English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
to go a hunting شکار رفتن
Search result with all words
buck fever هیجان شکارچی تازه کار دردیدن شکار و خطا رفتن تیر
Other Matches
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch راه رفتن دولادولاراه رفتن
gameless بی شکار
quarrying شکار
chace شکار
chases شکار
chevy شکار
chased شکار
chase شکار
game شکار
chasing شکار
hank شکار
hanks شکار
venery شکار
quarries شکار
ravin شکار
hunting شکار
quarry شکار
predatin شکار
prey شکار
hunts شکار
hunted شکار
hunt شکار
gamey پر از شکار
huntsmen شکار باز
quarries لاشه شکار
victims دستخوش شکار
ducking شکار مرغابی
shootings شکار باتفنگ
hunts شکار کردن
quarries شکار موردنظر
quarry لاشه شکار
quarry شکار موردنظر
quarrying لاشه شکار
huntsman شکار باز
hunters اسب شکار
blood sports کشتن شکار
blood sport کشتن شکار
fowling شکار پرنده
game keep پاسبان شکار
game law قانون شکار
hunted شکار کردن
shooting شکار باتفنگ
gunning شکار با تفنگ
victim دستخوش شکار
gamy پراز شکار
hunter اسب شکار
area drive شکار دواندن
quarrying شکار موردنظر
king hunt شاه شکار
fair game شکار مجاز
hunting district شکار گاه
predatory habit خوی شکار
poniter نوعی سگ شکار ی
predation شکار کردن
fair game شکار قانونی
hank طعمه شکار
game سرگرمی شکار
hunt شکار کردن
hunting ground شکار گاه
shanking شکار کوسه
falconry شکار با شاهین
whaling شکار نهنگ
shotgunner شکار با تفنگ
hanks طعمه شکار
rabbit شکار خرگوش کردن
predatory تغذیه کننده از شکار
rabbits شکار خرگوش کردن
snipe پاشله شکار کردن
sniped پاشله شکار کردن
snipes پاشله شکار کردن
prowl درپی شکار گشتن
sniping پاشله شکار کردن
poaches دزدکی شکار کردن
prowls درپی شکار گشتن
prowling درپی شکار گشتن
big game شکار حیوانات بزرگ
hog dress بریدن گلوی شکار
checks و شدن بوی شکار
checked و شدن بوی شکار
check و شدن بوی شکار
outfitter فروشنده لوازم شکار
predatorial تغذیه کننده از شکار
outfitters فروشنده لوازم شکار
pointers سگ شکاری یابنده شکار
pointer سگ شکاری یابنده شکار
stool گروه فریبنده شکار
prowled درپی شکار گشتن
deer stalking شکار اهو و گوزن
find یافتن بوی شکار
shoot هدف گرفتن شکار
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
poach دزدکی شکار کردن
raptatory لازم برای شکار
cub hunting شکار بچه روباه
raven شکار طعمه شکاری
ravens شکار طعمه شکاری
shining پیداکردن شکار در شب بانورافکن
shoots هدف گرفتن شکار
finds یافتن بوی شکار
game شکار گرفته شده
chevy فریاد هنگام شکار
poached دزدکی شکار کردن
bow hunting شکار با تیر و کمان
bag شکار کردن با تیر
bags شکار کردن با تیر
predator تغذیه کننده از شکار
foxhunt شکار روباه باتازی
predators تغذیه کننده از شکار
raptatorial لازم برای شکار
foxhound تازی مخصوص شکار روباه
retriever سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
close season فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
wood craft جنگل شناسی از لحاظ شکار
tufter کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
covers بوته زار پناهگاه شکار
to p on any one's preserves در جای قورق شکار کردن
courses تعقیب کردن شکار از طرف سگ
to rid to hounds با تازی شکار روباه کردن
to ride to hounds با تازی شکار روباه کردن
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
cover بوته زار پناهگاه شکار
coursed تعقیب کردن شکار از طرف سگ
hunt اداره کردن تازیها در شکار
course تعقیب کردن شکار از طرف سگ
coverings بوته زار پناهگاه شکار
foxhounds تازی مخصوص شکار روباه
jaeger علاقمند به شکار مرد شکارچی
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
safari سفر برای شکار بزرگ
safaris سفر برای شکار بزرگ
open season فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
retrievers سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
master of سرپرست گروه شکار روباه
decoy shooting شکار به کمک مرغ دام
still hunting شکار باروش در کمین نشستن
hunts اداره کردن تازیها در شکار
foxhunt باتازی شکار روباه کردن
closed season فصل منع ماهیگیری یا شکار
turtle لاک پشت شکار کردن
turtles لاک پشت شکار کردن
hunted اداره کردن تازیها در شکار
poach شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached برخلاف مقررات شکار صید کردن
poaches شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches برخلاف مقررات شکار صید کردن
weigh in وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
wildfowl مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
weigh-in وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
hunting bow کمان بلند و سنگین برای شکار
weigh-ins وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
case محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
challenge [of a dog] پارس سگی [پس از دریافت بوی شکار]
to give the tone هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
covert بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
cases محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
trot یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
falconry تربیت و شکار با قوش وشاهین و باز و عقاب
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
mask کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
setter سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setters سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
buck fever هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
shoots زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
sports تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sported تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sport تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
shoot زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
fox-hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
stag hunting شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
still hunting روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
gaze hound تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
drag hunt شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
pass shooting شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
fowling piece تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
bolt تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolting تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
small game پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
bolts تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
hoick فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
floo floo تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
gamey دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
flu flu تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
parading سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades سان رفتن رژه رفتن محل سان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com