Dictiornary-Farsi | شهامت جسارت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 57 (5 milliseconds)

English	Persian
animosity	شهامت جسارت


Other Matches

plucked	شهامت
pluck	شهامت
plucks	شهامت
plucking	شهامت
bounty	اعانه شهامت
dares	شهامت یارایی
dared	شهامت یارایی
dare	شهامت یارایی
daring	جرات شهامت
fortitude	شهامت اخلاقی شکیبایی
bield	تشجیع کردن شهامت دادن
demoratize	بی جرات کردن ازمیان بردن حس شهامت وانتظامات ارتش
presumption	جسارت
venture	جسارت
ventured	جسارت
ventures	جسارت
venturing	جسارت
boldness	جسارت
effrontery	جسارت
presumptions	جسارت
audaciousness	جسارت
presumingly	با جسارت
hardiment	جسارت
presumptuousness	جسارت
pertness	جسارت
to take	جسارت
hardihood	جسارت
gamely	با جسارت
daringness	جسارت
impertinency	جسارت فضولی
perkiness	گستاخی جسارت
to show a bold front	جسارت کردن
audacity	جسارت گستاخی
obtrudes	جسارت کردن
obtruded	جسارت کردن
obtrude	جسارت کردن
insolence	بی احترامی جسارت
impertinence	جسارت فضولی
temerity	بیباکی جسارت
unobtrusively	فاقد جسارت
unobtrusive	فاقد جسارت
obtruding	جسارت کردن
spleen	اسپرز جسارت
spleens	اسپرز جسارت
outrageously	بطور جسارت امیز
durst	جرات داشت جسارت کرد
Things can't remain this way. <idiom>	این جسارت است ! [اصطلاح روزمره]
That's a bit much! <idiom>	این جسارت است ! [اصطلاح روزمره]
To twist the lions tail .	با دم شیر باز ؟ کرد ؟ ( جسارت یا ریسک کردن )
demoralized	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralizes	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralizing	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralize	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralising	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralises	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralised	از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن