English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
English Persian
urolagnia شهوت ادراری
Other Matches
voluptuous شهوت پرست شهوت انگیز
nocturnal enuresis شب ادراری
enuresis nocturna شب ادراری
urinary ادراری
bed welting شب ادراری
enuresis شب ادراری
uric ادراری
urogenital ادراری- تناسلی
urinogenital ادراری- تناسلی
urogenital ادراری وتناسلی
polyuria فزون ادراری
urinous پیشابی ادراری بولی
bladder infection عفونت ادراری [پزشکی]
acute cystitis عفونت ادراری [پزشکی]
urinary tract infection [UTI] عفونت ادراری [پزشکی]
urological رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urologic رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urology رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
desiring شهوت
concupiscence شهوت
conoupiscence شهوت
rut شهوت
lust شهوت
eros شهوت
ruts شهوت
carnality شهوت
passion شهوت
desire شهوت
desires شهوت
appetites شهوت
appetite شهوت
orality شهوت دهانی
oral eroticism شهوت دهانی
graphomania شهوت نوشتن
lustfully از روی شهوت
organ eroticism شهوت اندامی
satyriasis شهوت پرستی
salacity شهوت رانی
salaciousness شهوت رانی
sexiness شهوت انگیزی
tasty <adj.> شهوت انگیز
voluptuate شهوت انگیزکردن
juicy <adj.> شهوت انگیز
red-hot <adj.> شهوت انگیز
urethral erotism شهوت میزراهی
genital eroticism شهوت تناسلی
erotism شهوت گرایی
alloerotism شهوت دگرگرا
alloeroticism شهوت دگرگرا
salacious شهوت پرست
lewdness شهوت پرستی
sensuality شهوت پرستی
eroticism شهوت گرایی
voluptuousness شهوت رانی
obscene شهوت انگیز
lascivious شهوت انگیز
lecherous شهوت پرست
anal eroticism شهوت مقعدی
liking شهوت ومیل
flesh جسم شهوت
anality شهوت مقعدی
anaphrodisiac کاهنده شهوت
anal erotism شهوت مقعدی
anaphrodisia کاهش شهوت
passionately بطور شهوت امیز
burn دراتش شهوت سوختن
voyeurism اطفاء شهوت با نگاه
libidinous وابسته به شهوت جنسی
burns دراتش شهوت سوختن
voluptuously از روی شهوت پرستی
voluptuously بطور شهوت انگیز
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
Lust for power and riches. شهوت قدرت وثروت
lustiest قوی شهوت انگیز
lusty قوی شهوت انگیز
pornography نوشته شهوت انگیز
lustier قوی شهوت انگیز
luscious دلپذیر شهوت انگیز
lasciviously از روی شهوت پرستی
libidinal وابسته به شهوت جنسی
libidinously از روی شهوت رانی
oestrum شهوت ومستی جانوران
salaciously از روی شهوت رانی
libido شهوت جنسی هوس
impassion برسر شهوت اوردن
libidos شهوت جنسی هوس
rut مست شهوت شدن
ruts مست شهوت شدن
to provoke passion شهوت انگیز بودن
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
bawdry شهوت پرستی [غیر مصطلح]
lewd ناشی از هرزگی شهوت پرست
lust حرص واز شهوت داشتن
lesbians وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbian وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
satyriasis نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
voyeurs اطفا کننده شهوت بانگاه
to g. with passion دراتش شهوت یاعشق سوختن
voyeur اطفا کننده شهوت بانگاه
lesbianism دفع شهوت زنی با زن دیگر
venery شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
She is blinded by passion . شهوت او را کور کرده است
pornographic وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
he has a rage for money برای گرد کردن پول شهوت
pornographer نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
She is passionately fond of tennis . شهوت تنیس باز ی کردن دارد
sexy دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexiest دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexier دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
peeper اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
peeping Tom اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
poeeping tom ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com