Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 127 (7 milliseconds)
English	Persian
sexiness	شهوت انگیزی
Other Matches
voluptuous	شهوت پرست شهوت انگیز
marvellousness	حیرت انگیزی
loathsomeness	نفرت انگیزی
hatefulness	نفرت انگیزی
fulsomeness	نفرت انگیزی
forbiddingness	نفرت انگیزی
ecphoria	یاد انگیزی
dreariness	ملالت انگیزی
deviltry	فتنه انگیزی
devilry	فتنه انگیزی
detestableness	نفرت انگیزی
odiousness	نفرت انگیزی
maziness	حیرت انگیزی
mawkishness	نفرت انگیزی
miraculousness	شگفت انگیزی
prodigiousness	شگفت انگیزی
pitifulness	رقت انگیزی
pitiableness	رقت انگیزی
piteousness	رقت انگیزی
offensiveness	نفرت انگیزی
obnoxiousness	نفرت انگیزی
noisomeness	نفرت انگیزی
nauseousness	نفرت انگیزی
seditiousness	فتنه انگیزی
stupendousness	شگفت انگیزی
electronarcosis	خواب انگیزی برقی
he is ready at excuses	برای بهانه انگیزی
monstrousness	شگفت انگیزی بزرگی
seditiously	از روی فتنه انگیزی
incendiary crime	گناه اتش انگیزی
concupiscence	شهوت
conoupiscence	شهوت
eros	شهوت
carnality	شهوت
lust	شهوت
rut	شهوت
desire	شهوت
desires	شهوت
passion	شهوت
appetites	شهوت
desiring	شهوت
appetite	شهوت
ruts	شهوت
salaciousness	شهوت رانی
lascivious	شهوت انگیز
graphomania	شهوت نوشتن
genital eroticism	شهوت تناسلی
voluptuate	شهوت انگیزکردن
oral eroticism	شهوت دهانی
organ eroticism	شهوت اندامی
orality	شهوت دهانی
salacity	شهوت رانی
satyriasis	شهوت پرستی
lecherous	شهوت پرست
obscene	شهوت انگیز
urethral erotism	شهوت میزراهی
lustfully	از روی شهوت
urolagnia	شهوت ادراری
liking	شهوت ومیل
juicy <adj.>	شهوت انگیز
anaphrodisia	کاهش شهوت
anality	شهوت مقعدی
voluptuousness	شهوت رانی
anal eroticism	شهوت مقعدی
eroticism	شهوت گرایی
alloerotism	شهوت دگرگرا
alloeroticism	شهوت دگرگرا
salacious	شهوت پرست
tasty <adj.>	شهوت انگیز
anaphrodisiac	کاهنده شهوت
erotism	شهوت گرایی
red-hot <adj.>	شهوت انگیز
flesh	جسم شهوت
lewdness	شهوت پرستی
anal erotism	شهوت مقعدی
sensuality	شهوت پرستی
to gratify ones passions	شهوت رانی کردن
to provoke passion	شهوت انگیز بودن
burns	دراتش شهوت سوختن
voluptuously	از روی شهوت پرستی
voluptuously	بطور شهوت انگیز
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.	شهوت کلام دارد
Lust for power and riches.	شهوت قدرت وثروت
salaciously	از روی شهوت رانی
lustiest	قوی شهوت انگیز
pornography	نوشته شهوت انگیز
ruts	مست شهوت شدن
luscious	دلپذیر شهوت انگیز
libidinously	از روی شهوت رانی
passionately	بطور شهوت امیز
lasciviously	از روی شهوت پرستی
impassion	برسر شهوت اوردن
lustier	قوی شهوت انگیز
burn	دراتش شهوت سوختن
lusty	قوی شهوت انگیز
rut	مست شهوت شدن
libidinous	وابسته به شهوت جنسی
libidos	شهوت جنسی هوس
voyeurism	اطفاء شهوت با نگاه
libido	شهوت جنسی هوس
oestrum	شهوت ومستی جانوران
libidinal	وابسته به شهوت جنسی
voyeur	اطفا کننده شهوت بانگاه
voyeurs	اطفا کننده شهوت بانگاه
lesbianism	دفع شهوت زنی با زن دیگر
lesbian	وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
bawdry	شهوت پرستی [غیر مصطلح]
She is blinded by passion .	شهوت او را کور کرده است
satyriasis	نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
lewd	ناشی از هرزگی شهوت پرست
lesbians	وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
to g. with passion	دراتش شهوت یاعشق سوختن
lust	حرص واز شهوت داشتن
venery	شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
pornographic	وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
pornographer	نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
he has a rage for money	برای گرد کردن پول شهوت
sexier	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
She is passionately fond of tennis .	شهوت تنیس باز ی کردن دارد
sapphic vice	شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
sexiest	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexy	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
peeper	اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust	وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
peeping Tom	اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
poeeping tom	ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com