English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
release شماره گونه یک محصول
released شماره گونه یک محصول
releases شماره گونه یک محصول
Other Matches
models گونه یک محصول
releases گونه یک محصول
model گونه یک محصول
modelled گونه یک محصول
release گونه یک محصول
modeled گونه یک محصول
released گونه یک محصول
alphas اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alpha اولین گونه یک محصول کامپیوتری
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punches کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
DTMF روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
count off شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
cleek چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
they exceeded us in number شماره انها از شماره مابیشتر بود
an isaiah flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
anisandrous flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
lay reference number شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
updates 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
breeds گونه
natures گونه
breed گونه
haffet گونه
species گونه
variant گونه
cheeks گونه
cheek گونه
of all sorts از هر گونه ای
nature گونه
sorts گونه
sorted گونه
variation گونه ها
sort گونه
kind گونه
navigated گونه
the five predicables گونه
haffit گونه
navigates گونه
navigating گونه
navigate گونه
variations گونه ها
kinds گونه
kindest گونه
cheekbones استخوان گونه
prototype پیش گونه
octagons هشت گونه
schizotypal اسکیزوفرنی گونه
hysteroid هیستری گونه
zygomatic bone استخوان گونه
types گونه الگو
typed گونه الگو
type گونه الگو
spectral class گونه طیقی
rooting reflex بازتاب گونه
suchlike از این گونه
zygomatic استخوان گونه
octagon هشت گونه
subspecies زیر گونه
spasmodic اسپاسم گونه
spasmodically اسپاسم گونه
prototypes پیش گونه
thus بدین گونه
cheekbone استخوان گونه
diversities گونه گونی
diversity گونه گونی
ckeek bone استخوان گونه
hypnoid خواب گونه
hypnoidal خواب گونه
blowsy سرخ گونه
blowzy سرخ گونه
zoomorphic <adj.> جانور گونه
blowzed سرخ گونه
at all hazard با هر گونه مخاطره
allomorph واج گونه
germplasm bank بانک گونه ها
ilk جور گونه
climax species گونه اوج
gnathitis اماس گونه
malar bone استخوان گونه
allomorph واژک گونه
buccal وابسته به گونه
diversification گونه گون سازی
accidental sepcies گونه های اتفاقی
build گونه خاص یک برنامه
buildings گونه خاص یک برنامه
anecdotal evidence شواهد داستان گونه
builds گونه خاص یک برنامه
diversification گونه گون شدن
accurate بدون هر گونه خطا
blowzy سرخ گونه شلخته
wrap around type گونه نوشتار محیطی
such like از این گونه ومانندان
critically endangered species گونه در معرض خطر
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
invasive species گونه بیگانه [گیاه شناسی]
accurately به درستی و بدون هر گونه خطا
accidental sepcies گونه های پیش آمدی
zephyrus دار گونه باد صبا
exotic گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive exotic گونه بیگانه [گیاه شناسی]
alien species گونه بیگانه [گیاه شناسی]
son file آخرین گونه کاری یک فایل
neophyte گونه بیگانه [گیاه شناسی]
whiskery موی اطراف گونه وچانه
blank خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
whisker موی اطراف گونه وچانه
blankest خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
rare varieties of fishes گونه های نادر ماهی
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
jowl ارواره زیرین پرنده گونه
jowls ارواره زیرین پرنده گونه
description جور [گونه] [قسم] [جنس] [گروه ]
ansi گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
to bear any customs duties هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
species گونه [نوع] [گیاه شناسی] [جانورشناسی]
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
inquiry station دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
whaterer هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
cheekpiece تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
point four رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
I strongly protest against such allegations! من به شدت به این گونه اتهامات اعتراض می کنم!
I am prepared for any eventuality. برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
crop محصول
total product محصول کل
product محصول
outputs محصول
output محصول
crops محصول
harvest محصول
harvested محصول
harvests محصول
products محصول
commodities محصول
cropped محصول
yielded محصول
return [on something] محصول
lines محصول
yield محصول
line محصول
commodity محصول
fabric محصول
fabrics محصول
proceeds محصول
yields محصول
clone کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
xmodem گونه پیشرفته XMODEM که حاوی بررسی خطا است
Klamath نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention
all weather fighter هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
clones کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
This sort of propaganda is for home consumption این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است
cloning کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloned کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
scripts ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
positive که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
produce ساختن محصول
produced ساختن محصول
by-products محصول ضمنی
produces ساختن محصول
productions محصول عمل
end product محصول نهایی
modeled نوع یک محصول
artifacts محصول مصنوعی
standing crop محصول سرپا
artifact محصول مصنوعی
artefacts محصول مصنوعی
artefact محصول مصنوعی
productions تولید محصول
by-product محصول ضمنی
product differentiation اختلاف محصول
product differentiation تفاوت محصول
product capabilities خواص محصول
outputs برونداد محصول
yield محصول حاصل
output برونداد محصول
fabrics محصول تولید
yielded محصول حاصل
yields محصول حاصل
over production محصول زیادی
fabric محصول تولید
off year سال کم محصول
product mix ترکیب محصول
product liability مسئولیت محصول
by-product محصول فرعی
modelled نوع یک محصول
models نوع یک محصول
net product محصول خالص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com