English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English Persian
libido شهوت جنسی هوس
libidos شهوت جنسی هوس
Search result with all words
libidinous وابسته به شهوت جنسی
sexier دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexiest دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexy دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
libidinal وابسته به شهوت جنسی
venery شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
Other Matches
voluptuous شهوت پرست شهوت انگیز
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex احساسات جنسی روابط جنسی
sexes احساسات جنسی روابط جنسی
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
eros شهوت
desiring شهوت
desires شهوت
conoupiscence شهوت
desire شهوت
carnality شهوت
passion شهوت
concupiscence شهوت
appetites شهوت
rut شهوت
lust شهوت
ruts شهوت
appetite شهوت
lewdness شهوت پرستی
tasty <adj.> شهوت انگیز
voluptuousness شهوت رانی
obscene شهوت انگیز
eroticism شهوت گرایی
flesh جسم شهوت
red-hot <adj.> شهوت انگیز
juicy <adj.> شهوت انگیز
anal erotism شهوت مقعدی
voluptuate شهوت انگیزکردن
sensuality شهوت پرستی
salacious شهوت پرست
urolagnia شهوت ادراری
lascivious شهوت انگیز
sexiness شهوت انگیزی
erotism شهوت گرایی
satyriasis شهوت پرستی
genital eroticism شهوت تناسلی
salacity شهوت رانی
salaciousness شهوت رانی
graphomania شهوت نوشتن
orality شهوت دهانی
lustfully از روی شهوت
lecherous شهوت پرست
organ eroticism شهوت اندامی
oral eroticism شهوت دهانی
anaphrodisiac کاهنده شهوت
liking شهوت ومیل
alloeroticism شهوت دگرگرا
alloerotism شهوت دگرگرا
urethral erotism شهوت میزراهی
anal eroticism شهوت مقعدی
anality شهوت مقعدی
anaphrodisia کاهش شهوت
Lust for power and riches. شهوت قدرت وثروت
lasciviously از روی شهوت پرستی
libidinously از روی شهوت رانی
pornography نوشته شهوت انگیز
impassion برسر شهوت اوردن
to provoke passion شهوت انگیز بودن
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
voyeurism اطفاء شهوت با نگاه
salaciously از روی شهوت رانی
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
voluptuously بطور شهوت انگیز
voluptuously از روی شهوت پرستی
oestrum شهوت ومستی جانوران
lusty قوی شهوت انگیز
lustiest قوی شهوت انگیز
burn دراتش شهوت سوختن
passionately بطور شهوت امیز
lustier قوی شهوت انگیز
ruts مست شهوت شدن
rut مست شهوت شدن
luscious دلپذیر شهوت انگیز
burns دراتش شهوت سوختن
bawdry شهوت پرستی [غیر مصطلح]
satyriasis نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
to g. with passion دراتش شهوت یاعشق سوختن
lesbianism دفع شهوت زنی با زن دیگر
lust حرص واز شهوت داشتن
voyeurs اطفا کننده شهوت بانگاه
lesbians وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbian وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
She is blinded by passion . شهوت او را کور کرده است
voyeur اطفا کننده شهوت بانگاه
lewd ناشی از هرزگی شهوت پرست
She is passionately fond of tennis . شهوت تنیس باز ی کردن دارد
he has a rage for money برای گرد کردن پول شهوت
pornographer نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
pornographic وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
peeping Tom اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
peeper اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
poeeping tom ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
kind جنسی
homogeneity هم جنسی
hermaphrodite دو جنسی
sexual جنسی
diclinous یک جنسی
unisexual یک جنسی
gamic جنسی
bisexuals دو جنسی
generic جنسی
kindest جنسی
hermaphrodites دو جنسی
sexes جنسی
unisex دو جنسی
road sense جنسی
ambisexual دو جنسی
sex جنسی
kinds جنسی
bisexual دو جنسی
sexual delusion هذیان جنسی
bisexuality دو گانگی جنسی
commodity money پول جنسی
sexual development رشد جنسی
sexual disorder اختلال جنسی
sex offenses جرایم جنسی
sexual maturity بلوغ جنسی
sexual arousal برانگیختگی جنسی
sex differences تفاوتهای جنسی
sexiness جاذبه جنسی
gametangium سلول جنسی
sex perversion انحراف جنسی
sexual aberration انحراف جنسی
sexual deviation انحراف جنسی
sexual perversion انحراف جنسی
gamete یاخته جنسی
sex differentiation تمایز جنسی
sex glands غدههای جنسی
erotomania جنون جنسی
sex chromosomes کروموزومهای جنسی
scopophilia تماشاگری جنسی
heterosome کروموزوم جنسی
idols of the tribe اوهام جنسی
libido شور جنسی
peepling tom تماشاگر جنسی
impotency ضعف جنسی
payment in kind پرداخت جنسی
inkind کمک جنسی
modesty شرم جنسی
sexual anomaly نابهنجاری جنسی
parasexuality نابهنجاری جنسی
paraphilia نابهنجاری جنسی
pansexualism جنسی نگری
multure مزد جنسی
deviations انحراف جنسی
heterophilia دیگرخواهی جنسی
heteroerotism دگرخواهی جنسی
gender identity هویت جنسی
germ cell یاخته جنسی
gonad غده جنسی
renifleur بو پرست جنسی
gonocyte سلول جنسی
libidos شور جنسی
gynandromorphy ریخت دو جنسی
gynandrous نر و ماده دو جنسی
psycholagny خیالپردازی جنسی
haploid cell یاخته جنسی
heteroeroticism دگرخواهی جنسی
psychosexual روانی- جنسی
benefit in kind نفع جنسی
Y chromosome کروموزوم جنسی
potency توان جنسی
sex appeal جاذبه جنسی
Peeping Toms تماشاگر جنسی
rape تجاوز جنسی
voyeurism تماشاگری جنسی
Peeping Tom تماشاگر جنسی
aphrodisiac برانگیزنده جنسی
aphrodisiacs برانگیزنده جنسی
zygosis امیختگی جنسی
sexual intercourse مقاربت جنسی
sexual intercourse امیزش جنسی
lesbianism رابطه جنسی زن با زن
impotence ناتوانی جنسی
impotence ضعف جنسی
sexism تبعیض جنسی
sexual orientation گرایش جنسی
raping تجاوز جنسی
Sexual assault تجاوز جنسی
rapes تجاوز جنسی
rapist متجاوز جنسی
rapists متجاوز جنسی
sex education اموزش جنسی
petting نوازش جنسی
sexuality تمایلات جنسی
raped تجاوز جنسی
Y chromosomes کروموزوم جنسی
asexual غیر جنسی
sex discrimination تبعیض جنسی
puberty بلوغ جنسی
deviation انحراف جنسی
sexual offences جرائم جنسی
climaxes اوج جنسی
climax اوج جنسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com