Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
English
Persian
claymore
شمشیر دودمه
Other Matches
covered
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
doubled
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
swordsman
شمشیر زن
bilboa
شمشیر
spits
شمشیر
blade
شمشیر
bilbo
شمشیر
spit
شمشیر
spurtle
شمشیر
bolo
شمشیر
swords
شمشیر
sword
شمشیر
swordlike
شمشیر مانند
blade
تیغه شمشیر
rapier
شمشیر دودم
swordsman
شمشیر باز
swordsmanship
شمشیر بازی
handles
قبضه شمشیر
to carry sword
شمشیر جستن
handle
قبضه شمشیر
rapiers
شمشیر دودم
swordplay
فن شمشیر بازی
sword knot
شرابه شمشیر
fencer
شمشیر باز
daito
شمشیر بزرگ
sabre cut
زخم شمشیر
gladiate
شمشیر مانند
baldric
بند شمشیر
at the point of the sword
بدم شمشیر
scabbards
غلاف شمشیر
sword cut
زخم شمشیر
sword cutter
شمشیر ساز
sword dance
رقص شمشیر
scabbard
غلاف شمشیر
sword fish
شمشیر ماهی
foilsman
شمشیر باز
With a stork of the sword.
با ضرب شمشیر
steeled
شمشیر پولادی
pommel
قبه شمشیر
steels
شمشیر پولادی
steel
شمشیر پولادی
foible
تیغه شمشیر
hilt
دسته شمشیر
tucker
شمشیر ساز
pommels
قبه شمشیر
foibles
تیغه شمشیر
fences
شمشیر بازی
steeling
شمشیر پولادی
swordfish
شمشیر ماهی.
hilts
دسته شمشیر
swordfishes
شمشیر ماهی.
fence
شمشیر بازی
scimitar
شمشیر هلالی شکل
academic assault
شمشیر بازی نمایشی
stoccata
پرتاب با ضربه شمشیر
action on the blade
تماس با شمشیر حریف
backsword
شمشیر یک لبهء برنده
stoccado
پرتاب با ضربه شمشیر
curtal ax
شمشیر کوتاه وسنگین
in line
شمشیر در وضع حمله
fences
شمشیر بازی کردن
falchion
شمشیر کوتاه و پهن
toledo
شمشیر ابدارمصنوع تولدو
sword play
مهارت در بکارگیری شمشیر
curtle ax
شمشیر کوتاه وسنگین
point d'arret
نوک چنگالی شمشیر
fence
شمشیر بازی کردن
foin
فرو بردن شمشیر یا نیزه
electric foil
شمشیر فویل با نوک برقدار
double hi
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
partizan
شمشیر پهن ودسته بلند
sabre cut
زخم شوشکه ضربه شمشیر
double touch
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
counter parry
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
engagement
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
engagements
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
The pen is mightier than the sword.
<proverb>
قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
weak
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weakest
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weaknesses
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
partisan
شمشیر پهن ودسته بلند
partisans
شمشیر پهن ودسته بلند
foibles
نیمی از شمشیر از وسط تانوک
foible
نیمی از شمشیر از وسط تانوک
sword dance
اجرای رقص در اطراف شمشیر
weaker
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
circular parry
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
To behead ( decapitate ) someone .
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
saber
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
bind
کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
compound parry
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
handles
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
handle
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
sabres
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
forte
نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
manipulators
گرفتن شمشیر با شست وانگشت ابهام
guards
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guarding
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
directors
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
sabre
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabers
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
binds
کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
fortes
نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
change of engagement
وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
line of engagement
ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
acinaces
شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
croise
عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
director
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
scimitar
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
touch
برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
touches
برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
pommels
قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
tucking
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
ceding parry
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
barong
یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
pommel
قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
tucks
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tuck
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
opposition
حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
counter disengagement
حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
dub
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dubbed
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dubs
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
curtana
شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
glide
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
mounting
دسته و پشت بند دسته شمشیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com