English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
English Persian
to prostrate a city شهری را با خاک یکسان کردن
to raze a city to the ground شهری را با خاک یکسان کردن
Other Matches
autosync خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
flat rate نرخ یکسان تعرفه یکسان
urbanizing شهری کردن
citify شهری کردن
urbanised شهری کردن
urbanize شهری کردن
urbanises شهری کردن
urbanising شهری کردن
urbanized شهری کردن
urbanizes شهری کردن
To lay siege to a city . شهری را محاصره کردن
assimilatc یکسان کردن
assimilate یکسان کردن
assimilated یکسان کردن
assimilates یکسان کردن
assimilating یکسان کردن
constant angle arch dam بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
equate یکسان فرض کردن
equates یکسان فرض کردن
to make even with the ground با خاک یکسان کردن
rase باخاک یکسان کردن
equated یکسان فرض کردن
to lump them all together <idiom> با همه یکسان رفتار کردن
coragne line خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
To treat them all alike. (indiscriminately). همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )
asynchronous ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
baud rate وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
clocks مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
civic شهری
townee شهری
city slicker شهری
burgess شهری
townswoman زن شهری
civil شهری
municipal شهری
oppidan شهری
citizen شهری
twonsman شهری
townspeople شهری
citizens شهری
urban <adj.> <noun> شهری
towny شهری
urbanization شهری سازی
metropolitan مادر شهری
urban servitudes خدمات شهری
townsfolk مردم شهری
people تن [جمعیت شهری]
civil خدمات شهری
streetcars تراموای شهری
suburban برون شهری
extra-mural فرا شهری
phiadelphian شهری ازامریکا
interurban داخل شهری
locals مکانی شهری
local مکانی شهری
streetcar تراموای شهری
urban renewal توسعه شهری
town houses خانه شهری
tramcar واگن شهری
town house خانه شهری
placing میدان شهری
places میدان شهری
town meeting انجمن شهری
place میدان شهری
urban rug قالی شهری
urban population جمعیت شهری
urban renewal احیای شهری
ley den نام شهری در هلند
urbanism اعتیاد بزندگی شهری
drop letter نامه پست شهری
civil defense پدافند ازمناطق شهری
trolley car واگن برقی شهری
trolleybus واگن برقی شهری
to patrol a town شهری را گشت زدن
ephebe شهری که از 81 تا 02 سال داشت
urbanity اعتیاد بزندگی شهری
street car راه اهن شهری
sienna نام شهری در ایتالیا
intercity train قطار بین شهری
townswoman دختر شهری فاحشه
akin یکسان
equal یکسان
equaled یکسان
equaling یکسان
equalled یکسان
of kin یکسان
identic یکسان
equalling یکسان
equals یکسان
similar یکسان
invariant یکسان
identical یکسان
uniform یکسان
uniforms یکسان
same یکسان
similiar یکسان
mushroom city شهری که زود ترقی میکند
inverness اینورس نام شهری دراسکاتلند
culturing عوارض شهری مناطق شهرنشین
liverpudlian اهل لیورپول شهری ازانگلیس
town meeting انجمن بلدی شورای شهری
intercity train قطار بین شهری با توقف
culture عوارض شهری مناطق شهرنشین
toll call مخابره تلفنی خارج شهری
urban مربوط به شهر مراکز شهری
cultures عوارض شهری مناطق شهرنشین
Coventry نام شهری است درانگلستان
A series of city improvement works. یکرشته کارهای عمرانی شهری
exurb ناحیه یا منطقهء خارج شهری
toll calls مخابره تلفنی خارج شهری
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
equably بطور یکسان
uniform movement جنبش یکسان
uniformly بطور یکسان
standards یکسان معیار
standard یکسان معیار
alike شبیه یکسان
solid یکسان فضائی
identically بطور یکسان
uniform یک شکل یکسان
solids یکسان فضائی
spreading پخش یکسان
uniforms یک شکل یکسان
county borouh شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
laodicean شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
Urban tissue sites سایت های بافت فرسوده شهری
streetwise ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
urbiculture مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
nuclear parity قدرت اتمی یکسان
isoelectronic دارای الکترونهای یکسان
coconsciousness ادراک چیزهای یکسان
equal appearing intervals فاصلههای یکسان نما
equally appearing difference تفاوتهای یکسان نما
coconscious ادراک چیزهای یکسان
it ius all one to me برای من یکسان است
without distinction بدون فرق یکسان
to kiss the dust باخاک یکسان شدن
The city was razed to the ground. شهر با خاک یکسان شد
balanced design طرح با تراز یکسان
dry town شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
wilton نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
derby نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
corporate town شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
derbies نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
method of equal appearing intervals روش فاصلههای یکسان نما
plugs امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plug امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
an e. battle جنگی که برای دو طرف یکسان است
It is exact to hair. مو نمی زند ( کاملا"یکسان است )
shannon انتخابی بین دو واقعه بااحتمال یکسان
balances برای همه خطاها یکسان است
balance برای همه خطاها یکسان است
plugging امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
domestic intercity freight traffic حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
external ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
frequency فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequencies فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
logical تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
externals ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
Hamming code تعداد ارقامی که در دو کلمه با طول یکسان متفاوتند
municipium شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
peer هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peering هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peered هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
isocracy حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
differential laser gyro دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
democratic network شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
isodynamic line خطی در روی نقشه که بوسیله ان جاهایی که زورمغناطیسی درانها یکسان است
duplication check بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
homonym کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
homograph کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
universal time زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
isoclinal line خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
identity دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identities دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
bogota نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
out of step دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
isochronous network شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
rhumb line خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
multiplex سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
pascal فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
eraser در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
erasers در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
isoclinic line خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
letter quality printing خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
dual دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
pinning قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pin قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
departmental LAN شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
isocratic دارای اختیارات برابر که دران اختیارات سیاسی همه کس یکسان است
combinatorics محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
noncompatibility دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com