Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 56 (4 milliseconds)
English	Persian
identified	شناختن
identifies	شناختن
identify	شناختن
identifying	شناختن
know	شناختن
knows	شناختن
notice	شناختن
noticed	شناختن
notices	شناختن
noticing	شناختن
agnize	شناختن
Other Matches
recognises	شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognising	شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognizing	شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognize	شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognizes	شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
accredits	معتبر شناختن
accrediting	معتبر شناختن
misknow	بد شناختن نفهمیدن
accrediting	برسمیت شناختن
accredits	برسمیت شناختن
sanctioned	به رسمیت شناختن
validating	قانونی شناختن
sanctions	به رسمیت شناختن
sanctioning	به رسمیت شناختن
sanction	به رسمیت شناختن
validates	قانونی شناختن
validated	قانونی شناختن
validate	قانونی شناختن
recognition	به رسمیت شناختن
to know a person	کسیرا شناختن
accredit	معتبر شناختن
recognises	به رسمیت شناختن
recognising	به رسمیت شناختن
recognize	به رسمیت شناختن
recognizes	به رسمیت شناختن
legalised	برسمیت شناختن
legalises	برسمیت شناختن
legalising	برسمیت شناختن
legalize	برسمیت شناختن
legalized	برسمیت شناختن
accredit	برسمیت شناختن
recognizing	به رسمیت شناختن
legalizes	برسمیت شناختن
legalizing	برسمیت شناختن
ackuowledge	تصدیق کردن شناختن
identification	شناختن شناسایی کردن
To accord recognition to a new government.	دولت جدیدی را برسمیت شناختن
agnize	برسمیت شناختن اقرار کردن
legalizing	به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalised	به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalizes	به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalises	به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalising	به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalized	به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalize	به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com