Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (43 milliseconds)
English
Persian
identified
شناسایی کردن
identifies
شناسایی کردن
identify
شناسایی کردن
identifying
شناسایی کردن
reconnaissance
شناسایی کردن
reconnoitered
شناسایی کردن
reconnoitering
شناسایی کردن
reconnoiters
شناسایی کردن
reconnoitre
شناسایی کردن
reconnoitred
شناسایی کردن
reconnoitres
شناسایی کردن
reconnoitring
شناسایی کردن
search
شناسایی کردن
searched
شناسایی کردن
searches
شناسایی کردن
searchingly
شناسایی کردن
reconnoiter
شناسایی کردن
Search result with all words
identified
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies
مشاهده کردن شناسایی کنید
identify
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifying
مشاهده کردن شناسایی کنید
identification
شناختن شناسایی کردن
squawking
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
call up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
screen
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
Other Matches
de jure recognition
شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
defacto recognition
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
bomb reconnaissance
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
reconnaissance
شناسایی
counter reconnaisance
ضد شناسایی
knowledge
شناسایی
exploration
شناسایی
recognizability
شناسایی
recognition
شناسایی
identification
شناسایی
investigation of foundation conditions
شناسایی زمین پی
ID card
کارت شناسایی
map reconnaissance
شناسایی نقشهای
badge
کارت شناسایی
visual identification
شناسایی بصری
armed reconnaissance
شناسایی مسلحانه
knowledge of persons
شناسایی اشخاص
kenspeckle
قابل شناسایی
defacto recognition
شناسایی عملی
amphibious reconnaissance
شناسایی اب خاکی
identification test
ازمون شناسایی
identification card
کارت شناسایی
incognizant
بدون شناسایی
identification markings
علایم شناسایی
indentification of soils
شناسایی خاکها
aerial reconnaissance
شناسایی هوایی
de jure recognition
شناسایی قانونی
character table
جدول شناسایی
cognizance
شناسایی اگاهی
boat hails
شناسایی قایق
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
marking panel
پرده شناسایی
identifiable
قابل شناسایی
legalization
شناسایی رسمی
route reconnaissance
شناسایی مسیر
problem identification
شناسایی مسئله
reconnaissance flight
پروازاکتشافی یا شناسایی
reconnaissance party
گروه شناسایی
route reconnaissance
شناسایی جاده
identities
اصلیت شناسایی
reconnaissance patrol
گشتی شناسایی
reconnaissance in force
شناسایی با رزم
specific search
شناسایی مخصوص
identity
اصلیت شناسایی
reconnaissance party
قسمت شناسایی
identification document
کارت شناسایی
pinned
عدد شناسایی فردی
pin
شماره شناسایی شخصی
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
font id conflict
اختلال شناسایی فونت
road reconnaissance
عملیات شناسایی جاده ها
personal identification number
شماره شناسایی شخصی
piadology
شناسایی حالات کودکان
panel code
علامت رمزپرده شناسایی
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
map reconnaissance
شناسایی از روی نقشه
pin
عدد شناسایی فردی
map reference
فهرست شناسایی نقشه
pinned
شماره شناسایی شخصی
pinning
شماره شناسایی شخصی
pinning
عدد شناسایی فردی
film badge
برگ شناسایی فیلم
armored reconnaissance vehicle
خودروی شناسایی زرهی
molecular indentification number
عدد شناسایی مولکولی
ballistics
شناسایی خصوصیات منحنی مسیرگلوله
tags
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
bacteriologist
متخصص شناسایی انواع باکتریها
tag
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
starfinder
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
scorpions
نوعی تانک سبک شناسایی
scorpion
نوعی تانک سبک شناسایی
symptomatology
علم شناسایی نشانههای بیماری
paleethnology
مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
scout helicopter
هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
identikit
وابسته به این روش شناسایی
identikits
وابسته به این روش شناسایی
zymology
مبحث تخمیر و شناسایی مخمرها
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
covertrace
منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
teratology
مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
early spring
سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی
geogonostic
وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
phonemics
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
lip tattooing
خالگذاری روی لب اسب برای شناسایی
recognition
تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن
anthroposophy
علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
nosology
مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
attornment
قبول و شناسایی موجر یاارباب تازه
title
نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
titles
نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
entoptics
شناسایی وفایف اجزای درونی چشم
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
sub-
کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
length
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
scorpion
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
scorpions
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
piece mark
شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
lengths
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
metabit
بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
acrology
مبحث شناسایی ریشه واشتقاق حروف الفباء
autecology
مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
parrot
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
atomistics
علم مربوط به شناسایی اتم واستفاده از نیروی اتمی
name
نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
parroted
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
coverage index
کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
names
نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
parroting
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
interrogator responder
دستگاه تماس یا مکالمه سیستم شناسایی دشمن وخودی
signed route
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
identification tag
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
primary
کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
brands
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
branding
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
brand
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
self discovery
کشف باطن واستعدادهای نهانی ونقاط ضعف خود شناسایی نفس
squawk flash
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
stop squawk
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
key
کد شناسایی یا کلمه ای که برای رکورد ذخیره شده یا یک داده به کار می رود
routing identifier
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
squawk low
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
squawk mike
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
addressable
ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
squawk may day
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
debriefing
پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
users
نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
user
نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
beach party
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
scout car
خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
plan range
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
estate in remainder
ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
declared
افهار شده شناسایی شده
mariology
مبحث زندگی مریم باکره شناسایی مریم باکره
iam proud to know him
از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
capturing
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
challengo
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verified
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoots
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
foster
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoot
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
orienting
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orient
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
survey
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orients
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
surveyed
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to temper
[metal or glass]
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
surveys
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
cross examination
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
to inform on
[against]
somebody
کسی را لو دادن
[فاش کردن]
[چغلی کردن]
[خبرچینی کردن]
calk
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
assigns
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
concentrating
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
assigned
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
serves
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
served
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
serve
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
concentrates
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrate
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
assigning
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
to appeal
[to]
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
buck up
پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
tae
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
assign
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
soft pedal
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
infringe
تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
correct
تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
infringed
تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
correcting
تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
corrects
تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
crosses
تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
point
اشاره کردن دلالت کردن متوجه کردن نکته
checked
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com