English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
hexateuchal شش کتاب نخستین از تورات
Other Matches
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
scriptures تورات وانجیل کتاب اسمانی
deuteronomy تثنیه کتاب دوم تورات
scripture تورات وانجیل کتاب اسمانی
caxton کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
heptateuch هفت کتاب نخستین توریه
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
Old Testament تورات
torah تورات
tora تورات
at first a در نخستین دید در وهله نخستین
karaism عقیده به نص تورات رداحادیث
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
invisible hand منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
mixers نخستین
initial نخستین
quadrages ima نخستین
premiers نخستین
mixer نخستین
our first parents adam and eva نخستین ما
incipient نخستین
proto نخستین
first نخستین
first detector نخستین
premier نخستین
primary نخستین
premiere نخستین
initialling نخستین
initials نخستین
premiered نخستین
primal <adj.> نخستین
premieres نخستین
initialed نخستین
initialing نخستین
premiering نخستین
initialled نخستین
incunabula نخستین دوره
initial expenses هزینه نخستین
initial movement نخستین اقدام
initial stage طبقه نخستین
menarche نخستین قاعدگی
prototypes نمونه نخستین
prototypes نخستین بشر
prototype نمونه نخستین
prototype نخستین بشر
first impression برداشت نخستین
incipincy حالت نخستین
incipience حالت نخستین
in the egg در مرحله نخستین
proenomen نام نخستین
primary مقدماتی نخستین
at first push در نخستین وهله
at the first blush در نخستین وهله
book one جلد نخستین
by return of post با نخستین پست
at the first onset در نخستین وهله
crossover تمرکز نخستین
first aids کمکهای نخستین
first hand نخستین بازی کن
first rate نخستین درجه
hexateuch نخستین توریه
his opening remarks نخستین گفتههای وی
primordial اصل نخستین
octateuch نخستین عهدعتیق
primary productivity فراوردگی نخستین
primary anxiety اضطراب نخستین
protomartyr نخستین شهید
primary colors رنگهای نخستین
primary personality شخصیت نخستین
primary drive سائق نخستین
primary group گروه نخستین
prime coat روکش نخستین
primary reinforcement تقویت نخستین
primary treatment پاکسازی نخستین
primary treatment تصفیه نخستین
primary motivation انگیزش نخستین
primary needs نیازهای نخستین
primary processes فرایندهای نخستین
primes نخستین اولیه
primed نخستین اولیه
the first of all نخستین همه
the first day نخستین رور
springer stone نخستین رگ پاطاق
trivium دوره نخستین
rough coat نخستین اندود
the opening chapter نخستین فصل
prime نخستین اولیه
primary zones نواحی نخستین
as a first step <adv.> نخستین [اولا]
first fruits نخستین دستاوردهای هر چیز
primary sensory area ناحیه حسی نخستین
recoiling بحال نخستین برگشتن
primary reinforcer تقویت کننده نخستین
primordial عنصر نخستین اساسی
break one's duck کسب نخستین امتیاز
draw first blood کسب نخستین امتیاز
primary mental abilities تواناییهای عقلی نخستین
the first person نخستین شخص متکلم
protoplast نخستین ادم افریده
rudimentary knowledge دانش مقدماتی یا نخستین
recoil بحال نخستین برگشتن
recoiled بحال نخستین برگشتن
recoils بحال نخستین برگشتن
acrospire نخستین جوانهء دانه
prodelision حذف نخستین حرفCanis
initiating نخستین قدم رابرداشتن
initiates نخستین قدم رابرداشتن
initiated نخستین قدم رابرداشتن
initiate نخستین قدم رابرداشتن
at the earliest p moment در نخستین وهله امکان
fifteen نخستین امتیاز گیم
firstling نوبر نخستین نتیجه
maiden speeches نخستین نطق شخص
foal tooth نخستین دندان اسب
maiden speech نخستین نطق شخص
incipient stages مراحل نخستین یا ابتدائی
opener نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
on the first occasion در نخستین وهله یا فرصت
primary amentia نقص عقل نخستین
primary consumers مصرف کنندگان نخستین
net primary production تولید خالص نخستین
initial inverse voltage ولتاژ معکوس نخستین
primary process thinking اندیشیدن در فرایند نخستین
primary projection area ناحیه فرافکنی نخستین
gross primary product تولید ناخالص نخستین
prototypes اصل ماده نخستین افریده
primate راسته پستانداران نخستین پایه
plough monday نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
retranslate دوباره بزبان نخستین دراوردن
relapsed مرتد بحال نخستین برگشتن
relapse مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsing مرتد بحال نخستین برگشتن
prototype اصل ماده نخستین افریده
primary mental deficiency عقب ماندگی ذهنی نخستین
fleshment خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
relapses مرتد بحال نخستین برگشتن
hetaerism ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
original sin نخستین گناه ادم ابوالبشر
premiere نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premieres نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
sixth man نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
stars and bars نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
ground بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
protogenetic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
imfancy عدم بلوغ نخستین دوره رشد
first reading طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
premiers نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protogenic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
break shot نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
previous examination نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
revalorization اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
grilse ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
restorationism عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
fresher نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
romulus رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
little go نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
the great exhibition نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
pelasgic نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
debutant نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
bokk کتاب
that book ان کتاب
i sold the book for rials 0 کتاب را
letter writer کتاب
hexateuch شش کتاب
book کتاب
booked کتاب
books کتاب
text کتاب
texts کتاب
here is my book اینست کتاب من
catalogs کتاب فهرست
here is my book کتاب من اینها
comic books کتاب کاریکاتور
cataloguing کتاب فهرست
catalogue کتاب فهرست
glossary کتاب لغت
f. of books عاشق کتاب
lexicon [dictionary] کتاب لغت
word book کتاب لغت
comic book کتاب کاریکاتور
storybook کتاب داستان
cataloging کتاب فهرست
fortunebook کتاب فالگیری
formulary کتاب نماز
bookshelves قفسه کتاب
bookshelf قفسه کتاب
bookcases قفسه کتاب
bookcase قفسه کتاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com