Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English
Persian
liking
شهوت ومیل
Other Matches
embezzlement
حیف ومیل
peculate
حیف ومیل دزدی
voluptuous
شهوت پرست شهوت انگیز
narcolepsy
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
concupiscence
شهوت
desires
شهوت
passion
شهوت
desire
شهوت
desiring
شهوت
conoupiscence
شهوت
eros
شهوت
carnality
شهوت
appetite
شهوت
appetites
شهوت
lust
شهوت
rut
شهوت
ruts
شهوت
organ eroticism
شهوت اندامی
orality
شهوت دهانی
anaphrodisia
کاهش شهوت
anaphrodisiac
کاهنده شهوت
oral eroticism
شهوت دهانی
graphomania
شهوت نوشتن
erotism
شهوت گرایی
eroticism
شهوت گرایی
lustfully
از روی شهوت
genital eroticism
شهوت تناسلی
red-hot
<adj.>
شهوت انگیز
juicy
<adj.>
شهوت انگیز
voluptuate
شهوت انگیزکردن
urolagnia
شهوت ادراری
urethral erotism
شهوت میزراهی
sexiness
شهوت انگیزی
tasty
<adj.>
شهوت انگیز
satyriasis
شهوت پرستی
salacity
شهوت رانی
salaciousness
شهوت رانی
anality
شهوت مقعدی
anal erotism
شهوت مقعدی
anal eroticism
شهوت مقعدی
lascivious
شهوت انگیز
flesh
جسم شهوت
lewdness
شهوت پرستی
voluptuousness
شهوت رانی
sensuality
شهوت پرستی
lecherous
شهوت پرست
salacious
شهوت پرست
alloeroticism
شهوت دگرگرا
alloerotism
شهوت دگرگرا
obscene
شهوت انگیز
lustiest
قوی شهوت انگیز
lusty
قوی شهوت انگیز
to provoke passion
شهوت انگیز بودن
to gratify ones passions
شهوت رانی کردن
passionately
بطور شهوت امیز
lustier
قوی شهوت انگیز
voluptuously
از روی شهوت پرستی
voluptuously
بطور شهوت انگیز
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
شهوت کلام دارد
Lust for power and riches.
شهوت قدرت وثروت
luscious
دلپذیر شهوت انگیز
ruts
مست شهوت شدن
rut
مست شهوت شدن
libidos
شهوت جنسی هوس
libido
شهوت جنسی هوس
burn
دراتش شهوت سوختن
libidinously
از روی شهوت رانی
oestrum
شهوت ومستی جانوران
libidinous
وابسته به شهوت جنسی
pornography
نوشته شهوت انگیز
libidinal
وابسته به شهوت جنسی
lasciviously
از روی شهوت پرستی
salaciously
از روی شهوت رانی
impassion
برسر شهوت اوردن
burns
دراتش شهوت سوختن
voyeurism
اطفاء شهوت با نگاه
voyeur
اطفا کننده شهوت بانگاه
bawdry
شهوت پرستی
[غیر مصطلح]
She is blinded by passion .
شهوت او را کور کرده است
lust
حرص واز شهوت داشتن
lesbianism
دفع شهوت زنی با زن دیگر
satyriasis
نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
lesbian
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
to g. with passion
دراتش شهوت یاعشق سوختن
lesbians
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
voyeurs
اطفا کننده شهوت بانگاه
venery
شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
lewd
ناشی از هرزگی شهوت پرست
sexy
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sapphic vice
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
She is passionately fond of tennis .
شهوت تنیس باز ی کردن دارد
sexier
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
he has a rage for money
برای گرد کردن پول شهوت
pornographic
وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
pornographer
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sexiest
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
to pander any one's lust
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
peeping Tom
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
peeper
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
poeeping tom
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com