Dictiornary-Farsi | شهوت انگیز بودن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)

English	Persian
to provoke passion	شهوت انگیز بودن


Other Matches

voluptuous	شهوت پرست شهوت انگیز
tasty <adj.>	شهوت انگیز
obscene	شهوت انگیز
lascivious	شهوت انگیز
red-hot <adj.>	شهوت انگیز
juicy <adj.>	شهوت انگیز
lustiest	قوی شهوت انگیز
voluptuously	بطور شهوت انگیز
pornography	نوشته شهوت انگیز
lusty	قوی شهوت انگیز
lustier	قوی شهوت انگیز
luscious	دلپذیر شهوت انگیز
pornographic	وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
pornographer	نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sexier	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexiest	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexy	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
to stink in one's nostrils	نفرت انگیز بودن
lugubrious	غم انگیز حزن انگیز
concupiscence	شهوت
passion	شهوت
conoupiscence	شهوت
carnality	شهوت
desires	شهوت
rut	شهوت
desire	شهوت
ruts	شهوت
eros	شهوت
appetite	شهوت
appetites	شهوت
lust	شهوت
desiring	شهوت
organ eroticism	شهوت اندامی
orality	شهوت دهانی
oral eroticism	شهوت دهانی
sexiness	شهوت انگیزی
anal erotism	شهوت مقعدی
erotism	شهوت گرایی
eroticism	شهوت گرایی
flesh	جسم شهوت
satyriasis	شهوت پرستی
graphomania	شهوت نوشتن
salacity	شهوت رانی
salaciousness	شهوت رانی
lustfully	از روی شهوت
genital eroticism	شهوت تناسلی
urethral erotism	شهوت میزراهی
lewdness	شهوت پرستی
urolagnia	شهوت ادراری
anality	شهوت مقعدی
anal eroticism	شهوت مقعدی
liking	شهوت ومیل
anaphrodisiac	کاهنده شهوت
sensuality	شهوت پرستی
anaphrodisia	کاهش شهوت
salacious	شهوت پرست
voluptuousness	شهوت رانی
voluptuate	شهوت انگیزکردن
lecherous	شهوت پرست
alloerotism	شهوت دگرگرا
alloeroticism	شهوت دگرگرا
salaciously	از روی شهوت رانی
libidinous	وابسته به شهوت جنسی
impassion	برسر شهوت اوردن
lasciviously	از روی شهوت پرستی
to gratify ones passions	شهوت رانی کردن
passionately	بطور شهوت امیز
voluptuously	از روی شهوت پرستی
burn	دراتش شهوت سوختن
burns	دراتش شهوت سوختن
voyeurism	اطفاء شهوت با نگاه
oestrum	شهوت ومستی جانوران
ruts	مست شهوت شدن
Lust for power and riches.	شهوت قدرت وثروت
rut	مست شهوت شدن
libidos	شهوت جنسی هوس
libido	شهوت جنسی هوس
libidinal	وابسته به شهوت جنسی
libidinously	از روی شهوت رانی
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.	شهوت کلام دارد
venery	شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
satyriasis	نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
voyeurs	اطفا کننده شهوت بانگاه
lust	حرص واز شهوت داشتن
lesbian	وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbians	وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
voyeur	اطفا کننده شهوت بانگاه
bawdry	شهوت پرستی [غیر مصطلح]
She is blinded by passion .	شهوت او را کور کرده است
lewd	ناشی از هرزگی شهوت پرست
lesbianism	دفع شهوت زنی با زن دیگر
to g. with passion	دراتش شهوت یاعشق سوختن
She is passionately fond of tennis .	شهوت تنیس باز ی کردن دارد
sapphic vice	شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
he has a rage for money	برای گرد کردن پول شهوت
peeping Tom	اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
peeper	اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust	وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
poeeping tom	ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
winning <adj.>	دل انگیز
impulsion	دژ انگیز
impulsions	دژ انگیز
engaging <adj.>	دل انگیز
tragic	غم انگیز
baleful	غم انگیز
dazzling <adj.>	دل انگیز
charming <adj.>	دل انگیز
appealing <adj.>	دل انگیز
delightful <adj.>	دل انگیز
attractive <adj.>	دل انگیز
plaintively	بطور غم انگیز
lively <adj.>	نشاط انگیز
jovial <adj.>	نشاط انگیز
pitiable	رقت انگیز
good-humored <adj.>	نشاط انگیز
burdensome	شاق غم انگیز
feigner	بهانه انگیز
exhilarating <adj.>	نشاط انگیز
hypnogenic	خواب انگیز
pathetic	رقت انگیز
blasted	نفرت انگیز
sepulchral	حزن انگیز
guidwille	نشاط انگیز
hallucinous	وهم انگیز
phenomenally	شگفت انگیز
fateful <adj.>	فاجعه انگیز
hatable	نفرت انگیز
hateable	نفرت انگیز
phenomenal	شگفت انگیز
heart rending	غم انگیز دلگیر
hypnogenic	هیپنوتیسم انگیز
tragic	حزن انگیز
pitiful	رقت انگیز
dolefully	بطورغم انگیز
cliffhanger <idiom>	هیجان انگیز
detestable	نفرت انگیز
provocative of love	عشق انگیز
spontaneous	خود انگیز
astonishing <adj.>	حیرت انگیز
tear-jerker	گریه انگیز
tantalizingly	وسوسه انگیز
tempting	وسوسه انگیز
tantalizingly	میل انگیز
tantalizingly	خواست انگیز
tantalizing	وسوسه انگیز
tantalizing	میل انگیز
tantalizing	خواست انگیز
tear-jerker	اشک انگیز
tear-jerkers	گریه انگیز
startling <adj.>	شگفت انگیز
comical	شگفت انگیز
amazing <adj.>	شگفت انگیز
enviable	حسادت انگیز
controversial	بحث انگیز
tear-jerkers	اشک انگیز
loathful	نفرت انگیز
loathly	نفرت انگیز
challenging	چالش انگیز
odious	نفرت انگیز
mind-boggling	شگفت انگیز
obscence	نفرت انگیز
jovial	طرب انگیز
inflammatory	فتنه انگیز
disarming	آشتی انگیز
surprising	شگفت انگیز
incentives	فتنه انگیز
out of this world <idiom>	شگفت انگیز
execrably	بطورنفرت انگیز
rabble rouser	عوام انگیز
rabble-rouser	عوام انگیز
rabble-rousers	عوام انگیز
rapturous	هیجان انگیز
monody	اوازغم انگیز
mind-blowing	شگفت انگیز
incentive	فتنه انگیز
somber	تاریک غم انگیز
invidious	نفرت انگیز
astonishing <adj.>	شگفت انگیز
astounding <adj.>	شگفت انگیز
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	شگفت انگیز
admirable <adj.>	شگفت انگیز
marvelous [American] <adj.>	شگفت انگیز
forbidding	نفرت انگیز
too bad <idiom>	خیلی بد ،غم انگیز
amatory	عشق انگیز
sombre	تاریک غم انگیز
marvellous [British] <adj.>	شگفت انگیز
stupendous <adj.>	شگفت انگیز
allegro	نشاط انگیز
prodigious <adj.>	شگفت انگیز
wonderful <adj.>	شگفت انگیز
catastrophic	فاجعه انگیز
prodigious <adj.>	حیرت انگیز
marvelous [American] <adj.>	حیرت انگیز
marvellous [British] <adj.>	حیرت انگیز
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	حیرت انگیز
astounding <adj.>	حیرت انگیز
loathsome	نفرت انگیز
amazing <adj.>	حیرت انگیز
admirable <adj.>	حیرت انگیز