Dictiornary-Farsi | شلوغ ،شخص پزبده واحمق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 76 (5 milliseconds)

English	Persian
loudmouth <idiom>	شلوغ ،شخص پزبده واحمق


Other Matches

bigmouth	شخص پزبده و احمق
goose	ساده لوح واحمق
coot	ادم ساده واحمق
coots	ادم ساده واحمق
dumb bunny <idiom>	شخص خنگ واحمق
boob	ادم کودن واحمق ساده لوح
boobs	ادم کودن واحمق ساده لوح
fraise	شلوغ
pall mall	شلوغ
noisier	شلوغ
noisiest	شلوغ
noisy	شلوغ
disorderly	شلوغ
cramped	شلوغ
hullabaloo	شلوغ
hullabaloos	شلوغ
olio	شلوغ
hubble bubble	شلوغ
unquiet	شلوغ
bustling	شلوغ
noises	شلوغ
noise	شلوغ
bustle	شلوغ کردن
messy	شلوغ کار
messy	کثیف شلوغ
brattle	شلوغ کردن
chockablock	شلوغ کیپ
other fish to fry <idiom>	شلوغ بودن سر
make a noise	شلوغ کردن
raise a hell	شلوغ کردن
raise a devil	شلوغ کردن
pell mell	شلوغ پلوغ
jam	شلوغ کردن
tumult	غوغا شلوغ
bustled	شلوغ کردن
bustles	شلوغ کردن
jams	شلوغ کردن
rookeries	جای شلوغ
rookery	جای شلوغ
mOlTe	پرازجمعیت شلوغ
get up the nerve <idiom>	خیلی شلوغ
jammed	شلوغ کردن
kerfuffles	شلوغ پلوغی
kerfuffle	شلوغ پلوغی
raise a cain	شلوغ کردن
In busy (crowded) streets of Tehran .	درخیابانهای شلوغ تهران
overset	شلوغ کردن واژگونی
busies	دست بکار شلوغ
busiest	دست بکار شلوغ
tumultuous	شلوغ بهم ریخته
beehives	جای شلوغ و پرفعالیت
beehive	جای شلوغ و پرفعالیت
agoraphobia	ترس از مکانهای شلوغ
busy	دست بکار شلوغ
busying	دست بکار شلوغ
busied	دست بکار شلوغ
busier	دست بکار شلوغ
blatant	شلوغ کننده خودنما
overcrowd	بسیار شلوغ کردن
bursting	مملو از آدم - شلوغ
blatantly	شلوغ کننده خودنما
It's sheer pandemonium. <idiom>	خیلی پر سر وصدا و شلوغ است.
interweave	نقش شلوغ و درهم بافته
rush-hour traffic	وقت شلوغ رفت و آمد
anomal design	طرح شلوغ و بدون تقارن
(All) hell broke loose. <idiom>	خیلی پر سر وصدا و شلوغ بود.
The doctor is a busy man .	دکتر سرش شلوغ است
I'm up to my ears with work.	خیلی سرم با کارهایم شلوغ است.
To cause confusion . To kick up a fuss (row).	شلوغی راه انداختن (شلوغ کردن )
I am inundated with work . I am up to my eyes . I am overly occupied these days.	اینروزها سرم خیلی شلوغ است
agoraphobic	شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
mess	:شلوغ کاری کردن الوده کردن
messes	:شلوغ کاری کردن الوده کردن
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constants	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است