Dictiornary-Farsi | شکافت پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
cleavage	شکافت پذیری
cleavages	شکافت پذیری


Other Matches

cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
cleavages	شکافت
fission	شکافت
cleavage	شکافت
fissionable	قابل شکافت
social fission	شکافت اجتماعی
fission bomb	بمب شکافت
atomic fission	شکافت اتمی
fissionable	شکافت پذیر
fission	شکافت هستهای
nuclear fission	شکافت هستهای
spontancous fission	شکافت خودانگیز
fissionable material	مواد شکافت پذیر
his sight could p darkness	بینایی وی تاریکی رامی شکافت
ruptures	عمل شکافت مینی شکل
rupturing	عمل شکافت مینی شکل
rupture	عمل شکافت مینی شکل
fission	تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
convertor reactor	راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
fission products	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
surface of rupture	سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
pliability	خم پذیری
deliquescence	نم پذیری
bass response	بم پذیری
water absorption	آب پذیری
flexibtlity	انعطاف پذیری
generalizability	تعمیم پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
fusibility	گداز پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
improvability	بهبود پذیری
removability	عزل پذیری
reversibility	برگشت پذیری
hereditability	وراثت پذیری
flammability	اشتعال پذیری
scalability	مقیاس پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
emotionality	تهییج پذیری
separability	تفکیک پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
divisibility	بخش پذیری
ductility	مفتول پذیری
ductility	شکل پذیری
docility	تعلیم پذیری
distributivity	توزیع پذیری
discriminability	افتراق پذیری
dilatability	انبساط پذیری
solubility	انحلال پذیری
educability	اموزش پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
selectivity	گزینش پذیری
finitude	پایان پذیری
feasibilty	امکان پذیری
fatigueability	خستگی پذیری
fabllibility	لغزش پذیری
extensibility	گسترش پذیری
extenibility	کشش پذیری
expansiveness	انبساط پذیری
expandability	بسط پذیری
excitability	تحریک پذیری
pliability	خمش پذیری
permeability	تراوش پذیری
permeability	نفوذ پذیری
permeability	نشت پذیری
perishableness	فساد پذیری
perishableness	فنا پذیری
perfectibility	کمال پذیری
perceptibility	ادراک پذیری
penetrance	نفوذ پذیری
penetrability	نفوذ پذیری
polarizability	قطبش پذیری
passibility	تالم پذیری
pardonableness	امرزش پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
permeability curve	خم نفوذ پذیری
permeance	نفوذ پذیری
plastisity	اندام پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
plasticity	قالب پذیری
plasticity	شکل پذیری
plasticity	اندام پذیری
pi accepting	قدرت پی پذیری
perviousness	تراوش پذیری
persuasibility	ترغیب پذیری
pliancy	انحناء پذیری
paramagnetic susceptibility	پارامغناطیس پذیری
opposability	مقابله پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
livability	زیست پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
lability	تغییر پذیری
justifiability	توجیه پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
observability	مشاهده پذیری
ponderability	سنجش پذیری
transferability	انتقال پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
mutability	تغییر پذیری
movableness	جنبش پذیری
modifiability	تغییر پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
reactivity	واکنش پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
reconcilability	اصلاح پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
deviation factor	تراکم پذیری
applicability	کاربرد پذیری
absorbability	دراشام پذیری
westernization	غرب پذیری
abradability	سایش پذیری
liquidity	ابگون پذیری
liquidity	تسویه پذیری
passivity	کنش پذیری
irritability	تحریک پذیری
imprinting	نقش پذیری
adaptability	سازش پذیری
adaptability	انطباق پذیری
absorbency	جذب پذیری
versatility	تطبیق پذیری
acclimation	اقلیم پذیری
applicability	کاربست پذیری
affectivity	هیجان پذیری
affectability	انفعال پذیری
addressability	نشانی پذیری
additivity	جمع پذیری
verifiability	اثبات پذیری
acculturation	فرهنگ پذیری
acclimatization	بوم پذیری
acclimatization	اقلیم پذیری
acclimation	بوم پذیری
adaptability	وفق پذیری
susceptibility	مغناطیس پذیری
viability	زیست پذیری
configurations	هیئت پذیری
configuration	هیئت پذیری
availability	دسترس پذیری
resolution	تفکیک پذیری
resolutions	تفکیک پذیری
vulnerability	اسیب پذیری
accident proneness	سانحه پذیری
sociability	معاشرت پذیری
sociability	جامعه پذیری
submission	سلطه پذیری
variability	تغییر پذیری
compatibility	سازش پذیری
commutativity	جابجایی پذیری
suspensive	اندروا پذیری
gas deviation factor	تراکم پذیری
compressibility factor	تراکم پذیری
compressibility	تراکم پذیری
commutability	تخفیف پذیری
commutability	تبدیل پذیری
communicability	ارتباط پذیری
supercompressibility factor	تراکم پذیری
computability	شماره پذیری
conceivability	امکان پذیری
dependability	توکل پذیری
negotiability	انتقال پذیری
defeasibility	الغاء پذیری
decomposability	انحلال پذیری
decidability	تصمیم پذیری
curability	علاج پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
contractivity	انقباض پذیری
contractility	انقباض پذیری
consolute	اختلاط پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
comention	هنجار پذیری
combinability	ترکیب پذیری
flexibility	انعطاف پذیری
chromaticity	رنگ پذیری
capacitance	برق پذیری
c	برق پذیری
transitivity	سرایت پذیری
belongingness	تعلق پذیری
corrigibility	اصلاح پذیری
transitivity	انتقال پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
availablity	دسترس پذیری
transmissivity	فرافرست پذیری
associativity	شرکت پذیری
tangib	لمس پذیری
tenability	دفاع پذیری
autia	هنجار پذیری
extensibility	توسعه پذیری
validation of a model	تحقق پذیری یک الگو
upper flammability limit	حد بالایی اشتعال پذیری
transmissibility	فرا فرستادن پذیری