
signalled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
pc write IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
incorporation جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
to bar somebody from a competition شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
stopping لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
receivers ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
installations کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش
flowchart دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
receiver ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
register ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
demand پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
scalar پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
registers ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
installation کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش
demanded پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
registering ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
demands پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
vetoes حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
interrupt سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
interrupting سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
interrupts سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
equipment وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
take over bid پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
go in for <idiom> شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
to call a meeting of the board of directors برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
starter's list فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
promotion money دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
co operative societies شرکتهای تعاونی
co-operative societies شرکتهای تعاونی
sequence ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
stream تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
job تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
jobs تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
streamed تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
sequences ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
streams تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
electronic توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
immediate پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون
crunches بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
IAR ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
crunched بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
buffer فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
crunch بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
inputted بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
spacer امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
flippy دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
palmtop کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
offshore company شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
leasing companies شرکتهای اجاره دهنده
multinational corporations شرکتهای چند ملیتی
chartered companies شرکتهای صاحب الامتیاز
saving and loan associations شرکتهای پس انداز و وام
end کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
kilo هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilos هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
ended کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
qsam صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود
paged 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
hierarchical communications system روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
ends کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
paged عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com