English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English Persian
fowling شکار پرنده
Search result with all words
floo floo تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
fowling piece تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
Other Matches
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
cocking پرنده نر
long jumper پرنده
cock پرنده نر
wildlife پرنده
fowls پرنده
fowl پرنده
bird پرنده
birds پرنده
jumpers پرنده
jumper پرنده
cocks پرنده نر
volitant پرنده
volant پرنده
vaulter پرنده با نیزه
volantis ماهی پرنده
birdman پرنده باز
volans ماهی پرنده
dicky پرنده کوچک
hydrofoil قایق پرنده
roosts نشیمنگاه پرنده
roost نشیمنگاه پرنده
hen bird پرنده ماده
flopper پرنده فاسبوری
roosted نشیمنگاه پرنده
dickey پرنده کوچک
Frisbee بشقاب پرنده
water fowl پرنده ابی
roosting نشیمنگاه پرنده
stick گروه پرنده
the bird kind جنس پرنده
pied پرنده رنگارنگ
ornithomancy تفال با پرنده
ornithologist پرنده شناس
ornithology پرنده شناسی
Frisbees بشقاب پرنده
flying saucers بشقاب پرنده
flying saucer بشقاب پرنده
migrator پرنده مهاجر
ornithoid پرنده وار
UFO بشقاب پرنده.
pole vaulter پرنده با نیزه
birdcall صدای پرنده
altair کرکس پرنده
hydrofoils قایق پرنده
UFOs بشقاب پرنده.
oology تخم پرنده شناسی
singin bird پرنده اواز خوان
ornithologic وابسته به پرنده شناسی
vaulter پرنده از روی خرک
ornithological وابسته به پرنده شناسی
fricassee راگوی گوشت پرنده
fricassees راگوی گوشت پرنده
tinamou پرنده خانوادهء tinamidae
high jumper پرنده پرش ارتفاع
fowl پرنده راشکار کردن
fowls پرنده راشکار کردن
varmint حیوان یا پرنده شکارکننده
perch نشیمن گاه پرنده
chickens پرنده کوچک بچه
birdcall تقلید صدای پرنده
bird's foots شبیه پای پرنده
bird's foot شبیه پای پرنده
UFOs اشیا پرنده ناشناس
quills پر بلند بال پرنده
quill پر بلند بال پرنده
ornithology مبحث پرنده شناسی
night migrant شب کوچنده [پرنده شناسی]
perched نشیمن گاه پرنده
perches نشیمن گاه پرنده
perching نشیمن گاه پرنده
pinion پر وبال پرنده را کندن
what kind of a bird is that ? چه قسم پرنده ایست
pinioning پر وبال پرنده را کندن
pinions پر وبال پرنده را کندن
UFO اشیا پرنده ناشناس
game bird پرنده موردنظر درشکار
chicken پرنده کوچک بچه
oologist خبره در تخم پرنده شناسی
jowl ارواره زیرین پرنده گونه
jowls ارواره زیرین پرنده گونه
ostrich شتر مرغ [پرنده شناسی]
flushing پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
flush پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
flying fishes صورت فلکی ماهی پرنده
flying fish صورت فلکی ماهی پرنده
partial migrant کوچگر پاره ای [پرنده شناسی]
extra-group ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
flushes پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
wingshooting تیراندازی به پرنده در حال پرواز
bisk ابگوشت یا اشی که ازگوشت پرنده ومیگو
gallinule نوعی پرنده ابزی از خانواه ابچلیک ها
aerie لانهء پرنده بر روی صخرهء مرتفع
bird motif نقش پرنده در قالی حیوان دار
bird's nest حرکت اشیانه پرنده روی دارحلقه
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
ornithicknite جا پای پرنده که سنگ شده باشد
broiler بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
grackle نوعی پرنده ازتیره سار و دم جنبانک
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
flipper پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flippers پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
nut cracker یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
hunting شکار
predatin شکار
game شکار
prey شکار
chace شکار
chevy شکار
quarries شکار
quarry شکار
hanks شکار
quarrying شکار
hank شکار
hunted شکار
hunt شکار
gameless بی شکار
ravin شکار
chased شکار
chase شکار
gamey پر از شکار
hunts شکار
venery شکار
chases شکار
chasing شکار
jacana پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
beak-head [آذینی از مجموعه سر حیوان، پرنده یا انسان یا منقاری رو به پایین]
gamy پراز شکار
hunting ground شکار گاه
hunting district شکار گاه
game law قانون شکار
shanking شکار کوسه
fair game شکار مجاز
fair game شکار قانونی
whaling شکار نهنگ
poniter نوعی سگ شکار ی
to go a hunting شکار رفتن
predation شکار کردن
predatory habit خوی شکار
shotgunner شکار با تفنگ
area drive شکار دواندن
game keep پاسبان شکار
king hunt شاه شکار
game سرگرمی شکار
quarry لاشه شکار
quarry شکار موردنظر
falconry شکار با شاهین
quarrying لاشه شکار
quarrying شکار موردنظر
hank طعمه شکار
hunters اسب شکار
hanks طعمه شکار
hunter اسب شکار
blood sport کشتن شکار
blood sports کشتن شکار
hunt شکار کردن
quarries شکار موردنظر
shootings شکار باتفنگ
quarries لاشه شکار
ducking شکار مرغابی
shooting شکار باتفنگ
victims دستخوش شکار
victim دستخوش شکار
huntsmen شکار باز
gunning شکار با تفنگ
huntsman شکار باز
hunted شکار کردن
hunts شکار کردن
stocked رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
find یافتن بوی شکار
finds یافتن بوی شکار
prowling درپی شکار گشتن
pointer سگ شکاری یابنده شکار
stool گروه فریبنده شکار
poaches دزدکی شکار کردن
poached دزدکی شکار کردن
game شکار گرفته شده
pointers سگ شکاری یابنده شکار
hog dress بریدن گلوی شکار
predatorial تغذیه کننده از شکار
raven شکار طعمه شکاری
raptatorial لازم برای شکار
ravens شکار طعمه شکاری
checks و شدن بوی شکار
raptatory لازم برای شکار
checked و شدن بوی شکار
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
check و شدن بوی شکار
rabbit شکار خرگوش کردن
rabbits شکار خرگوش کردن
chevy فریاد هنگام شکار
prowled درپی شکار گشتن
prowl درپی شکار گشتن
big game شکار حیوانات بزرگ
predators تغذیه کننده از شکار
shoots هدف گرفتن شکار
shoot هدف گرفتن شکار
bow hunting شکار با تیر و کمان
bags شکار کردن با تیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com