English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (34 milliseconds)
English Persian
notch شکاف چوبخط سوراخ کردن
notches شکاف چوبخط سوراخ کردن
Other Matches
slots سوراخ کردن شکاف کوچک
slot سوراخ کردن شکاف کوچک
slotting سوراخ کردن شکاف کوچک
water hole سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
gill slit شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
tally چوبخط
ticks چوبخط
notcher چوبخط زن
tick چوبخط
tallying چوبخط
ticked چوبخط
tallies چوبخط
tallied چوبخط
riddles سوراخ سوراخ کردن
riddle سوراخ سوراخ کردن
tallied جای چوبخط برچسب
tallies جای چوبخط برچسب
tallying جای چوبخط برچسب
notch چوبخط زدن فرورفتگی
tally جای چوبخط برچسب
notches چوبخط زدن فرورفتگی
ticks چوبخط زدن نسیه بردن
tick چوبخط زدن نسیه بردن
ticked چوبخط زدن نسیه بردن
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
gash شکاف دار کردن
breach ایجاد شکاف کردن
gashing شکاف دار کردن
gashes شکاف دار کردن
breached ایجاد شکاف کردن
gashed شکاف دار کردن
breaches ایجاد شکاف کردن
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
shear شکاف دادن قیچی کردن
chap انتخاب کردن شکاف دادن
crevasse شکاف زدن رخنه کردن
crevasses شکاف زدن رخنه کردن
dispart شکاف مگسک هدف گیری کردن تفنگ
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
to pick a hole in سوراخ کردن
wear a hole in سوراخ کردن
to poke a hole in any thing سوراخ کردن
broached سوراخ کردن
broaches سوراخ کردن
broaching سوراخ کردن
transfix سوراخ کردن
perforating سوراخ کردن
perforates سوراخ کردن
perforate سوراخ کردن
scuttling سوراخ کردن
delved سوراخ کردن
bores سوراخ کردن
to punch a hole in سوراخ کردن
scuttle سوراخ کردن
to set abroach سوراخ کردن
broach سوراخ کردن
foraminate سوراخ کردن
delve سوراخ کردن
to drill through سوراخ کردن
bore سوراخ کردن
delves سوراخ کردن
delving سوراخ کردن
to burn a hole سوراخ کردن
punch سوراخ کردن
to break open سوراخ کردن
scuttles سوراخ کردن
drills سوراخ کردن
scuttled سوراخ کردن
drilled سوراخ کردن
stabbed سوراخ کردن
stabs سوراخ کردن
pierces سوراخ کردن
gores سوراخ کردن
gored سوراخ کردن
drill سوراخ کردن
boring سوراخ کردن
pierce سوراخ کردن
pool سوراخ کردن
steek سوراخ کردن
incising سوراخ کردن
punched سوراخ کردن
punches سوراخ کردن
gore سوراخ کردن
goring سوراخ کردن
pools سوراخ کردن
stab سوراخ کردن
pooled سوراخ کردن
maneuvering vent شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
punch مهر کردن سوراخ
tusks سوراخ کردن یا کندن
puncture سوراخ کردن شکست
puncturing سوراخ کردن شکست
punches سوراخ ایجاد کردن
spit سوراخ کردن تف انداختن
spits سوراخ کردن تف انداختن
pertusion عمل سوراخ کردن
to tear a hole in سوراخ یا پاره کردن
to peck a hole in با نوک سوراخ کردن
precision bore سوراخ کردن دقیق
hollow forge سوراخ کردن گرم
punches مهر کردن سوراخ
broach سوراخ کردن قایق
gride سوراخ کردن فرورفتن
burring بامته سوراخ کردن
burred بامته سوراخ کردن
punched سوراخ ایجاد کردن
back drill از پشت سوراخ کردن
punched مهر کردن سوراخ
burr بامته سوراخ کردن
lack vt با گلوله سوراخ کردن
pecks بانوک سوراخ کردن
punch سوراخ ایجاد کردن
pecking بانوک سوراخ کردن
burrs بامته سوراخ کردن
To bark up the wrong tree. <idiom> [سوراخ دعا را گم کردن]
prongs باچنگ ک سوراخ کردن
lancinate بانیزه سوراخ کردن
tusk سوراخ کردن یا کندن
peck بانوک سوراخ کردن
punctures سوراخ کردن شکست
broached سوراخ کردن قایق
punctured سوراخ کردن شکست
broaches سوراخ کردن قایق
pecked بانوک سوراخ کردن
transfixion عمل سوراخ کردن
broaching سوراخ کردن قایق
prong باچنگ ک سوراخ کردن
peeping از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
jabbing خنجر زدن سوراخ کردن
puncturing سوراخ کردن پنچر شدن
punctures سوراخ کردن پنچر شدن
drilled سوراخ کردن چاه کندن
drill سوراخ کردن چاه کندن
back drilling attachment تجهیزات سوراخ کردن از پشت
puncture سوراخ کردن پنچر شدن
jabs خنجر زدن سوراخ کردن
unkennel از سوراخ یا لانه بیرون کردن
punctured سوراخ کردن پنچر شدن
drills سوراخ کردن چاه کندن
jabbed خنجر زدن سوراخ کردن
jab خنجر زدن سوراخ کردن
rupture شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
loopholes سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
fraise گشادتر کردن سوراخ اره مدور
karatonyxis عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
loophole سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
rupturing شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
bore وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
pinhole سوراخ کردن برای گوشی یاز
stave شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
borer هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
bores وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
lanciation سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
concrete coring drill مته برای سوراخ کردن هسته بتن
jackhammer مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
impaled سوراخ کردن احاطه کردن
impale سوراخ کردن احاطه کردن
impales سوراخ کردن احاطه کردن
penetract رخنه کردن سوراخ کردن
perforates سوراخ کردن نفوذ کردن
penetrates رخنه کردن سوراخ کردن
perforate سوراخ کردن نفوذ کردن
thrust سوراخ کردن رخنه کردن در
perforating سوراخ کردن نفوذ کردن
penetrated رخنه کردن سوراخ کردن
penetrate رخنه کردن سوراخ کردن
thrusts سوراخ کردن رخنه کردن در
punches منگنه کردن سوراخ کردن
stick سوراخ کردن نصب کردن
impaling سوراخ کردن احاطه کردن
gimlet سوراخ کردن مته کردن
thrusting سوراخ کردن رخنه کردن در
punched منگنه کردن سوراخ کردن
gimlets سوراخ کردن مته کردن
punch منگنه کردن سوراخ کردن
trepanation مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com