Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
English
Persian
poison hemlock
شوکران یونانی
Other Matches
grecism
طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism
یونانی مابی اداب یونانی
fools parsley
شوکران
hemlock
شوکران
conium
شوکران
hemlock
شوکران کبیر
water hemlock
شوکران ابی
bennet
شوکران کبیر
conium
شوکران کبیر
dropwort
شوکران ابی
cowbane
شوکران ابی
snakeweed
علف مار شوکران زهردار
fool's parsley
جعفری زهری شوکران صغیر
hellenize
یونانی کردن یونانی ماب کردن
Greek
یونانی
Greeks
یونانی
grecian
یونانی
pythagorean
یونانی
hellenism
اصطلاح یونانی
key pattern
زنجیره یونانی
larchagaric
اگاریکون یونانی
key pattern
زبانه یونانی
labyrinthine fret
نقش یونانی
greek text
متن یونانی
grecize
یونانی وارکردن
graecism
فرهنگ یونانی
grecism
اصطلاح یونانی
greek gift
هدیه یونانی
pyrrhonism
فلسفه یونانی
hellene
یونانی خالص
Greek architecture
معماری یونانی
graecism
اصطلاح یونانی
aphrodite
ونوس یونانی
hellenization
یونانی شدن
phihellenic
یونانی دوست
greed orthodox
کلیسای ارتدکس یونانی
lambdoidal
حرف لام در یونانی
mu
نام حرف یونانی
he has small greek
کمی یونانی میداند
he is of greek origin
اصلش یونانی است
grecize
یونانی ماب کردن
planform
قهرمان یونانی جنگ تروا
acephalo
پیشوندیست یونانی بمعنی
solon
سولن مقنن یونانی
he is of greek origin
اصلا یونانی است
phi
حرف ف درالفبا یونانی
crepidoma
سکو
[در ساختمان یونانی]
sapphic
وابسته بشاعره یونانی "سافو"
lambda
یازدهمین حرف الفبای یونانی
zeus
زاوش رئیس خدایان یونانی
theseus
قهرمان یونانی فاتح امازون ها
tenuis
علامت مکث و وقفه در یونانی
choragic
[مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
omega
اخرین حرف الفبای یونانی
mu
حرف دوازدهم الفبای یونانی
nu
سیزدهمین حرف الفبای یونانی
hippodrome
[میدان اسب دوانی یونانی]
ihs
مخفف کلمه یونانی عیسی
gammas
حرف سوم الفبای یونانی
epicurus
نام فیلسوف یونانی که معتقد
epsilon
پنجمین حرف الفبای یونانی
gamma
حرف سوم الفبای یونانی
erato
غزل و شعر عشقی یونانی
beta
دومین حرف الفبای یونانی
alphas
حرف اول الفبای یونانی
deltas
حرف چهارم زبان یونانی
grecize
یونانی ماب یایونانی وارشدن
greco
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
delta
حرف چهارم زبان یونانی
ajax
قهرمان یونانی جنگ تروا
alpha
حرف اول الفبای یونانی
hellenistic
وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
betas
دومین حرف الفبای یونانی
iota
حرف نهم الفبای یونانی نقطه
etacism
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
eros
نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
greek cross
صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
Deinocrates
[معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
pi
حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
ulysses
اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
post classical
در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
klepht
یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
AC
و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
septuagint
ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
ionian
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
upsilon
نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
Chrismon
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
Oedipus
ادیپوس
[افسانه یونانی]
[پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetra
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
u
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
prostyle
ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
gradus
فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
logographer
مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Greek Revival
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Symbol font
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odyssey
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
pleiades
هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
kappa
حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
Anatolia
منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com