English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (7 milliseconds)
English Persian
steel شمشیر پولادی
steeled شمشیر پولادی
steeling شمشیر پولادی
steels شمشیر پولادی
Other Matches
covered گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
steely پولادی
steels پولادی کردن
steeling پولادی کردن
crossbow کمان پولادی
steeled پولادی کردن
steel پولادی کردن
cross bow کمان پولادی
crossbows کمان پولادی
bilboa شمشیر
swords شمشیر
bolo شمشیر
spurtle شمشیر
bilbo شمشیر
sword شمشیر
blade شمشیر
spit شمشیر
swordsman شمشیر زن
spits شمشیر
at the point of the sword بدم شمشیر
baldric بند شمشیر
swordplay فن شمشیر بازی
scabbards غلاف شمشیر
blade تیغه شمشیر
scabbard غلاف شمشیر
claymore شمشیر دودمه
rapier شمشیر دودم
rapiers شمشیر دودم
daito شمشیر بزرگ
swordsman شمشیر باز
swordsmanship شمشیر بازی
to carry sword شمشیر جستن
With a stork of the sword. با ضرب شمشیر
swordlike شمشیر مانند
sword knot شرابه شمشیر
sword fish شمشیر ماهی
fencer شمشیر باز
foilsman شمشیر باز
gladiate شمشیر مانند
sabre cut زخم شمشیر
sword cut زخم شمشیر
sword cutter شمشیر ساز
sword dance رقص شمشیر
handle قبضه شمشیر
hilts دسته شمشیر
foible تیغه شمشیر
foibles تیغه شمشیر
pommel قبه شمشیر
fences شمشیر بازی
pommels قبه شمشیر
fence شمشیر بازی
hilt دسته شمشیر
tucker شمشیر ساز
handles قبضه شمشیر
swordfishes شمشیر ماهی.
swordfish شمشیر ماهی.
in line شمشیر در وضع حمله
toledo شمشیر ابدارمصنوع تولدو
curtle ax شمشیر کوتاه وسنگین
curtal ax شمشیر کوتاه وسنگین
point d'arret نوک چنگالی شمشیر
scimitar شمشیر هلالی شکل
stoccado پرتاب با ضربه شمشیر
stoccata پرتاب با ضربه شمشیر
sword play مهارت در بکارگیری شمشیر
falchion شمشیر کوتاه و پهن
fence شمشیر بازی کردن
fences شمشیر بازی کردن
academic assault شمشیر بازی نمایشی
backsword شمشیر یک لبهء برنده
action on the blade تماس با شمشیر حریف
counter parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
foin فرو بردن شمشیر یا نیزه
The pen is mightier than the sword. <proverb> قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
electric foil شمشیر فویل با نوک برقدار
double touch ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
partizan شمشیر پهن ودسته بلند
partisan شمشیر پهن ودسته بلند
sabre cut زخم شوشکه ضربه شمشیر
foibles نیمی از شمشیر از وسط تانوک
engagements تماس دو تیفه شمشیر درگارد
engagement تماس دو تیفه شمشیر درگارد
sword dance اجرای رقص در اطراف شمشیر
weaknesses ناحیه نزدیک نوک شمشیر
double hi ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
circular parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
foible نیمی از شمشیر از وسط تانوک
partisans شمشیر پهن ودسته بلند
weak ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weakest ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weaker ناحیه نزدیک نوک شمشیر
saber شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
director مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
directors مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
bind کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
binds کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
fortes نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
sabres شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabers شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
guards کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
handle قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
To behead ( decapitate ) someone . کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
sabre شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
handles قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
croise عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
manipulators گرفتن شمشیر با شست وانگشت ابهام
line of engagement ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
compound parry دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
guard کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
change of engagement وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
forte نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
guarding کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
touches برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
scimitar شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
touch برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
barong یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
ceding parry کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
tuck درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucking درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
pommels قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
opposition حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
pommel قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
tucks درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
dub باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dubs باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
counter disengagement حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
dubbed باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
curtana شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
foiled مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
glided حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
mounting دسته و پشت بند دسته شمشیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com