Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
English
Persian
maneuvering vent
شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
Other Matches
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
blast valve
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
pibal
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
vent valve
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
it is good for spring wear
برای پوشش
acetylization flask
بالن استیل دار کردن
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
acoustic
فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
cape chisel
قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
extra cover
پوشش اضافی برای بل گرفتن
mantling
مواد لازم برای پوشش
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
sight window
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
sleeves
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
dry plasma etching
روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
sleeve
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
key
قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص
trapoze
سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
froe
ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
cassettes
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
smoke blanket
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
cassette
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
caban
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
oxides
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
scalper
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
oxide
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
slots
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slot
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
v ring
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
cassette
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
leno
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
gill slit
شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
veil of money
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
toe point
پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
laser
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
bezel
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
ferric oxide
که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
ferrite
که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
joggle
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
screening, screenings
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
green phosphor
فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
menu
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
black wash
نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
breach
ایجاد شکاف کردن
breaches
ایجاد شکاف کردن
gashing
شکاف دار کردن
gashes
شکاف دار کردن
gash
شکاف دار کردن
gashed
شکاف دار کردن
breached
ایجاد شکاف کردن
crevasse
شکاف زدن رخنه کردن
shear
شکاف دادن قیچی کردن
crevasses
شکاف زدن رخنه کردن
chap
انتخاب کردن شکاف دادن
slotting
سوراخ کردن شکاف کوچک
notches
شکاف چوبخط سوراخ کردن
notch
شکاف چوبخط سوراخ کردن
slot
سوراخ کردن شکاف کوچک
slots
سوراخ کردن شکاف کوچک
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
husks
بی پوشش کردن
husk
بی پوشش کردن
ballooning
بالن
baleen
بالن
balloons
بالن
baloon
بالن
balloon
بالن
ballooned
بالن
flask
بالن
flasks
بالن
exposing
باز کردن پوشش
exposes
باز کردن پوشش
fans
پوشاندن پوشش کردن
expose
باز کردن پوشش
fanning
پوشاندن پوشش کردن
integument
پوشش دار کردن
fanned
پوشاندن پوشش کردن
fan
پوشاندن پوشش کردن
claisen flask
بالن کلایزن
kjeldahl flask
بالن کلدال
three necked flask
بالن سه دهانه
whalers
صیاد بالن
whaler
صیاد بالن
round bottom flask
بالن ته گرد
hot air balloon
بالن ورزشی
hot-air balloons
بالن ورزشی
filter flask
بالن صافی
train oil
روغن بالن
absorption flask
بالن جذب
ground jointed flask
بالن سرسنبادهای
volumetric flask
بالن ژوژه
two necked flask
بالن دو دهانه
hot-air balloon
بالن ورزشی
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
dispart
شکاف مگسک هدف گیری کردن تفنگ
indexing
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
opens
برداشتن پوشش یا باز کردن در
opened
برداشتن پوشش یا باز کردن در
open
برداشتن پوشش یا باز کردن در
covers
روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover
روکش کردن پوشانیدن پوشش
coverings
روکش کردن پوشانیدن پوشش
dirigible
کشتی هوایی بالن
erlenmeyer flask
بالن ارلن مایر
short necked flask
بالن گردن کوتاه
burner
تولیدکننده حرارت در بالن
long necked flask
بالن گردن دراز
burners
تولیدکننده حرارت در بالن
volumetric flask
بالن حجم سنجی
screening, screenings
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
to shield
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
porpoise
بالن یانهنگ دندان دار
porpoises
بالن یانهنگ دندان دار
spinnaker
بادبان 3 گوشه بشکل بالن
whaleback
هر جسمی شبیه پشت بالن
hovercraft
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercrafts
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
finback
بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
radiosonde
بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
drag line
طنای اویزان از بالن هنگام فرود
kite
بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
kites
بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
blubbers
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbering
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbered
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
pyrometer
وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
flameout
قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
blubber
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
cuticle
پوشش مو پوشش شاخی
saddle cover
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
roof covering material
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
mulches
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
mulch
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
cls
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
incrust
با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
ikon
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
antisubmarine screen
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
to send round the hat
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
B register
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
into the bargain
بالای ان
upping
بالای
overhead
بالای سر
above
بالای سر
upped
بالای
up
بالای
at the top of
در بالای
overhead
در بالای سر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com