Dictiornary-Farsi | شمعدان شاخه دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
pricket	شمعدان شاخه دار


Other Matches

hierarchical communications system	شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
candlestick	شمعدان
lampers	شمعدان
lampad	شمعدان
chandelier	شمعدان
candelabra	شمعدان
to brachiate	از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
candle ring	زنبق شمعدان
pricket	شمع مخصوص شمعدان
gas olier	شمعدان گاز سوز
flambeau	مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
save all	چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
ramify	شاخه شاخه شدن
branch	شاخه شاخه شدن
branches	شاخه شاخه شدن
forkedly	بطور شاخه شاخه
arborization	شاخه شاخه شدگی
dog leg	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate	چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
nibs	شاخه
ramus	شاخه
connection plug	دو شاخه
pinning	در شاخه
pinned	در شاخه
three way	سه شاخه
pin	در شاخه
variations	شاخه
bifurcation	شاخه
variation	شاخه
limbs	شاخه
ramulous	شاخه شاخه
ramulose	شاخه شاخه
embranchment	شاخه
nib	شاخه
plug	دو شاخه
branch cutter	شاخه بر
plugging	دو شاخه
knag	ته شاخه
branch lines	شاخه
branch line	شاخه
plugs	دو شاخه
acaulescent	بی شاخه
limbless	بی شاخه
furcate	شاخه شاخه
boughs	شاخه
bough	شاخه
intersection leg	شاخه
limb	شاخه
trifid	سه شاخه
arm	شاخه
forking	شاخه
fork	سه شاخه
nid	شاخه
branch	شاخه
forking	سه شاخه
fork	شاخه
trifurcation	سه شاخه
branches	شاخه
virga	شاخه
doddered	بی شاخه
Br	شاخه
gray ramus	شاخه خاکستری
branchlet	شاخه کوچک
fork of ... river	شاخه رودخانه ...
branching	شاخه گزینی
branch	شاخه [دانشی]
cable connector	دو شاخه کابل
field	شاخه [دانشی]
area	شاخه [دانشی]
division	شاخه [دانشی]
sprig	شاخه کوچک
disbranch	بی شاخه کردن
distributary	رود شاخه
dog leg	شاخه فرعی
line of business	شاخه پیشه
easing out line	شاخه شل کننده
female plug	دو شاخه ماده
intersection leg	شاخه یک همبر
insessorial	شاخه نشین
traverse leg	شاخه پیمایش
Dont break that branch off.	آن شاخه رانشکن
secateur	شاخه قطع کن
spriggy	شاخه دار
subshrub	شاخه کوچک
three arm protractor	نقاله سه شاخه
viminal	شاخه دهنده
twing	شاخه کوچک
twigged	شاخه دار
tow level forked junction	دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction	دو شاخه دو ترازه
ramify	شاخه بستن
ramify	شاخه دادن
lamin	شاخه پردهای
lamina	شاخه پردهای
linear portion	شاخه خطی
outbranch	شاخه گستردن
passerine	شاخه نشین
twiggy	شاخه دار
provine	شاخه خوابانده
ram's horn hook	قلاب دو شاخه
ramiform	شاخه مانند
triradiate	سه شاخه سه شعاعی
branchy	شاخه دار
prong	شاخه رودیانهر
blind alleys	شاخه بن بست
spray	شاخه کوچک
sprayed	شاخه کوچک
tributaries	شاخه انشعاب
tributaries	شاخه رود
tributary	شاخه انشعاب
tributary	شاخه رود
sprout	جوانه شاخه
sprouted	جوانه شاخه
sprouts	جوانه شاخه
spraying	شاخه کوچک
alleyways	شاخه ماز
alleys	شاخه ماز
alley	شاخه ماز
prongs	شاخه رودیانهر
branches	شاخه دراوردن
coppice	شاخه زاد
coppices	شاخه زاد
branch	شاخه دراوردن
twig	: شاخه کوچک
twigs	: شاخه کوچک
sprigs	شاخه کوچک
tuning fork	دو شاخه صوتی
tuning forks	دو شاخه صوتی
blind alley	شاخه بن بست
sprays	شاخه کوچک
boughed	شاخه دار
arborescent	شاخه مانند
bifurcate	دو شاخه شدن
link	شاخه رابط
banana pin	دو شاخه رادیو
wing	شاخه شعبه
winging	شاخه شعبه
topper	شاخه زن سوهان
crotch	تیر دو شاخه
affluent	شاخه رود
biramous	دارای دو شاخه
grain	شاخه چنگال
offshoot	شاخه نورسته
offshoots	شاخه نورسته
ramification	شاخه شاخگی
ramifications	شاخه شاخگی
forked	شاخه دار
toppers	شاخه زن سوهان
crotches	تیر دو شاخه
battery charging plug	دو شاخه باتری پر کن
dog-leg	[شاخه فرعی پله]
clusters	اویز چند شاخه
cluster bombs	اویز چند شاخه
utensil plug	دو شاخه وسایل برقی
tine	نوک شاخه یاسیخ
tri corn	کلاه سه گوشه سه شاخه
To cut off a branch .	شاخه ای را قطع کردن
cluster	اویز چند شاخه
cluster bomb	اویز چند شاخه
twin plug	دو شاخه وسایل برقی
strick	شاخه درخت کتان
sprit	جوانه یا شاخه کوچک
wind component	شاخه سمتی باد
layer	رگه شاخه خوابانده
bifurcation	شکاف گاه شاخه
hierarchical communications system	شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
deflection component of trail	شاخه سمتی مسیر
to lop off a branch [from a tree]	شاخه ای را [از درختی] بریدن
deadwood	شاخه خشکیده درخت
bayou	شاخه فرعی رودخانه
bifurcation	تقسیم بدو شاخه
legs	شاخه مسیر حرکت
layers	رگه شاخه خوابانده
two pin plug	دو شاخه وسایل برقی
pruning knife	چاقوی شاخه زنی
percher	مرغ شاخه نشین
leg	شاخه مسیر حرکت
unplugs	خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugging	خارج کردن دو شاخه از سوکت
vimineous	دارای شاخه وترکههای خم شونده
pallet truck	جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
unplugged	خارج کردن دو شاخه از سوکت
lifting cart	جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
unplug	خارج کردن دو شاخه از سوکت
pallet jack	جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
subshrub	شاخه فرعی گیاه کوچک
candelabrum	شمع دان چند شاخه
the tree shoot out brances	ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
legs	خط واصل بین دو نقطه شاخه
leg	خط واصل بین دو نقطه شاخه
truncating	شاخه زدن ناقص کردن
truncated	شاخه زدن ناقص کردن
truncate	شاخه زدن ناقص کردن
cultrated	بشکل چاقوی شاخه زنی
truncates	شاخه زدن ناقص کردن
descending branch	شاخه نزولی مسیر گلوله
cultrate	بشکل چاقوی شاخه زنی
divided magnetic circuit	مدار مغناطیسی چند شاخه
randie branching index	شاخص شاخه زنی رندیچ