English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (6 milliseconds)
English Persian
anal eroticism شهوت مقعدی
anal erotism شهوت مقعدی
anality شهوت مقعدی
Other Matches
voluptuous شهوت پرست شهوت انگیز
anal مقعدی
anal character منش مقعدی
anal personality شخصیت مقعدی
anal stage مرحله مقعدی
anal sadism ازارگری مقعدی
anal intercourse جماع مقعدی
suppository دوای مقعدی
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
lust شهوت
desire شهوت
passion شهوت
desires شهوت
desiring شهوت
carnality شهوت
concupiscence شهوت
conoupiscence شهوت
eros شهوت
appetite شهوت
appetites شهوت
rut شهوت
ruts شهوت
salacious شهوت پرست
organ eroticism شهوت اندامی
alloerotism شهوت دگرگرا
oral eroticism شهوت دهانی
alloeroticism شهوت دگرگرا
erotism شهوت گرایی
lustfully از روی شهوت
salaciousness شهوت رانی
salacity شهوت رانی
satyriasis شهوت پرستی
graphomania شهوت نوشتن
genital eroticism شهوت تناسلی
sexiness شهوت انگیزی
anaphrodisia کاهش شهوت
orality شهوت دهانی
eroticism شهوت گرایی
voluptuousness شهوت رانی
red-hot <adj.> شهوت انگیز
lascivious شهوت انگیز
obscene شهوت انگیز
anaphrodisiac کاهنده شهوت
tasty <adj.> شهوت انگیز
liking شهوت ومیل
juicy <adj.> شهوت انگیز
urethral erotism شهوت میزراهی
urolagnia شهوت ادراری
voluptuate شهوت انگیزکردن
sensuality شهوت پرستی
lewdness شهوت پرستی
flesh جسم شهوت
lecherous شهوت پرست
voluptuously از روی شهوت پرستی
voluptuously بطور شهوت انگیز
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
to provoke passion شهوت انگیز بودن
salaciously از روی شهوت رانی
Lust for power and riches. شهوت قدرت وثروت
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
libidinal وابسته به شهوت جنسی
libido شهوت جنسی هوس
luscious دلپذیر شهوت انگیز
lustier قوی شهوت انگیز
voyeurism اطفاء شهوت با نگاه
lustiest قوی شهوت انگیز
libidinous وابسته به شهوت جنسی
pornography نوشته شهوت انگیز
lusty قوی شهوت انگیز
passionately بطور شهوت امیز
burn دراتش شهوت سوختن
rut مست شهوت شدن
ruts مست شهوت شدن
oestrum شهوت ومستی جانوران
libidinously از روی شهوت رانی
burns دراتش شهوت سوختن
lasciviously از روی شهوت پرستی
impassion برسر شهوت اوردن
libidos شهوت جنسی هوس
bawdry شهوت پرستی [غیر مصطلح]
lewd ناشی از هرزگی شهوت پرست
lust حرص واز شهوت داشتن
lesbians وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
She is blinded by passion . شهوت او را کور کرده است
satyriasis نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
voyeur اطفا کننده شهوت بانگاه
to g. with passion دراتش شهوت یاعشق سوختن
lesbianism دفع شهوت زنی با زن دیگر
venery شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
lesbian وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
voyeurs اطفا کننده شهوت بانگاه
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
pornographer نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
he has a rage for money برای گرد کردن پول شهوت
sexy دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexiest دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
pornographic وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
sexier دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
She is passionately fond of tennis . شهوت تنیس باز ی کردن دارد
peeper اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
peeping Tom اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
poeeping tom ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com