Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
logical unit number
شماره منطقی دستگاه
Other Matches
DTMF
روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
logic device
دستگاه منطقی
device number
شماره دستگاه
material implication
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
implication
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
material conditional
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
implies
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
material consequence
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
conditional
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
station number
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
count off
شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
cleek
چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
they exceeded us in number
شماره انها از شماره مابیشتر بود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
an isaiah flower
گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
anisandrous flower
گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
lay reference number
شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
programmable logic array
ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
chalk number
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
stock number
شماره فنی انبار شماره انبار
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
dialectical
منطقی
argumentative
منطقی
dialectician
منطقی
logic
منطقی
argumentive
منطقی
logical trace
رد منطقی
logistic
منطقی
reasonable
منطقی
intralogical
منطقی
dialectic
منطقی
rational
منطقی
logical
منطقی
not
نه منطقی
logic product
حاصلضرب منطقی
logic variable
متغیر منطقی
logic network
شبکه منطقی
logic operation
عمل منطقی
logical state
حالت یک منطقی
logic operator
اپراتور منطقی
logical add
جمع منطقی
logic probe
کاوشگر منطقی
logical record
رکورد منطقی
logic symbol
علامت منطقی
logic symbol
نماد منطقی
logic switch
گزینه منطقی
logical operation
عمل منطقی
logic sum
مجموع منطقی
logical representation
نمایش منطقی
logic theory
نظریه منطقی
logic unit
واحد منطقی
logical not
نفی منطقی
logical cognition
شناخت منطقی
logical comparison
مقایسه منطقی
logical instruction
دستورالعمل منطقی
logical operation
عملکرد منطقی
logical fallacy
سفسطه منطقی
logical reasoning
استدلال منطقی
logical product
رکورد منطقی
logical connective
رابط منطقی
logical operations
عملیات منطقی
logical operator
عملگر منطقی
logical difference
تفاضل منطقی
logical drives
گردانندههای منطقی
logical file
فایل منطقی
logical expression
مبین منطقی
logical not
نقص منطقی
alu
واحدحسابی- منطقی
postulating
قیاس منطقی
logical connector
رابط منطقی
logical record
مدرک منطقی
logical decision
تصمیم منطقی
logical design
طرح منطقی
paralogism
لغزش منطقی
logical design
طراحی منطقی
postulate
قیاس منطقی
postulated
قیاس منطقی
prelogical
پیش منطقی
postulates
قیاس منطقی
postulation
قیاس منطقی
logical file
پرونده منطقی
logic multiply
ضرب منطقی
to stand to reason
منطقی است
inconsecutive
فاقدارتباط منطقی
logicality
منطقی بودن
inconsequent
فاقدارتباط منطقی
logical value
مقدار منطقی
and
جمع منطقی
logical value
ارزش منطقی
rational numbers
اعداد منطقی
rational expectations
انتظارات منطقی
logical unit
واحد منطقی
and
ضرب منطقی
consequence
نتیجه منطقی
stand to reason
<idiom>
منطقی بودن
illogic
غیر منطقی
unreasoning
غیر منطقی
nonsequitur
غیر منطقی
or
یای منطقی
non logical
غیر منطقی
elench
تکذیب منطقی
syllogism
قضیه منطقی
syllogism
قیاس منطقی
logical symbol
علامت منطقی
syntaxic thought
اندیشه منطقی
consecution
نتیجه منطقی
irrationally
بطورغیر منطقی
sorites
تسلسل منطقی
consequences
نتیجه منطقی
ligical multiply
ضرب منطقی
logic instruction
دستورالعمل منطقی
logic element
عنصر منطقی
logic error
خطای منطقی
logical error
خطای منطقی
logic function
تابع منطقی
logical function
تابع منطقی
logical sum
جمع منطقی
logic gates
گیتهای منطقی
rational
عقلانی منطقی
logic diagram
نمودار منطقی
logic board
برد منطقی
logic board
تخته منطقی
logic array
ارایه منطقی
logic card
کارت منطقی
logic circuit
مدار منطقی
logic gate
دروازه منطقی
logic circuits
مدارهای منطقی
logic analysis
تحلیل منطقی
logic design
طرح منطقی
logic add
جمع منطقی
logic design
طراحی منطقی
logical multiply
ضرب منطقی
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
nand
نفی ضرب منطقی
noetic
ذهنی قیاس منطقی
thick
<idiom>
احمق ،غیر منطقی
nor
نفی جمع منطقی
inconsequential
غیر منطقی نامربوط
proposition
مقصود قیاس منطقی
majorpremise
کبرای قضیه منطقی
matter of course
بدیهی نتیجه منطقی
logical positivism
اثبات گرایی منطقی
propositions
مقصود قیاس منطقی
propositioning
مقصود قیاس منطقی
propositioned
مقصود قیاس منطقی
logical shift
تغییر مکان منطقی
minor term
صغرای قیاس منطقی
premised
فرض منطقی کردن
irrationalize
غیر منطقی کردن
integrate logic circuit
مدار منطقی مجتمع
rational producer
تولید کننده منطقی
inconsequence
فقدان ارتباط منطقی
elenctic
مبنی برتکذیب منطقی
illogicality
غیر منطقی بودن
hysteron proteron
قلب غیر منطقی
premisses
فرض منطقی کردن
premise
فرض منطقی کردن
not
نفی منطقی نقیض
syllogize
بشکل منطقی دراوردن
random logic design
طرح منطقی تصادفی
lemma
صغرای قیاس منطقی
rational numbers
اعداد منطقی
[ریاضی]
pars rationabilis
قسمت منطقی و عقلایی
logical conjunction
عطف منطقی
[ریاضی]
logical data design
طرح داده منطقی
logical 0 state
حالت صفر منطقی
logic theorist
نظریه پرداز منطقی
logic shift
تغییر مکان منطقی
logic programming
برنامه نویسی منطقی
logic designer
طراح مدارهای منطقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com