English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
English Persian
horse sense شعور حیوانی شعور ذاتی وطبیعی
Other Matches
instinct شعور حیوانی
instincts شعور حیوانی
witless بی شعور
limen شعور
mother wit شعور
good sense شعور
of no understanding بی شعور
sottish بی شعور
senses شعور معنی
reason خرد شعور
reasons خرد شعور
clouding of consciousness تیرگی شعور
class consciousness شعور طبقهای
brutish بی شعور درشت
senses هوش شعور
senses شعور هوش
sensed هوش شعور
sensed شعور هوش
sense شعور معنی
sensed شعور معنی
sense هوش شعور
sense شعور هوش
You have cobwebs in your head. <idiom> تو شعور نداری [اصطلاح]
witling ادم بی شعور و کم عقل
negligence اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
without understanding فهم چیز فهم نافهم بی ادراک بی شعور
creaturely حیوانی
brutish حیوانی
bestial حیوانی
animal soap صابون حیوانی
animal psychology روانشناسی حیوانی
animal oil روغن حیوانی
animal magnetism مغناطیس حیوانی
animal fat چربی حیوانی
animal content محتوای حیوانی
animal black ذغال حیوانی
animal strach نشاسته حیوانی
animalism عالم حیوانی
zoochemistry شیمی حیوانی
zooparasite انگل حیوانی
zoophysics فیزیک حیوانی
glycogen نشاسته حیوانی
cataplexy هیپنوتیزم حیوانی
cataplexy خواب حیوانی
boneblack کلس حیوانی
animally بطور حیوانی
animalize حیوانی کردن
animality طبیعت حیوانی
animals حیوانی جانوری
zoogeography جغرافیای حیوانی
organic بنیانی حیوانی
animal حیوانی جانوری
zoogeographer کارشناس جغرافیای حیوانی
adipose tissue چربی حیوانی پیه
animalization واجد صفات حیوانی
zoogeographical وابسته به جغرافیای حیوانی
animalization وجود مواد حیوانی
glycogenic تولیدکننده شکردربافتههای حیوانی
herd book نسب نامه حیوانی
sarcode سفیده یاخته حیوانی
echinoderm حیوانی ازدسته خارپوستان
zoogeographic وابسته به جغرافیای حیوانی
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
dapple حیوانی که بدنش خالخال باشد
stud حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
intuitive ذاتی
organic ذاتی
coessentiality هم ذاتی
connate ذاتی
inward ذاتی
inherent ذاتی
substantial ذاتی
innate ذاتی
inborn ذاتی
indigenous ذاتی
inbred ذاتی
essentials ذاتی
essential ذاتی
naturals ذاتی
roguery بد ذاتی
natural ذاتی
intrinsic ذاتی
autochthonous ذاتی
ingrained ذاتی
cynocephalus [مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
biology زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
inherently بطور ذاتی
intrinsic motivation انگیزش ذاتی
intrinsic properties خواص ذاتی
intrinsic semiconductor نیمرسانای ذاتی
intrinsic value ارزش ذاتی
intrinsic velocity گرانروی ذاتی
limiting viscosity number گرانروی ذاتی
preformism ذاتی نگری
aptitudes میل ذاتی
aptitude میل ذاتی
substantive law حقوق ذاتی
substantivize ذاتی کردن
inherent vice فساد ذاتی
intrinsic conductivity رسانندگی ذاتی
congenital موروثی ذاتی
inherence ذاتی بودن
inherence لزوم ذاتی
inhere ذاتی بودن
inexistency اتکاء ذاتی
erg 2- امادگی ذاتی
naturals ذاتی فطری
essential attribute صفت ذاتی
natural ذاتی فطری
inherence or rency لزوم ذاتی
inherence or rency ذاتی بودن
inhesion لزوم ذاتی
inherent error خطای ذاتی
turpitude دنائت ذاتی
inhesion ذاتی بودن
inherency لزوم ذاتی
inherency ذاتی بودن
glomerule خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
arrdwolf [حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
roguishly ازروی بد ذاتی یاشیطنت
natural color رنگ ذاتی جسم
inherent [in] <adj.> درونی [ماندگار] [ذاتی]
naturalness حالت طبیعی ذاتی
natural مسلم استعداد ذاتی
appetites میل و رغبت ذاتی
naturals مسلم استعداد ذاتی
appetite میل و رغبت ذاتی
indigenously بطور بومی یا ذاتی
inherent vice عیب و نقص ذاتی
inexistence معدومی اتکاء ذاتی
intrinsic semiconductor نیم رسانای ذاتی
intrinsic quantum number عدد کوانتومی ذاتی
intrinsic fatigue strength استحکام فرسودگی ذاتی
guinea pig خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pigs خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
coxalgia خلع ذاتی بند ران
immovable by nature مال غیر منقول ذاتی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
axiology علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
immanentism نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
intrinsic energy انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com