English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English Persian
oral eroticism شهوت دهانی
orality شهوت دهانی
Other Matches
voluptuous شهوت پرست شهوت انگیز
peroral دهانی
scurrility بد دهانی
stomatal دهانی
buccal دهانی
stomatic دهانی
swearword بد دهانی
stomal دهانی
oral دهانی
orals دهانی
triforium سه دهانی
anastomosis هم دهانی
oral stage مرحله دهانی
oral zone ناحیه دهانی
oral sadism ازارگری دهانی
oral dependence وابستگی دهانی
oral character منش دهانی
noma غانقرایای تو دهانی
palatal وابسته سق دهانی
oral passive type سنخ دهانی- پذیرشی
oral intercourse رابطه جنسی دهانی
oral aggressive type سنخ دهانی- پرخاشی
oral dyskinesia حرکت پریشی دهانی
gnathite یکی از زوائد دهانی بند پایان
lust شهوت
rut شهوت
appetites شهوت
ruts شهوت
appetite شهوت
concupiscence شهوت
eros شهوت
desire شهوت
desires شهوت
desiring شهوت
conoupiscence شهوت
carnality شهوت
passion شهوت
urethral erotism شهوت میزراهی
organ eroticism شهوت اندامی
graphomania شهوت نوشتن
lustfully از روی شهوت
voluptuate شهوت انگیزکردن
red-hot <adj.> شهوت انگیز
sexiness شهوت انگیزی
satyriasis شهوت پرستی
salacity شهوت رانی
salaciousness شهوت رانی
juicy <adj.> شهوت انگیز
tasty <adj.> شهوت انگیز
urolagnia شهوت ادراری
genital eroticism شهوت تناسلی
alloerotism شهوت دگرگرا
alloeroticism شهوت دگرگرا
salacious شهوت پرست
obscene شهوت انگیز
lascivious شهوت انگیز
eroticism شهوت گرایی
voluptuousness شهوت رانی
liking شهوت ومیل
lewdness شهوت پرستی
anal eroticism شهوت مقعدی
anal erotism شهوت مقعدی
sensuality شهوت پرستی
erotism شهوت گرایی
flesh جسم شهوت
lecherous شهوت پرست
anaphrodisiac کاهنده شهوت
anality شهوت مقعدی
anaphrodisia کاهش شهوت
libidos شهوت جنسی هوس
ruts مست شهوت شدن
to provoke passion شهوت انگیز بودن
burn دراتش شهوت سوختن
rut مست شهوت شدن
burns دراتش شهوت سوختن
passionately بطور شهوت امیز
lusty قوی شهوت انگیز
lustiest قوی شهوت انگیز
voluptuously بطور شهوت انگیز
Lust for power and riches. شهوت قدرت وثروت
lustier قوی شهوت انگیز
luscious دلپذیر شهوت انگیز
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
libido شهوت جنسی هوس
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
pornography نوشته شهوت انگیز
oestrum شهوت ومستی جانوران
salaciously از روی شهوت رانی
libidinously از روی شهوت رانی
libidinal وابسته به شهوت جنسی
voluptuously از روی شهوت پرستی
lasciviously از روی شهوت پرستی
impassion برسر شهوت اوردن
libidinous وابسته به شهوت جنسی
voyeurism اطفاء شهوت با نگاه
lesbians وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lust حرص واز شهوت داشتن
lewd ناشی از هرزگی شهوت پرست
voyeurs اطفا کننده شهوت بانگاه
voyeur اطفا کننده شهوت بانگاه
to g. with passion دراتش شهوت یاعشق سوختن
bawdry شهوت پرستی [غیر مصطلح]
lesbian وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
She is blinded by passion . شهوت او را کور کرده است
satyriasis نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
lesbianism دفع شهوت زنی با زن دیگر
venery شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
pornographic وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
he has a rage for money برای گرد کردن پول شهوت
sexier دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
pornographer نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
She is passionately fond of tennis . شهوت تنیس باز ی کردن دارد
sexiest دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexy دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
peeper اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
peeping Tom اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
poeeping tom ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com