Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English
Persian
crusader
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusaders
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
Other Matches
veterans
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veteran
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
contributors
شرکت کننده
participant
شرکت کننده
contributor
شرکت کننده
participating
شرکت کننده
participative
شرکت کننده
entry
شرکت کننده
participants
شرکت کننده
supply company
شرکت تامین کننده
marathoner
شرکت کننده ماراتون
participant observer
مشاهده گر شرکت کننده
napping
بهترین شرکت کننده
suppliers
شرکت تولید کننده
supplier
شرکت تولید کننده
symposiast
شرکت کننده درسمپوزیم
naps
بهترین شرکت کننده
nap
بهترین شرکت کننده
napped
بهترین شرکت کننده
olympian
شرکت کننده بازیهای المپیک
tenderer
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
sortie reference
تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
tenderer
شرکت کننده در مزایده یامناقصه
walkers
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
merrymaker
شرکت کننده درجشن وسرور
bidder
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
walker
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
bidders
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
semi-finalists
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
fleet
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
sortie number
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
pentathlete
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
deathlete
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
producers
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
hurdler
شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
semi-finalist
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
fleets
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
service component
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
producer
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
pacer
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
component change order
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
attack transport
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
camper
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
navy component
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
off roader
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
forty niner
شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
entrymate
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
pcm
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
COMPAQ
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
underwriter
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
underwriters
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
cruciate
صلیبی
cruciferous
صلیبی
crusade wars
جنگهای صلیبی
lantern-tower
برج صلیبی
roman cross
حرکت صلیبی
cross stay
تقویت صلیبی
four way rim wrench
اچار صلیبی
staghorn
موت صلیبی
cross aisal
راهروی صلیبی
joystick switch
کلید صلیبی
four way switch
کلید صلیبی
intermediate switch
کلید صلیبی
cross-church
کلیسای صلیبی
brace and counterbrace
تخته صلیبی
crosstree mast
دکل صلیبی
crusading
جنگ صلیبی
crossbows
کمان صلیبی
crossbow
کمان صلیبی
crusades
جنگ صلیبی
crusade
جنگ صلیبی
crusaded
جنگ صلیبی
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
crossbow man
کمانگیر با کمان صلیبی
recessed head machine screw
پیچ فاق صلیبی
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
king's round
مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
crusader
نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
crusaders
نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
geneva stop
کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate
شرکت شرکت سهامی
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
phillips nut
مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
halved
اتصال نیم نیم صلیبی
halve
اتصال نیم نیم صلیبی
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
partnership
شرکت
firmer
شرکت
firm
شرکت
partnerships
شرکت
handing
شرکت
contributions
شرکت
hand
شرکت
contribution
شرکت
enterprises
شرکت
firmest
شرکت
firms
شرکت
company
شرکت
cahoot
شرکت
companies
شرکت
enterprise
شرکت
incorporation
شرکت
house
شرکت
associations
شرکت
participation
شرکت
association
شرکت
business
شرکت
consociation
شرکت
corporation
شرکت
businesses
شرکت
corporations
شرکت
housed
شرکت
houses
شرکت
concerns
شرکت
concern
شرکت
fellowsh
شرکت
EIS
ول شرکت
cooperative company
شرکت تعاونی
unlimited liability company
شرکت تضامنی
cooperative society
شرکت تعاونی
cooperative
شرکت تعاونی
participable
شرکت کردنی
corporate appraisal
ارزیابی شرکت
mutual company
شرکت تعاونی
equity
حق صاحبان شرکت
house flag
پرچم شرکت
civil partnership
شرکت مدنی
equities
حق صاحبان شرکت
general partnership
شرکت تضامنی
parent company
شرکت مادر
businesses
شرکت تجاری
societies
شرکت کمیته
winding up
انحلال شرکت
parcenary
شرکت در ارث
champerty
شرکت در دعوا
certificate of incorporation
شرکت نامه
corporately
بصورت شرکت
parcenary
شرکت مشاع
parent company
شرکت اصلی
corporativism
شرکت گرایی
business
شرکت تجاری
society
شرکت کمیته
pall bearer
شرکت میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com