English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
flamboyant شعله مانند
flamy شعله مانند
Other Matches
lurid شعله تیره شعله دودنما
luridly شعله تیره شعله دودنما
flare شعله زنی شعله
flares شعله زنی شعله
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
flames شعله
flaring شعله ور
alight شعله ور
flame proof ضد شعله
afire شعله ور
alighted شعله ور
alighting شعله ور
alights شعله ور
ingle شعله
flame شعله
inflammable شعله ور
bonefire شعله
flashproof ضد شعله
flaming شعله ور
flameproof ضد شعله
flameless بی شعله
aphlogistic بی شعله
aflame شعله ور
heating flame شعله
flamy شعله ور
lamellate لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
torch cutting [برشکاری شعله ای]
backfires پس زدن شعله
oriflamme شعله زرین
backfire پس زدن شعله
flashproof لباس ضد شعله
backfiring پس زدن شعله
backfired پس زدن شعله
positive glow شعله مثبت
gaslight شعله گاز
flash suppressor شعله پوش
flareback پس زهنی شعله
white flame شعله سفید
flame test محک شعله
flame holder شعله نگهدار
flamboyant شعله دار
flame damper شعله خفه کن
fire thrower شعله افکن
fire point نقطه شعله
flame thrower شعله افکن
twin jet blowpipe مشعل دو شعله
oxidizing flame شعله اکساینده
falmethrower شعله افکن
positive glow شعله اندی
flashless charges خرج بی شعله
flashback پس زدن شعله
flashback برگشت شعله
reducing flame شعله احیاگر
commissioning pennant پرچم شعله
calenture شعله ور شدن
neutral flame شعله خنثی
lurid flame شعله تیره
anode glow شعله اندی
lurid flame شعله دودنما
flashbacks پس زدن شعله
inflammation شعله ور سازی
flashbacks برگشت شعله
flame harden با شعله سخت کردن
oxy hydrogen flame شعله اکسی ئیدروژن
reducer کم کننده شعله یا حرارت
flameproof عایق شعله ضد اتش
flame scraf با شعله پهن کردن
muzzle bell شعله پوش شیپوری
acetylene oxygen flame شعله استیلن اکسیژن
multi flame burner اجاق چند شعله
flame adjustment wheel چرخ تنظیم شعله
multi jet blowpipe بوری چند شعله
flash reducer کم کننده شعله باروت
to smother a flame شعله ای را خاموش کردن
backblast شعله عقب نشینی
powder cutting برش توسط شعله
inflammable قابل شعله ورشدن
blind coal زغال سنگ بی شعله
rate of flame propagation سرعت انتشار شعله
flashback screen توری مانع شعله
flashless charges خرج کم کننده شعله
muzzle brake شعله پوش لوله توپ
whiffle نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
flame safety ایمنی در مقابل شعله اتش
flamboyant gothic شیوه گوتیک شعله اسا
to burn blue شعله یا نور ابی دادن
blaze شعله درخشان یا اتش مشتعل
blazed شعله درخشان یا اتش مشتعل
flame شعله زدن زبانه کشیدن
flames شعله زدن زبانه کشیدن
blazes شعله درخشان یا اتش مشتعل
garish دارای زرق و برق زیاد شعله ور
flash برق زدن ناگهان شعله ور شدن
ignisfatuus چیز گمراه کننده شعله کمرنگ
flash ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flashed برق زدن ناگهان شعله ور شدن
flash suppressor خنثی کننده شعله دهانه توپ
anode glow شعله مثبت فضای روشن اند
flashes ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flashes برق زدن ناگهان شعله ور شدن
flashed ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flareback اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
carburizing flame شعله اکسی استیلن که مقداراستیلن در ان زیاد است
flame hardening سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
napalm ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalming ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalms ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
wet stowage نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
rate of flame propagation سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
pearl مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
lanceolate leaves برگ های اسلیمی [شاه عباسی] [نیزه ای] [شعله] [اغلب در یک یا دو سمت برگ بصورت کنگره بوده و در اغلب فرش های لچک ترنج و باغی بکار می رود.]
fluty نی مانند
unprecedented بی مانند
unprecedentedly بی مانند
floriform گل مانند
arundinaceous نی مانند
tough پی مانند
inimitable بی مانند
toughest پی مانند
encephaloid مخ مانند
thready نخ مانند
threadlike نخ مانند
tendinous بی مانند
analogous مانند
incomparable بی مانند
feathery پر مانند
aquiform اب مانند
argillaceous رس مانند
and so on و مانند ان
analog مانند
capillaceous مانند نخ
impish جن مانند
anthoid گل مانند
plumose پر مانند
similar مانند
similiar مانند
vide مانند
reedy نی مانند
simulant مانند
etcetera و مانند ان
argillaceous گل مانند
frothy کف مانند
unequaled بی مانند
tougher پی مانند
after the example of مانند
reedier نی مانند
reediest نی مانند
filiform نخ مانند
capitate مانند سر
string نخ مانند
foggier مانند مه
mammilary مانند
lambdoid مانند
analogues مانند
unapproachable بی مانند
gypsiferous گچ مانند
mammilliform مانند
castellated دژ مانند
foggiest مانند مه
unique بی مانند
uniquely بی مانند
analogue مانند
nearing مانند
nears مانند
goatish بز مانند
penniform پر مانند
plumelike پر مانند
nearest مانند
liplike لب مانند
nearer مانند
inapproachable بی مانند
foggy مانند مه
unparalleled بی مانند
neared مانند
blotchy لک مانند
womanlike زن مانند
icily یخ مانند
as مانند
near مانند
near- مانند
without an e. بی مانند
unequalled بی مانند
myrtle formed اس مانند
fulidal اب مانند
etc و مانند آن
pipelike نی مانند
lactescent شیر مانند
lanceolate نیشتر مانند
corneous شاخ مانند
coralline مرجان مانند
coralloid مانند مرجان
nephroid گرده مانند
rattish موش مانند
coriaceous چرم مانند
corpuscular گویچه مانند
leatheroid چرم مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com