English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (5 milliseconds)
English Persian
feral شکاری
accipital شکاری
raptatorial شکاری
raptatory شکاری
raptorail شکاری
Other Matches
hunters سگ شکاری
ratch سگ شکاری
hunting dog سگ شکاری
gun dog سگ شکاری
buckhound سگ شکاری
hunter سگ شکاری
gundogs سگ شکاری
gundog سگ شکاری
hounds سگ شکاری
hounding سگ شکاری
hounded سگ شکاری
hound سگ شکاری
deer hound سگ شکاری
sporting dog سگ شکاری
deer dog تازی سگ شکاری
capped watch ساعت شکاری
canum venaticorum سگان شکاری
canes venatici سگان شکاری
accipiter مرغ شکاری
terriers سگ بویی شکاری
terrier سگ بویی شکاری
game bag خرجین شکاری
dogcarts کالسکهی شکاری
dogcart کالسکهی شکاری
Afghan Hound سگ شکاری افغان
staghound تازی شکاری
sport car اتومبیل شکاری
shot gun تفنگ شکاری
ravin طعمه شکاری
ravening شکاری غاصب
killer submarine زیردریایی شکاری
gazehound نوعی سگ شکاری
game fowl مرغ شکاری
sports cars اتومبیل شکاری
sports car اتومبیل شکاری
bow کمان شکاری
blood سگ شکاری و بوی خن
shotguns تفنگ شکاری
shotgun تفنگ شکاری
hunter اسب یا سگ شکاری
game جانور شکاری
hunters اسب یا سگ شکاری
bows کمان شکاری
bowing کمان شکاری
birds of prey پرندگان شکاری
birds of prey مرغان شکاری
bowed کمان شکاری
pointer سگ شکاری یابنده شکار
field trial مسابقه تازیهای شکاری
high power تفنگ شکاری بزرگ
chasers مفتش هواپیمای شکاری
marlin ماهی شکاری بزرگ
venatical وابسته بشکار شکاری
bird of prey مرغ شکاری گوشتخوار
venatic وابسته بشکار شکاری
chaser مفتش هواپیمای شکاری
pointers سگ شکاری یابنده شکار
raven شکار طعمه شکاری
doublcd barrcled shot تفنگ شکاری دو لول
accipitrine ازجنس باز شکاری
fighter cover پوشش با هواپیماهای شکاری
huntsman مدیر تازیهای شکاری
beagles تازی شکاری پاکوتاه
fighter bomber شکاری- بمب افکن
beagle تازی شکاری پاکوتاه
huntsmen مدیر تازیهای شکاری
ravens شکار طعمه شکاری
feral حیوان شکاری وحشی
gordon setter نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
saker باز شکاری در اروپای قدیم
salmi خورش باگوشت مرغ شکاری
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
small game پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
sporterize تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
basset نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
irish wolfhound سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
golden retriever سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
goshawk باز بال کوتاه شکاری
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
bloodhound نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setters توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setter توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
sleuth hound یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
glede انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
yoicks علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
fighter direction هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
fowling piece تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
fowling piece تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
saluke سگ شکاری بویی تازی بویی
fighters هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighter هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com