Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 149 (2 milliseconds)
English	Persian
efflorescence	شوره زدگی
Other Matches
blight	باد زدگی یا زنگ زدگی
blighting	باد زدگی یا زنگ زدگی
blights	باد زدگی یا زنگ زدگی
scruff	شوره سر
saltpetre	شوره
saltpetre marker	شوره پز
saltpeter	شوره
shale	شوره سر
pityriasis capitis	شوره سر
nitriferous	شوره زا
dander	شوره سر
dandriff	شوره سر
nitrate	شوره
dandriff	شوره
nitrates	شوره
dandruff	شوره سر
furfur	شوره سر
furfur	شوره
nitre	شوره اشنان
nitriferous	شوره دار
niter	شوره اشنان
kali	علف شوره
furfuraceous	شوره دار
deer lick	زمین شوره
aquafortis	جوهر شوره
efflorescent	شوره زده
glasswort	علف شوره
nitrous	دارای شوره
nitrous	شوره دار
pityriasis	شوره پوست
nitriferous	شوره خیز
saltpetre making	شوره پزی
saltwort	علف شوره
scurfy	شوره دار
scurvy	پوشیده از شوره
efflorescence	شوره زنی
dandruff {sg}	شوره سر [پزشکی]
scurf	شوره سر [پزشکی]
salt peter	شوره قلمی
salsola	علف شوره
pityriasis	شوره جلدی سبوسه
nitro muriate acid	تیزاب شوره و نمک
scurf	شوره سر وازده اجتماع
salt grass	علف شوره زار
marsh land	زمین شوره زار
lepidote	دارای پوستههای شوره
nitrify	تبدیل به نمک شوره شدن
nitrify	تبدیل به نمک شوره کردن
lepidote	پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
salt peter	نیترات پتاسیم شوره برگ تنباکو
solon chak	خاک شوره زار زمینهای بایر
nitrates	نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
nitrate	نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
jetlag	جت زدگی
rime	یخ زدگی
frostiness	یخ زدگی
glaciation	یخ زدگی
freeze	یخ زدگی
cacodemonomania	جن زدگی
demonomania	جن زدگی
possession	جن زدگی
freezes	یخ زدگی
seasickness	دریا زدگی
worriment	ناراحتی غم زدگی
fouling	زنگ زدگی
sunstroke	افتاب زدگی
sunburn	افتاب زدگی
ageing	زنگ زدگی
stain	زنگ زدگی
dismaying	وحشت زدگی
perished [British] [colloquial] [feeling extremely cold] <adj.>	احساس یخ زدگی
mouldiness	کپک زدگی
moldy	کپک زدگی
paraphrenia	هذیان زدگی
stained	زنگ زدگی
staining	زنگ زدگی
rustiness	زنگ زدگی
scientism	علم زدگی
rust oxide iron	زنگ زدگی
stains	زنگ زدگی
sun burn	افتاب زدگی
previousness	شتاب زدگی
precipitateness	شتاب زدگی
thunderstroke	صاعقه زدگی
tonic immobility	خشک زدگی
transfixion	حیرت زدگی
corrosion	زنگ زدگی
dismay	وحشت زدگی
chilled to the bones <idiom>	احساس یخ زدگی
acariasis	کنه زدگی
fustiness	کفک زدگی
afflictedness	محنت زدگی
corrsion	زنگ زدگی
evanescence	غیب زدگی
ageing	زنگ زدگی
dewiness	شبنم زدگی
cataplexy	خشک زدگی
acariasis	کرم زدگی
hallucinosis	توهم زدگی
dismayed	وحشت زدگی
dismays	وحشت زدگی
hyperthymia	هیجان زدگی
hypersomnia	خواب زدگی
hurriedness	شتاب زدگی
hospitalism	بیمارستان زدگی
heliosis	افتاب زدگی
pecking	نوک زدگی سوراخ
pecked	نوک زدگی سوراخ
pecks	نوک زدگی سوراخ
Rust <adj.> <noun>	رنگ زنگ زدگی
melancholy	سودا زدگی غمگین
hurry scurry	دستپاچگی شتاب زدگی
peck	نوک زدگی سوراخ
startles	پرش وحشت زدگی
startled	پرش وحشت زدگی
startle	پرش وحشت زدگی
outcrops	بیرون زدگی روامدگی
hurry skurry	دستپاچگی شتاب زدگی
corrosion	رفتگی زنگ زدگی
acute hallucinosis	توهم زدگی حاد
forwardness	اشتیاق شتاب زدگی
precipitately	از روی شتاب زدگی
mustiness	پوسیدگی یا کپک زدگی
alcoholic hallucinosis	توهم زدگی الکلی
age hardenable	ثبات در برابرزنگ زدگی
outcrop	بیرون زدگی روامدگی
foxiness	بدرنگی ترشیدگی کفک زدگی
hastiness	دست پاچگی شتاب زدگی
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
corrosion fatigue	استهلاک در اثر زنگ زدگی
resistance to corrosion	مقاوم در برابر زنگ زدگی
frostbite	یخ زدگی بافت بدن در اثر سرما
corrosion resistant	مقاومت در برابر خوردگی وزنگ زدگی
manic-depressive	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic depressive	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
sunscreen	کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
sunscreens	کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
manic-depressives	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
chilled to the bones <idiom>	نفوذ سوز سرما تا مغز استخوان [احساس یخ زدگی]
halophyte	گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
effloresce	شکوفه کردن شوره کردن
leprose	فلس دار شوره دار
frost heave	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
aluminum wool	رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
sensitive to corrosion	حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
starvation	قحطی قحطی زدگی
chip	پریدگی فلز زدگی فلز لب پریدگی
chips	پریدگی فلز زدگی فلز لب پریدگی

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com