Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
pricket
شمع مخصوص شمعدان
Other Matches
candlestick
شمعدان
lampad
شمعدان
candelabra
شمعدان
lampers
شمعدان
chandelier
شمعدان
candle ring
زنبق شمعدان
gas olier
شمعدان گاز سوز
pricket
شمعدان شاخه دار
flambeau
مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
save all
چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
franchises
حق مخصوص
vest pocket
مخصوص
particulars
مخصوص
franc
حق مخصوص
special
مخصوص
specific
مخصوص
extra special
مخصوص
franchise
حق مخصوص
francs
حق مخصوص
favorites
مخصوص
particular
مخصوص
specifics
مخصوص
favourite
مخصوص
favourites
مخصوص
especial
مخصوص
g man
بازرس مخصوص
idiocrasy
حالت مخصوص
heavy-duty
مخصوص کارسنگین
heavy duty
مخصوص کارسنگین
unit weight
وزن مخصوص
idoneous
مختص مخصوص
selective signalling
ارتباط مخصوص
resistivity
مقاومت مخصوص
idiosyncrasies
حال مخصوص
idiosyncrasy
حال مخصوص
terminologies
اصطلاح مخصوص
terminology
اصطلاح مخصوص
specific
مخصوص معین
special corrections
تصحیحات مخصوص
aide-de-camp
اجودان مخصوص
aides-de-camp
اجودان مخصوص
specifics
مخصوص معین
habiliments
لباس مخصوص
aide de camp
اجودان مخصوص
bolt
پیچ مخصوص قفل کردن در
low resistivity
مقاومت مخصوص کم
specific search
شناسایی مخصوص
specific resistivity
مقاومت مخصوص
special sheaf
مروحه مخصوص
specific energy
انرژی مخصوص
specific capacity
فرفیت مخصوص
special troops
یکانهای مخصوص
special
مخصوص خاص
special passport
پاسپورت مخصوص
special services
خدمات مخصوص
specific weight
وزن مخصوص
parts peculiar
قطعات مخصوص
densities
جرم مخصوص
special damage
خسارت مخصوص
density
جرم مخصوص
maid in waiting
پیشخدمت مخصوص
marque
علامت مخصوص
marque
مدل مخصوص
special drawing right
حق برداشت مخصوص
game
کامپیوتر مخصوص
special session
جلسه مخصوص
specific gravities
وزن مخصوص
favorite
مخصوص سوگلی
chorea
تشنج مخصوص
exempted station
یکان مخصوص
proper
مخصوص مقتضی
dry gap bridge
پل مخصوص اب بریدگی
specific gravity
وزن مخصوص
specific gravity
ورن مخصوص
deffered maintenance
نگهداری مخصوص
specific gravities
ورن مخصوص
Afro pick
شانه مخصوص فر
built in jack
جک مخصوص نصب
general
معمولی و نه مخصوص
bluck density
وزن مخصوص
generals
معمولی و نه مخصوص
specially
مخصوص خاص
favourite or vor
ویژه مخصوص
valetdechambre
پیشخدمت مخصوص
sign languages
زبان مخصوص کرها
poolroom
اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
sign language
زبان مخصوص کرها
nursery rhyme
اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes
اشعار مخصوص کودکان
handrail
نرده مخصوص دستگیره
cuisse
زره مخصوص ران
cuish
زره مخصوص ران
handrails
نرده مخصوص دستگیره
phonograph connection
پریز مخصوص پیکاپ
crewel
نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
particle density
وزن مخصوص حقیقی
ashpit
چاله مخصوص خاکستر
one horse
مخصوص یک اسب بی مایه
hollered
صدای مخصوص هر حیوان
conductibility
ضریب هدایت مخصوص
skeeter
قایق مخصوص روی یخ
all weather hood
کلاهک مخصوص هوا
canalboat
قایق مخصوص کانال
catcher's box
محوطه مخصوص توپگیر
blower
ماشین مخصوص دمیدن
weightless
دارای وزن مخصوص کم
acetarious
سبزیهای مخصوص سالاد
processor
پردازنده جانبی مخصوص
bird cage
ماسک مخصوص خط نگهدار
alemannic
لهجهء مخصوص المانی
anvil block
سندان مخصوص اهنگری
attack cargo ship
ناوحمل و نقل مخصوص تک
cargo liners
خط کشتیرانی مخصوص بار
built up edge
لبه مخصوص نصب
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
sla
انجمن کتابخانههای مخصوص
lady-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
podium
بالکن جایگاه مخصوص
podiums
بالکن جایگاه مخصوص
finishing limes
اهک مخصوص اندود
insulativity
مقاومت ایزولاسیون مخصوص
jacklight
نورافکن مخصوص ماهیگیری
klister
واکس مخصوص کف اسکی
prerogative
امتیاز مخصوص حق ارثی
jemmy
دیلم مخصوص دزدان
jemmies
دیلم مخصوص دزدان
respective
بترتیب مخصوص خود
fisherman's bend
گره مخصوص قایقرانی
lady in waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
freestone
سنگ مخصوص تراش
slang
بزبان یا لهجه مخصوص
g suit
لباس مخصوص هوانوردی
kitchen gardens
باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen garden
باغ مخصوص سبزیکاری
prerogatives
امتیاز مخصوص حق ارثی
harrier
تازی مخصوص شکارخرگوش
boot band
کش مخصوص گتر شلوارنظامی
exception reporting
گزارش گیری مخصوص
effective unit weight
وزن مخصوص موثر
tramline
خط مخصوص واگن برقی
tramlines
خط مخصوص واگن برقی
gasket
نوعی ابزار مخصوص
gaskets
نوعی ابزار مخصوص
hollers
صدای مخصوص هر حیوان
hollering
صدای مخصوص هر حیوان
cycle spanner
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
boudoir
اطاق کوچک مخصوص زن
holler
صدای مخصوص هر حیوان
jargon
اصطلاحات مخصوص یک صنف
silk
نخ ابریشم مخصوص طراحی
dump box
فرف مخصوص زباله
lecterns
میز مخصوص قرائت
lectern
میز مخصوص قرائت
melinite
مخصوص تهیه چاشنی
oil color
روغن مخصوص نقاشی
opera glass
دوربین مخصوص اپرا
opiumden
محل مخصوص تریاکها
pack saddle
زین مخصوص بار
dry density
وزن مخصوص خشک
boudoirs
اطاق کوچک مخصوص زن
valet
پیشخدمت مخصوص ملازم
register
1-محل مخصوص درCPU
registering
1-محل مخصوص درCPU
tacamahac
بلسان مخصوص بخورمعطر
registers
1-محل مخصوص درCPU
special operations
عملیات مخصوص یا ویژه
special libraries association
انجمن کتابخانههای مخصوص
special jury
هیئت منصفه مخصوص
special area
منطقه پرواز مخصوص
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
significance
معنای مخصوص دارد
harpoons
زوبین مخصوص صیدنهنگ
harpoon
زوبین مخصوص صیدنهنگ
valeted
پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting
پیشخدمت مخصوص ملازم
spitton
فرف مخصوص تف کردن
specific permeability
قابلیت نفوذ مخصوص
specific electrical conductivity
هدایت الکتریکی مخصوص
spud
تیشه مخصوص کندن یخ
red carpet
علامت پذیرایی مخصوص
a special menu
صورت غذای مخصوص
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com