Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
positive glow	شعله مثبت
Search result with all words
anode glow	شعله مثبت فضای روشن اند
Other Matches
positive	قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
luridly	شعله تیره شعله دودنما
lurid	شعله تیره شعله دودنما
flares	شعله زنی شعله
flare	شعله زنی شعله
positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
flashproof	ضد شعله
flaring	شعله ور
flaming	شعله ور
inflammable	شعله ور
flamy	شعله ور
alight	شعله ور
flame proof	ضد شعله
bonefire	شعله
aphlogistic	بی شعله
flameless	بی شعله
alighted	شعله ور
alighting	شعله ور
alights	شعله ور
heating flame	شعله
flameproof	ضد شعله
aflame	شعله ور
flame	شعله
flames	شعله
afire	شعله ور
ingle	شعله
backfire	پس زدن شعله
anode glow	شعله اندی
backfired	پس زدن شعله
flashback	برگشت شعله
flashback	پس زدن شعله
backfiring	پس زدن شعله
flashbacks	پس زدن شعله
backfires	پس زدن شعله
flashbacks	برگشت شعله
calenture	شعله ور شدن
gaslight	شعله گاز
positive glow	شعله اندی
flamboyant	شعله مانند
flamboyant	شعله دار
white flame	شعله سفید
lurid flame	شعله تیره
lurid flame	شعله دودنما
twin jet blowpipe	مشعل دو شعله
torch cutting	[برشکاری شعله ای]
reducing flame	شعله احیاگر
neutral flame	شعله خنثی
oriflamme	شعله زرین
oxidizing flame	شعله اکساینده
flashproof	لباس ضد شعله
flashless charges	خرج بی شعله
inflammation	شعله ور سازی
commissioning pennant	پرچم شعله
falmethrower	شعله افکن
fire point	نقطه شعله
fire thrower	شعله افکن
flame thrower	شعله افکن
flame damper	شعله خفه کن
flame holder	شعله نگهدار
flame test	محک شعله
flamy	شعله مانند
flareback	پس زهنی شعله
flash suppressor	شعله پوش
poss	مثبت
assertive	مثبت
positive	مثبت
affirmatory	مثبت
justificatory	مثبت
declaratory	مثبت
affirmative	مثبت
multi jet blowpipe	بوری چند شعله
flameproof	عایق شعله ضد اتش
flame adjustment wheel	چرخ تنظیم شعله
blind coal	زغال سنگ بی شعله
oxy hydrogen flame	شعله اکسی ئیدروژن
muzzle bell	شعله پوش شیپوری
acetylene oxygen flame	شعله استیلن اکسیژن
backblast	شعله عقب نشینی
multi flame burner	اجاق چند شعله
flashless charges	خرج کم کننده شعله
flame scraf	با شعله پهن کردن
to smother a flame	شعله ای را خاموش کردن
flash reducer	کم کننده شعله باروت
inflammable	قابل شعله ورشدن
rate of flame propagation	سرعت انتشار شعله
reducer	کم کننده شعله یا حرارت
flame harden	با شعله سخت کردن
powder cutting	برش توسط شعله
flashback screen	توری مانع شعله
positive charge	بار مثبت
positive column	ستون مثبت
positive conductor	سیم مثبت
positive lead	سیم مثبت
positive wire	سیم مثبت
positive correlation	همبستگی مثبت
positive brush	زغال مثبت
positive balance	مانده مثبت
if so	در صورت مثبت
assertion	افهار مثبت
plus	افزودن به مثبت
aye	رای مثبت
positive feedback	واخوراند مثبت
nonposetive	غیر مثبت
positive acceleration	شتاب مثبت
positive economics	اقتصاد مثبت
positive electricity	الکتریسیته مثبت
positive relation	رابطه مثبت
positive side	بخش مثبت
positive sign	علامت مثبت
positive skewness	چولگی مثبت
positive slope	شیب مثبت
positive transfer	انتقال مثبت
positive transmission	پخش مثبت
positively skewed	چوله مثبت
positivity	مثبت بودن
posivite ray	پرتو مثبت
positive reinforcement	تقویت مثبت
positive potential	پتانسیل مثبت
positive pole	قطب مثبت
positive electricity	برق مثبت
positive electrode	الکترد مثبت
positive element	سازه مثبت
positive plate	صفحه مثبت
positive feedback	بازخورد مثبت
positive film	فیلم مثبت
affirmative	عبارت مثبت
affirmative	اظهار مثبت
positive logic	منطق مثبت
positive modulation	پخش مثبت
positive modulation	تحمیل مثبت
zincoid	قطب مثبت
cation	یون مثبت
hot-wired	سیم مثبت
false positive	مثبت کاذب
active balance	موازنه مثبت
hot-wire	سیم مثبت
positive transference	انتقال مثبت
anode	قطب مثبت
affirmatively	بطور مثبت
yea	رای مثبت
positivism	مثبت گرایی
active balance	مانده مثبت
an a answer	پاسخ مثبت
hot wire	سیم مثبت
anode	الکترود مثبت
anodes	قطب مثبت
hot-wiring	سیم مثبت
hot-wires	سیم مثبت
pro-	جنبه مثبت
pro	جنبه مثبت
anodes	الکترود مثبت
blazes	شعله درخشان یا اتش مشتعل
blaze	شعله درخشان یا اتش مشتعل
blazed	شعله درخشان یا اتش مشتعل
flame safety	ایمنی در مقابل شعله اتش
muzzle brake	شعله پوش لوله توپ
flamboyant gothic	شیوه گوتیک شعله اسا
to burn blue	شعله یا نور ابی دادن
whiffle	نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
flame	شعله زدن زبانه کشیدن
flames	شعله زدن زبانه کشیدن
positive definite matrix	ماتریس همیشه مثبت
anode	قطب مثبت باطری
positive integer	عدد صحیح مثبت
positive post	قطب مدار مثبت
positive terminal	قطب مدار مثبت
positive feeder	سیم تغذیه مثبت
averment	افهار قطعی یا مثبت
positive cotton effect	پدیده مثبت کاتن
positive skewness	عدم تقارن مثبت
take down <idiom>	مثبت وضبط صحبتها
look at the world through rose-colored glasses <idiom>	خیلی مثبت بودن
anodes	قطب مثبت باطری
to answer in the a	پاسخ مثبت دادن
yea	بلکه رای مثبت
positively	محققا" بطور مثبت
positron	ذره کوچک مثبت
cardinals	عدد صحیح مثبت
cardinal	عدد صحیح مثبت
factorial	حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
crater in positive carbon	گودی کربن مثبت
yea-sayer	گوینده [رای] مثبت
ignisfatuus	چیز گمراه کننده شعله کمرنگ
flash	ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flashed	برق زدن ناگهان شعله ور شدن
flashes	برق زدن ناگهان شعله ور شدن
flashes	ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
garish	دارای زرق و برق زیاد شعله ور
flash suppressor	خنثی کننده شعله دهانه توپ
flareback	اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
flash	برق زدن ناگهان شعله ور شدن
flashed	ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
anodes	ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
polar	دارای الکتریسیته مثبت و منفی
to yet had it	طرف مثبت اکثریت را دارند
anode	ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anodize	بصورت قطب مثبت در اوردن
amphoteric	دارای برق مثبت و منفی
hydrogen ion	یون +H با بار الکتریکی مثبت
positive integer	عدد صحیح مثبت [ریاضی]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com