English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
Other Matches
falchion شمشیر کوتاه و پهن
curtle ax شمشیر کوتاه وسنگین
curtal ax شمشیر کوتاه وسنگین
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
covered گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
mithra نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
the old world بر قدیم
of old قدیم
yore در قدیم
anciently در قدیم
primitive قدیم
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
pierian در مقدونیه قدیم
old world دنیای قدیم
the old testament عهد قدیم
the old ways رسوم قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
immensurable خیلی قدیم
f. times ایام قدیم
ancientry عهد قدیم
Aborigine اهلی قدیم
dateless بسیار قدیم
spit شمشیر
spits شمشیر
sword شمشیر
swords شمشیر
bolo شمشیر
spurtle شمشیر
bilbo شمشیر
bilboa شمشیر
blade شمشیر
swordsman شمشیر زن
conventionality پیروی از سنت قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
satrap استاندار قدیم ایران
conservative پیرو سنت قدیم
babylon شهر بابل قدیم
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
kempo تکنیک قدیم کاراته
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
immemorially بطور خیلی قدیم
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
land grave کنت قدیم المانی
uniting سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
unite سکه قدیم انگلیسی
old english زبان انگلیسی قدیم
earliest مربوط به قدیم عتیق
early مربوط به قدیم عتیق
carthage شهر کارتاژ قدیم
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
samaria سامریه در فلسطین قدیم
samson قاضی قدیم اسرائیل
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
fencer شمشیر باز
tucker شمشیر ساز
sabre cut زخم شمشیر
pommels قبه شمشیر
fence شمشیر بازی
pommel قبه شمشیر
fences شمشیر بازی
steels شمشیر پولادی
foilsman شمشیر باز
to carry sword شمشیر جستن
sword cut زخم شمشیر
sword cutter شمشیر ساز
sword dance رقص شمشیر
sword fish شمشیر ماهی
sword knot شرابه شمشیر
swordlike شمشیر مانند
swordsman شمشیر باز
swordsmanship شمشیر بازی
gladiate شمشیر مانند
steeling شمشیر پولادی
steeled شمشیر پولادی
With a stork of the sword. با ضرب شمشیر
swordplay فن شمشیر بازی
baldric بند شمشیر
at the point of the sword بدم شمشیر
hilts دسته شمشیر
hilt دسته شمشیر
scabbards غلاف شمشیر
swordfishes شمشیر ماهی.
swordfish شمشیر ماهی.
rapiers شمشیر دودم
rapier شمشیر دودم
steel شمشیر پولادی
handle قبضه شمشیر
handles قبضه شمشیر
foibles تیغه شمشیر
foible تیغه شمشیر
scabbard غلاف شمشیر
daito شمشیر بزرگ
claymore شمشیر دودمه
blade تیغه شمشیر
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
saker باز شکاری در اروپای قدیم
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
ra خدای افتاب مصریان قدیم
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
pony express پست سریع السیر قدیم
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
pandect حقوق مدنی روم قدیم
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
doric بسبک معماری قدیم یونان
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
babel شهر و برج قدیم بابل
apis گاو مقدس مصریان قدیم
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
action on the blade تماس با شمشیر حریف
academic assault شمشیر بازی نمایشی
scimitar شمشیر هلالی شکل
backsword شمشیر یک لبهء برنده
in line شمشیر در وضع حمله
fences شمشیر بازی کردن
fence شمشیر بازی کردن
point d'arret نوک چنگالی شمشیر
stoccado پرتاب با ضربه شمشیر
stoccata پرتاب با ضربه شمشیر
toledo شمشیر ابدارمصنوع تولدو
sword play مهارت در بکارگیری شمشیر
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
engagements تماس دو تیفه شمشیر درگارد
sabre cut زخم شوشکه ضربه شمشیر
double hi ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
foin فرو بردن شمشیر یا نیزه
weaker ناحیه نزدیک نوک شمشیر
The pen is mightier than the sword. <proverb> قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
engagement تماس دو تیفه شمشیر درگارد
double touch ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
foibles نیمی از شمشیر از وسط تانوک
electric foil شمشیر فویل با نوک برقدار
weak ناحیه نزدیک نوک شمشیر
sword dance اجرای رقص در اطراف شمشیر
circular parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
partisans شمشیر پهن ودسته بلند
foible نیمی از شمشیر از وسط تانوک
counter parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
weakest ناحیه نزدیک نوک شمشیر
partisan شمشیر پهن ودسته بلند
weaknesses ناحیه نزدیک نوک شمشیر
partizan شمشیر پهن ودسته بلند
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com