Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
branch of a company	شعبه شرکت
Other Matches
claimant agency	شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
letterhead	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation	شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company	شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
international finance corporation	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company	شرکت مادر شرکت مرکزی
private	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource	به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
member	شعبه
prong	شعبه
succursal	شعبه
substation	شعبه
chapter	شعبه
chapters	شعبه
section	شعبه
sections	شعبه
members	شعبه
filial	شعبه
offshoot	شعبه
lines	شعبه
branch	شعبه
branch office	شعبه
prongs	شعبه
end office	شعبه جز
embranchment	شعبه
apparatus	شعبه
line	شعبه
offshoots	شعبه
branches	شعبه
branch	شعبه زدن
agencies	اژانس شعبه
branches	شعبه رشته
member	شعبه بخش
branches	شعبه زدن
agency	اژانس شعبه
branch	شعبه رشته
members	شعبه بخش
headquarters	شعبه اصلی
apparatus	شعبه حزب
department	قسمت شعبه
departments	قسمت شعبه
agency of communications	شعبه ارتباطات
operating agency	شعبه عامل
major activity	شعبه اصلی
frith	شعبه رود
executive agent	شعبه اجرایی
dichotomy	انشعاب به دو شعبه
dichotomies	انشعاب به دو شعبه
annexing	شعبه فرعی
lodge	شعبه فراماسون ها
lodged	شعبه فراماسون ها
lodges	شعبه فراماسون ها
dichotomization	دو شعبه کردن
branch office	دفتر شعبه
subclass	شعبه فرعی
annex	شعبه فرعی
annexes	شعبه فرعی
executing agency	شعبه اجرایی
wing	شاخه شعبه
winging	شاخه شعبه
component	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless	شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
departmentalize	چند شعبه کردن
arm	شعبه جنگ افزار
subhome office	شعبه اصلی یک اداره
distributary	انشعابی شعبه رود
subhome office	شعبه دفتر اصلی
house	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
army post office	شعبه پستی نیروی زمینی
troche	قرص مکیدنی شاخ سه شعبه گوزن
commissary store annex	شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
coordinated procurement assigness	شعبه مسئول خرید کلی اماد
business group	شرکت سهامی [شرکت]
body corporate	شرکت شرکت سهامی
extension	طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
apparatus	شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
extensions	طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
army component	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command	قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
criminal investigation	شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
unbranched	بدون انشعاب بدون شعبه
headquarters	شعبه مرکزی اداره مرکزی
eco-branch	شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
housed	شرکت
businesses	شرکت
enterprise	شرکت
enterprises	شرکت
houses	شرکت
business	شرکت
association	شرکت
handing	شرکت
hand	شرکت
participation	شرکت
house	شرکت
concerns	شرکت
concern	شرکت
incorporation	شرکت
associations	شرکت
cahoot	شرکت
EIS	ول شرکت
firm	شرکت
company	شرکت
consociation	شرکت
partnership	شرکت
firmest	شرکت
firmer	شرکت
partnerships	شرکت
corporation	شرکت
companies	شرکت
firms	شرکت
fellowsh	شرکت
contributions	شرکت
contribution	شرکت
corporations	شرکت
participable	شرکت بردار
participable	شرکت کردنی
subsidiary company	شرکت فرعی
holding company	شرکت مرکزی
datapro	یک شرکت تحقیقاتی
corporately	بصورت شرکت
affiliated company	شرکت وابسته
corporativism	شرکت گرایی
doctor to the company	پزشک شرکت
dissolution of partner ship	فسخ شرکت
acting company	شرکت عامل
winding up of a company	انحلال شرکت
aiding and abetting	شرکت در جرم
participative	شرکت کننده
private company	شرکت خصوصی
joint-stock companies	شرکت سهامی
private enterprise	شرکت خصوصی
proprietary company	شرکت خصوصی
societies	شرکت کمیته
shipping company	شرکت کشتیرانی
society	شرکت کمیته
company secretary	منشی شرکت
joint-stock company	شرکت سهامی
sit out	شرکت نداشتن در
participating	شرکت کننده
private corporation	شرکت خصوصی
stock company	شرکت سهامی
dissolution of a company	انحلال شرکت
subsidiaries	شرکت تابعه
corporatism	شرکت گرایی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
subsidiary	شرکت تابعه
shipping agent	شرکت حمل
accession	شرکت در مالکیت
house flag	پرچم شرکت
compulsory partnership	شرکت قهری
employer's liability insurance company	شرکت بیمه
electric company	شرکت برق
insurance company	شرکت بیمه
cooperative	شرکت تعاونی
intel corporation	شرکت اینتل
cooperative company	شرکت تعاونی
mutual company	شرکت تعاونی
cooperative society	شرکت تعاونی
holding company	شرکت مالک
company law	قوانین شرکت
company network	شبکه شرکت
commercial firm	شرکت تجارتی
company seal	مهر شرکت
general partnership	شرکت تضامنی
giant corporation	شرکت بزرگ
civil partnership	شرکت مدنی
champerty	شرکت در دعوا
certificate of incorporation	شرکت نامه
go into	شرکت کردن در
company union	اتحادیه شرکت
invalidation of company	بطلان شرکت
inveluntary partnership	شرکت قهری
article of association	اساسنامه شرکت
commercial company	شرکت تجاری
article of a company	اساسنامه شرکت
managers	یس بخش در شرکت
pall bearer	شرکت میکند
parcenary	شرکت در ارث
corporate appraisal	ارزیابی شرکت
parcenary	شرکت مشاع
parent company	شرکت مادر
parent company	شرکت اصلی
articles of assosiation	اساسنامه شرکت
artieles of association	شرکت ناور
joint stock	شرکت سهامی
joint stock company	شرکت سهامی
manager	یس بخش در شرکت
memorandom of association	اساسنامه شرکت
associativity	شرکت پذیری
memorandum of association	اساسنامه شرکت
microsoft corporation	شرکت مایکروسافت
associative	شرکت پذیر
ncr corporation	شرکت NCR

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com