English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
English Persian
oecumenicity شهرت جهانی
Search result with all words
To be world famous . To enjoy an international reputation. شهرت جهانی داشتن
Italian stucco is world famous . گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
Sarouk ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Other Matches
league of nations تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
global جهانی
ecumenical جهانی
worldwide جهانی
other-worldly آن جهانی
planetary جهانی
globally جهانی
international coulomb کولن جهانی
international morse code مورس جهانی
worldly این جهانی
world-class در سطح جهانی
fleshly جهانی دنیوی
premundane پیش از جهانی
inframundane زیر جهانی
earthliness جهانی بودن
cosmopolite سرتاسر جهانی
cosmopolite شخصیت جهانی
continental code مورس جهانی
mundane این جهانی
antemundane پیش از جهانی
world class در سطح جهانی
sublunary این جهانی
epidemics عالمگیر جهانی
epidemic عالمگیر جهانی
sublunar این جهانی
world bank بانک جهانی
world cup جام جهانی
world liquidity نقدینگی جهانی
world power قدرت جهانی
world simulation همانندسازی جهانی
universal جهانی دنیایی
universal جامع جهانی
Univ مخفف جهانی
Univ به طور جهانی
universalize جهانی کردن
universal set مجموعه جهانی
world wars جنگ جهانی
universal time ساعت جهانی
world war جنگ جهانی
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
world war i جنگ جهانی اول
world war ii جنگ جهانی دوم
world record holder دارنده رکورد جهانی
time zones منطقه ساعتی جهانی
Internet شبکه جهانی اینترنت
golf world cup جام جهانی گلف
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
time zone منطقه ساعتی جهانی
ski world cup جام جهانی اسکی
world federalist طرفدار حکومت جهانی
atlas grid شبکه بندی جهانی
world health organization سازمان بهداشت جهانی
international units واحدهای جهانی برق
great power قدرت بزرگ جهانی
terrestrial این جهانی دنیوی
fame شهرت
reputation شهرت
famousness شهرت
fameless بی شهرت
emprise شهرت
report شهرت
reported شهرت
reports شهرت
conspicuousness شهرت
illustrousness شهرت
illustriousness شهرت
notability شهرت
odor شهرت
reputations شهرت
names شهرت
renown شهرت
odors شهرت
grapevines شهرت
names شهرت ها
celebrity شهرت
celebrities شهرت
odour شهرت
title شهرت
name شهرت
odours شهرت
titles شهرت ها
popularity شهرت
stand شهرت
name شهرت
publicity شهرت
grapevine شهرت
prestige شهرت
unknowns بی شهرت
unknown بی شهرت
hearsay شهرت
world federation of trade unions فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
international bill of the right of man اعلامیه جهانی حقوق بشر
avco cup جام جهانی انجمن هاکی
universal transverse mercator سیستم تصویر جهانی مرکاتور
universal declaration of human rights اعلامیه جهانی حقوق بشر
To become famous (renowned). شهرت یا فتن
standing دوام شهرت
there is a rumour that شهرت دارد که
posthumous fame شهرت پس از مرگ
repute شهرت داشتن
reputable قابل شهرت
bad reputation سوء شهرت
name نام و شهرت
unpopularity عدم شهرت
esteem شهرت ارجمندشمردن
estimate قیمت شهرت
estimated قیمت شهرت
estimates قیمت شهرت
estimating قیمت شهرت
attributing شهرت افتخار
to get fame شهرت یافتن
names نام و شهرت
attribute شهرت افتخار
attributes شهرت افتخار
world federalism طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
wcce کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
post war consumption functions توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
immortalising شهرت جاویدان دادن به
immortalized شهرت جاویدان دادن به
immortalizes شهرت جاویدان دادن به
immortalize شهرت جاویدان دادن به
immortalises شهرت جاویدان دادن به
immortalised شهرت جاویدان دادن به
publish abroad در همه جا شهرت دادن
to shoot to fame <idiom> ناگهانی به شهرت رسیدن
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
to publish abroad در همه جا شهرت دادن
to win fame شهرت پیدا کردن
notbility شهرت قابل ملاحظگی
immortalizing شهرت جاویدان دادن به
rehabilitation احیای شهرت یااعتبار
campaign clasp نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
All is ephemeral , the fame and the famous . شهرت ومشهور هردو درگذرند
to damage somebody's good reputation به شهرت کسی خسارت زدن
immortalization اعطای نام یا شهرت جاودانی
establishing شهرت یامقامی کسب کردن
establishes شهرت یامقامی کسب کردن
establish شهرت یامقامی کسب کردن
They are famed for their courage. بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
vindication اعاده حیثیت [مثال شهرت یا آبرو ...]
to build up areputation شهرت یا ابرویی برای خوددرست کردن
his standing with his colleagues شهرت او [مرد ] میان همکاران خود
It is not much of a reputation (status symbol) for one. اینهم برای آدم شهرت نشد
Where shall we be if another world war breaks out ? اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
malism عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
letter de chancellerie نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
The town is famous for its hot springs . این شهر بدلیل چشمه های آبگرمش شهرت دارد
He acquired kudos by appearing on television. او [مرد] با ظاهر شدن در تلویزیون جلال [شهرت] به دست آورد.
staked شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stakes شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stake شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
security council یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
cold war عموما" به مبارزات تبلیغاتی بلوکهای شرق و غرب علیه یکدیگربخصوص بعد از جنگ جهانی دوم اطلاق میشود
yalta conference م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
internationalism روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
zone time وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
marshall plan طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
to win one's spurs بدرجه سلحشوری رسیدن برجسته شدن نامی شدن شهرت یافتن
united nations organization سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
to tarnish something [image, status, reputation, ...] چیزی را بد نام کردن [آسیب زدن] [خسارت وارد کردن] [خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ]
universal time وقت جهانی وقت بین المللی
world bank بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
eternize ابدی کردن شهرت ابدی دادن
imagism مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
potsdom agreement موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
Farahan فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
egoism یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
socialist international بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
Reihan ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
Jaff design طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
geometric design طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
rashwan medallion ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com