Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
knickers
شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
Other Matches
short timer
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
figuring
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figures
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figure
آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
gamey
دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
gamy
دارای بو و مزه گوشت شکارکه نزدیک فاسد شدن باشد
best gold
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
buckle
زانو شدن خمیدگی زانو
buckles
زانو شدن خمیدگی زانو
buckled
زانو شدن خمیدگی زانو
close price
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
alpha herculis
الفا- زانو زده الفا- بر زانو نشسته
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
find touch
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
inside
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closest
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
inshore
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
point bland
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
defaulting
کوتاهی
defaulted
کوتاهی
dwarfishness
کوتاهی
defaults
کوتاهی
transience or cy
کوتاهی
brachylogy
کوتاهی
concise ness
کوتاهی
shortness
کوتاهی
transience
کوتاهی
non feasnce
کوتاهی
succinctness
کوتاهی
delinquency
کوتاهی
lowness
کوتاهی
abridgement
کوتاهی
default
کوتاهی
brevity
کوتاهی
approached
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
failures
کوتاهی قصور
failure
کوتاهی قصور
shorrcomer
کوتاهی کننده
non feasor
کوتاهی کننده
he did his level best
کوتاهی نکرد
in a short time
در یک مدت کوتاهی
failings
درصورت کوتاهی از
failing
درصورت کوتاهی از
defaulters
کوتاهی کننده
defaulter
کوتاهی کننده
compend
کوتاهی اختصار
compendium
مختصر کوتاهی
defult
کوتاهی ورزیدن
negligence
قصور کوتاهی
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
skateboard
وسیله کوتاهی با 4 قرقره
for a short time
بری مدت کوتاهی
skateboards
وسیله کوتاهی با 4 قرقره
curtness
کوتاهی وتندی سخن
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
to go for a spin
با خودرو گردش کوتاهی کردن
hard hack
بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
to be in d.
کوتاهی درانجام وفیفه کردن
impulses
پالسی که زمان کوتاهی می ماند
impulse
پالسی که زمان کوتاهی می ماند
knee high
تا زانو
goose neck
زانو
knapper
زانو
elbow
زانو
mooreup
زانو
hiza
زانو
kneeler
زانو زن
elbowed
زانو
elbows
زانو
knee-deep
زانو رس
knee
زانو
marrow bone
زانو
marrow bones
زانو
knees
زانو
knee deep
زانو رس
trap
زانو
pipe bend or knee
زانو
gooseneck
زانو
geniculation
زانو
initials
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
to step out
برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
i will do my possible
هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
trunk hose
شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
initialed
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialing
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
I have a short trip ahead.
قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
initial
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
impulsive
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
initialling
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
marrow bone
قاب زانو
knee joint
زانو زانویی
tendinitis
ورم زانو
patellae
کشکک زانو
patellae
کاسه زانو
popliteal artery
شریان پس زانو
tendimitis
ورم زانو
marrow bones
قاب زانو
patella
کاسه زانو
knee-high
بلند تا سر زانو
patella
کشکک زانو
kneel
زانو زدن
down on your knees
زانو بزنید
scutum
کاسه زانو
popliteus
ماهیچه پس زانو
knees
زانو دارکردن
genuflecting
زانو خم کردن
overknee
از زانو گذرنده
knee cap
گنده زانو
genuflected
زانو خم کردن
genuflect
زانو خم کردن
knee
زانو دارکردن
kneeled
زانو زدن
popliteal tendon
پی زیر زانو
cross legged
چهار زانو
kneels
زانو زدن
herculis
زانو زده
hock
ختمی پس زانو
knee hole
جای زانو
knee cap
کاسه زانو
kneecap
کاسه زانو
kneecaps
کاسه زانو
genuflects
زانو خم کردن
the water was overknee
اب از زانو میگذشت
hercules
زانو زده
weak-kneed
سست زانو
weak kneed
سست زانو
knee joint
مفصل زانو
kneehole
جای زانو
genuflection
خم کردن زانو
genuflexion
خم کردن زانو
knee piece
زانو بند
kneepan
کاسه زانو
to bend the knee
خم کردن زانو
kneeling position
وضعیت به زانو
knee pan
کاسه زانو
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
transient
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
trundle bed
تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
transients
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
patellate
مانند کاسه زانو
housemaid's knee
اماس کاسه زانو
popliteal tendon
وتر پشت زانو پی
herculis
بر زانو نشسته راقص
patellar tendon
زردپی کشکک زانو
patellar
مانند کاسه زانو
hercules
بر زانو نشسته راقص
patellar reflex
بازتاب پرش زانو
avalement
حالت فنری زانو
knee pain
زانو درد
[پزشکی]
knee jerk reflex
بازتاب پرش زانو
to pause
[برای مدت کوتاهی]
در انجام کاری توقف کردن
led line
خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
interspinalis
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
to kneel
پیش کسی زانو زدن
to bow one's knee or back
زانو یا کمر کسی خم شدن
bermuda shorts
شلوار کوتاه تا زیر زانو
kneehole
جای زانو ویادرزیر میزتحریر
knee-jerk
حرکت غیر ارادی زانو
herdic
کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
gradine
[پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
Gothic Revival
[پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
transient
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
transients
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
local area network
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
loader
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
knuckle kneed
دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
cards
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
kow-towed
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
tinga
پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
kow-tows
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
knee paddling
پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
knock knee
کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
kow-tow
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towing
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kill spring
فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
patelliform
مانند کاسه زانو بشکل قاب یا دوری یا طشت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com