Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
ducking
شکار مرغابی
Search result with all words
pass shooting
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
Other Matches
ducks
مرغابی
duckings
مرغابی
ducked
مرغابی
drakes
مرغابی نر
redshank
مرغابی
duck
مرغابی
drake
مرغابی نر
duckling
جوجه مرغابی
teal
مرغابی جره
scoter
مرغابی سیاه
sarcelle
مرغابی جره
kingduck
مرغابی شمالی
eider
مرغابی شمالی
goldeneye
نوعی مرغابی
gaggle
دسته مرغابی
gaggles
دسته مرغابی
mallard
نوعی مرغابی وحشی
mallards
نوعی مرغابی وحشی
horned grebe
مرغابی شانه بسر
smew
مرغابی شمال اروپاواسیا
grebe
اسفرود بی دم مرغابی شابه بسر
ducker
غوطه خور مرغابی گیر
decoy duck
مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
eiderdown
پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
eiderdowns
پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
crepuscular birds
مرغابی که درسرخی شامگاه بیرون می اید
marionettes
عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
marionette
عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
albatrosses
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
frigate bird
مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
albatross
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
man darin duck
یکجور مرغابی کاکل دار که اصل ان از چین است
hanks
شکار
prey
شکار
game
شکار
chace
شکار
chevy
شکار
quarrying
شکار
quarry
شکار
hunting
شکار
quarries
شکار
chase
شکار
chased
شکار
chases
شکار
chasing
شکار
hunts
شکار
hunted
شکار
hank
شکار
ravin
شکار
venery
شکار
predatin
شکار
hunt
شکار
gamey
پر از شکار
gameless
بی شکار
whaling
شکار نهنگ
shooting
شکار باتفنگ
quarrying
شکار موردنظر
hunting ground
شکار گاه
hanks
طعمه شکار
hunting district
شکار گاه
shootings
شکار باتفنگ
gunning
شکار با تفنگ
predatory habit
خوی شکار
predation
شکار کردن
area drive
شکار دواندن
poniter
نوعی سگ شکار ی
king hunt
شاه شکار
gamy
پراز شکار
game law
قانون شکار
game keep
پاسبان شکار
shanking
شکار کوسه
shotgunner
شکار با تفنگ
huntsman
شکار باز
huntsmen
شکار باز
victim
دستخوش شکار
victims
دستخوش شکار
fair game
شکار قانونی
fair game
شکار مجاز
to go a hunting
شکار رفتن
fowling
شکار پرنده
hank
طعمه شکار
blood sports
کشتن شکار
game
سرگرمی شکار
quarries
لاشه شکار
hunt
شکار کردن
hunted
شکار کردن
hunts
شکار کردن
hunters
اسب شکار
hunter
اسب شکار
blood sport
کشتن شکار
quarries
شکار موردنظر
quarrying
لاشه شکار
quarry
شکار موردنظر
falconry
شکار با شاهین
quarry
لاشه شکار
pointer
سگ شکاری یابنده شکار
chevy
فریاد هنگام شکار
predators
تغذیه کننده از شکار
predator
تغذیه کننده از شکار
outfitter
فروشنده لوازم شکار
outfitters
فروشنده لوازم شکار
checks
و شدن بوی شکار
checked
و شدن بوی شکار
raptatorial
لازم برای شکار
bow hunting
شکار با تیر و کمان
poached
دزدکی شکار کردن
raptatory
لازم برای شکار
poaches
دزدکی شکار کردن
predatorial
تغذیه کننده از شکار
foxhunt
شکار روباه باتازی
poach
دزدکی شکار کردن
check
و شدن بوی شکار
game
شکار گرفته شده
pointers
سگ شکاری یابنده شکار
predatory
تغذیه کننده از شکار
deer stalking
شکار اهو و گوزن
hog dress
بریدن گلوی شکار
cub hunting
شکار بچه روباه
stool
گروه فریبنده شکار
big game
شکار حیوانات بزرگ
find
یافتن بوی شکار
finds
یافتن بوی شکار
bag
شکار کردن با تیر
raven
شکار طعمه شکاری
bags
شکار کردن با تیر
shoots
هدف گرفتن شکار
rabbit
شکار خرگوش کردن
rabbits
شکار خرگوش کردن
snipe
پاشله شکار کردن
sniped
پاشله شکار کردن
snipes
پاشله شکار کردن
sniping
پاشله شکار کردن
hunting
شکار دشمن یا زیردریایی
shoot
هدف گرفتن شکار
ravens
شکار طعمه شکاری
prowls
درپی شکار گشتن
prowling
درپی شکار گشتن
prowled
درپی شکار گشتن
shining
پیداکردن شکار در شب بانورافکن
prowl
درپی شکار گشتن
privilegium
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
covers
بوته زار پناهگاه شکار
still hunting
شکار باروش در کمین نشستن
foxhunt
باتازی شکار روباه کردن
open season
فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
master of
سرپرست گروه شکار روباه
course
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
coursed
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
courses
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
jaeger
علاقمند به شکار مرد شکارچی
retrievers
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
predacious
شکاری تغذیه کننده از شکار
cover
بوته زار پناهگاه شکار
coverings
بوته زار پناهگاه شکار
wood craft
جنگل شناسی از لحاظ شکار
to ride to hounds
با تازی شکار روباه کردن
turtle
لاک پشت شکار کردن
tufter
کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
hunted
اداره کردن تازیها در شکار
foxhounds
تازی مخصوص شکار روباه
turtles
لاک پشت شکار کردن
retriever
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
hunts
اداره کردن تازیها در شکار
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
close season
فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
to rid to hounds
با تازی شکار روباه کردن
to p on any one's preserves
در جای قورق شکار کردن
safari
سفر برای شکار بزرگ
foxhound
تازی مخصوص شکار روباه
decoy shooting
شکار به کمک مرغ دام
safaris
سفر برای شکار بزرگ
predaceous
شکاری تغذیه کننده از شکار
hunt
اداره کردن تازیها در شکار
closed season
فصل منع ماهیگیری یا شکار
to give the tone
هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
poach
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
challenge
[of a dog]
پارس سگی
[پس از دریافت بوی شکار]
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches
برخلاف مقررات شکار صید کردن
weigh-ins
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
covert
بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
hunting bow
کمان بلند و سنگین برای شکار
weigh-in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
wildfowl
مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
case
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
poached
برخلاف مقررات شکار صید کردن
cases
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
sported
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
still hunting
روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
buck fever
هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
shoot
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoots
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
fox-hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
sports
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
setter
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
stag hunting
شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com